شمشیر ایران: سرگذشت نادرشاه افشار
شمشیر ایران: سرگذشت نادرشاه افشار تألیف مایکل اکسورسی، ترجمهی حسن اسدی؛ این کتاب پژوهشی نوین است که با تکیه بر منابع و اسناد تازهیافته درباره نادرشاه نگاشته شده است.
شمشیر ایران: سرگذشت نادرشاه افشار | |
---|---|
پدیدآوران | اکسورسی، مایکل (نویسنده) اسدی، حسن (مترجم) |
ناشر | اختران |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 1ـ322ـ207ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب از ده فصل تشکیل شده است.
گزارش کتاب
دورۀ افشاریه از معدود دورههایی در تاریخ ایران است که میتوان گفت تا حدود زیادی مغفول مانده است. از چاپ و انتشار چندین تکنگاری دربارۀ نادرشاه و سلسلۀ افشاریه دههها میگذرد. از آثار ایرانی تنها کتاب «تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشاریه» نوشتۀ دکتر رضا شعبانی در اختیار دانشجویان و علاقمندان به این مباحث قرار میگیرد؛ بنابراین جای خالی پژوهشی نوین که متکیبر منابع و اسناد تازهیاب باشد احساس میشود. مایکل آکسوُرسی استاد مطالعات خاورمیانه دانشگاه اکستر با نگاشتن «نادرشاه شمشیر ایران» این خلأ را پر کرده است. نویسنده کتاب را به شیوهای خاص و نوین با فتح دهلی در شرح اقدامات نادر در آن دیار میآغازد.
داستان زندگی نادر فرازوفرودهای مصیبتبار و فاجعهآمیز داشت. این فرازوفرودها از گمنامی در آغاز تا دسیسههای بیرحمانه، پیروزیهای نظامی، شکوه، ثروت، بیرحمیهای وحشیانه، اختلال مشاعر و مرگ را دربر میگیرد. تمامی این رویدادها در زمان و مکانی روی داد که برای بسیاری از خوانندگان غربی غریب و ناآشناست. نادر که کار خود را به عنوان یک جنگاور گمنام و از اصل و نسبی گمنامتر آغاز کرده بود، ایران را از اشغال افغانها آزاد کرد؛ عثمانیها را از مناطق اشغالی کشور بیرون راند؛ روسها را ناگزیر به تخیلۀ ایالات اشغالی کرد؛ به خاک عثمانی تاخت و آنان را شکست داد؛ خود را پادشاه ایران اعلام کرد؛ دهلی را فتح کرد؛ پیش از بازگشت به غرب به آسیای مرکزی لشکر کشید و ترکمنها و ازبکها را مطیع کرد و بار دیگر جنگهای پیروزمندانهای بر ضد عثمانی به راه انداخت. ارتشی که نادر در دهۀ 1740 فراهم آورد، احتمالاً قدرتمندترین ارتش جهان بوده است. بعضی از فرماندهان قشون نادر پس از مرگ او در افغانستان و گرجستان دولتهای مستقل تشکیل دادند؛ با این وجود اوضاع نادر پس از فتح دهلی دگرگون شد؛ نادر به بیماری، مالاندوزی افراطی، جنون و بیرحمی مبتلا شد و سرانجام به دست فرماندهان قشون خود به قتل رسید.
چنانچه نادرشاه پیروزیهای نظامیاش را تثبیت میکرد و بدینوسیله دولت و ارتشی قدرتمند برای خاندان به ارث میگذاشت، چنین خاندان سلطنتی قدرتمندی نهتنها میتوانست تمامیت ارضی ایران را حفظ کند، بلکه میتوانست به سیاق کشورهای اروپایی آن دوره که رقابتهای نظامی میانشان موجب توسعۀ بلندمدتشان میگردید، به توسعۀ اقتصادی و نظام اداری پیشرفتۀ داخلی دست یابد؛ حتی فراتر از این میتوان تصور کرد که یک ایران احیاشده و پویا پس از پشتسرگذاشتن اختلافات شیعه و سنی و با پرکردن خلأ حاصل از ضعف قدرتهایی چون عثمانی و مغولان هند میتوانست از زوال و انحطاط جهان اسلام در برابر غرب که اخیراً به کانون مناقشات و اختلافات بدل شده است، جلوگیری کند. این کتاب در کنار تبیین علل عدم تحقق تصورات فوق، میخواهد توضیح بدهد چگونه امکان تحقق تصورات مذکور وجود داشته است.
نادر در تاریخ ایران دارای جایگاه کاملاً ویژهای است؛ زیرا معیارهای پیش و پس از او کاملاً متفاوت از یکدیگر است. نادر هم از لحاظ پایۀ مقام و منزلت و هم از لحاظ خصایص میان پادشاهان ایران پدیدهای استثنایی است. در فصل اول علل سقوط سلسلۀ صفویه به دست افغانها با اتکا به نظریۀ عصبیت ابن خلدون تحلیل و تبیین میشود. فصل دوم شرح زندگی نادر در دورۀ کودکی و جوانی و تکاپوهای او را تا پیوستن به اردوی تهماسب صفوی تشکیل میدهد. فصل سوم حاوی مطالبی است دربارۀ چگونگی اخراج افغانها و احیای سلسلۀ صفوی.
فصول دیگر کتاب به اقتضای توالی رویدادها به شیوه نظاممند تدوین شده است. این کتاب روایت صرف تاریخی از حوادث دورۀ مورد بحث نیست. نویسنده در لابلای نقل حوادث با روش و بینش تاریخی مختص به خود به تحلیل هر یک از رویدادهای عمده و حتی گاه روانکاوی شخصیتهای مهم دخیل در این رویدادها میپردازد. پروفسور گارثویت از ایرانشناسان برجسته دربارۀ این کتاب مینویسد: «مدتهای مدیدی بود که مورخان تاریخ ایران، نادرشاه را مغفول گذاشته بودند. مایکل آکسوُرسی با نگاشتن تاریخ کتاب "شمشیر ایران" پرتوی جدید و ارزشمند به نقش سرنوشتساز نادرشاه در ایران قرن هجدهم افکنده است».[۱]
پانويس