سرنوشت تازه: جهان در بوطیقای نیما یوشیج

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    سرنوشت تازه: جهان در بوطیقای نیما یوشیج
    سرنوشت تازه: جهان در بوطیقای نیما یوشیج
    پدیدآورانناصری، فریاد (نویسنده)
    ناشرحکمت کلمه
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲
    شابک8ـ24ـ7827ـ622ـ978
    کد کنگره

    سرنوشت تازه: جهان در بوطیقای نیما یوشیج تألیف فریاد ناصری؛ نویسنده در این کتاب تلاش می‌کند تا گام‌به‌گام دیگر شدن تعاریف کلی در جهان نیما را پی بگیرد و نشان بدهد با هر تغییری در مفاهیم چه تغییرات مادی‌ای در جهان هنری او ایجاد می‌شود.

    ساختار

    کتاب از مقدمه و 5 فصل تشکیل شده است.

    گزارش محتوا

    متون نیما طبیعت را در ساحت سخن و شرح چطور می‌گویند؟ و چطور دوباره برمی‌سازند در ساحت جهان متن؟ جهان در آن ساحت شرح و سخن چه حضور و نسبتی دارد؟ و در ساحت دوباره برساخته‌شدن چه شکل و شمایلی از بودن را به خود می‌گیرد؟ در جهانی که نیما در بوطیقای خویش عرضه می‌دارد، شبکۀ نسبت‌های میان انسان با انسان، انسان با طبیعت و انسان با مصنوعات چگونه است؟ این بررسی‌ها زمینه‌های فراهم می‌کند برای راه‌یافتن به آن افق فکری که در گستره‌اش بوطیقایی نوزاده شده است.

    به این ترتیب پرسش‌های اصلی این پژوهش بدین ترتیب است: جهان در بوطیقای نیما چیست و چه اوصافی دارد؟ جهانی که نیما در بوطیقای خویش عرضه می‌کند، چه نسبت‌هایی با ذهن دارد؟ جهان نیما از چه جهاتی از درک معاصران و پیشینیانش از جهان فاصله می‌گیرد؟ جهانی که نیما گزارش می‌دهد در چه تجربه‌هایی خود را آشکار می‌کند؟ انسان، حیوان، گیاه و اشیاء و افعال و صفات اینها در جهان نیما چه بروزها و جایگاهی دارند؟

    می‌توان گفت خواننده در تمام فصول این کتاب با این سؤالات رودررو می‌شود و هر بار با توجه به تطورات مفهومی نیما، نویسنده کوشیده است پاسخی درخور برای آنها بیابد؛ پاسخی که از دل خوانش‌های نوشته‌های نیما و منابع موجود و مرتبط با مسئلۀ مدنظر از دل روشی توصیفی ـ تحلیلی به دست آمده‌اند.

    در فصل نخست معانی لغوی جهان و مترادف‌های آن در فرهنگ‌های فارسی و انگلیسی آورده شده است که معبر عبور حرف است؛ سپس برای بررسی مفهومی این مفهوم نزد فیلسوفان در چهار مفهوم کلان از جهان آورده شده است تا هم شمول بحث حفظ شود هم سیر خطی و تاریخی رها شده است. از این قرار مخاطب در فصل اول بعد از مواجهه با معانی فرهنگ‌نامه‌ای، نظریات فیلسوفان را در این چهار دسته خواهد خواند: جهان عینی، جهان ذهنی، جهان بین‌الاذهانی و زیست‌جهان.

    در فصل دوم اوصاف عام مفهوم جهان در بوطیقای نیما کشف و آشکار شده است و به عرصۀ گفتار آمده‌اند. در این بخش خواننده با ایده‌های اساسی نیما در باب جهان آشنا می‌شود و پی می‌برد جهانی که نیما درمی‌یابد و بدان توجه دارد، رخی مادی و عینی دارد و ظاهراً از هرچه ذهنی و غیرمادی است، روی‌گردان است.

    در فصل سوم جهان به منزلۀ طبیعت است. درواقع در این فصل خواننده درمی‌یابد جهان‌شناسی نیما در ذیل و ظل مفهوم طبیعت امکان‌پذیر است؛ اما خود مفهوم طبیعت ثابت و روشن نیست؛ بنابراین ناگزیر نخست چرایی وجود این ابهام در مفاهیم بررسی شده است و به پیروی از آنها معانی مختلف طبیعت و بروزهای گوناگون آن در سیر تاریخ خلاقۀ نیما به عرصۀ بحث آمده است. از این قرار چهار دلیل عمده برای چرایی مبهم‌شدن مفاهیم توضیح داده می‌شود و برای طبیعت هم چهان معنا و مفهوم ذکر شده است که هر کدام در دوره‌ای از کاروبار نیما بر آثار و افکارش سایه انداخته است. از مهم‌ترین بخش‌های این فصل بررسی طبیعت در معنای ناتورالیستی آن است که سبب روشن‌شدن بسیاری از آثار و افکارش می‌شود. در ادامه مفاهیمی چون منظره، مکانیت و جایگاه آن در جهان و نقش اشیاء در بستر دریافت نیما از طبیعت به شرح درآمده‌اند.

    فصل پایانی کتاب جهان انسانی را نزد نیما بررسی می‌کند. در بخش نخست این فصل چهرهۀ انسان در نزد نیما آشکار می‌شود؛ انسانی که می‌خواهد خود شود و انسانی که خود شده است، جهان عینی و منظم را دریافته و اکنون جایگاه خود و دیگران را می‌خواهد روشن کند. انسانی که جهان، طبیعت، زمین، اجتماع و اشیاء را دریافته است و اکنون خود را می‌نگرد و هم‌زمان نگرای دیگر انسان‌هاست. در این میان چگونگی حضور طبیعت در جهان انسانی و مناسبات آنها بررسی شده است تا از دل این مناسبات مفهوم جهان زندگی در آثار و افکار نیما مشخص شود. [۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها