تکاپوهای پژوهشی در شناخت حیات اجتماعی دین در ایران
تکاپوهای پژوهشی در شناخت حیات اجتماعی دین در ایران تألیف محمدرضا طالبیان، این کتاب دربرگیرندۀ مجموعهای پژوهشهای جامعهشناختی مربوط به وضعیت حیات دینی در ایران است که در سالهای بین 1388 تا 1401 در مجلات علمی به زیور طبع آراسته شده و جدا از معرفتزایی به ارزیابی تجربی مدعاهای نظری رقیب نیز پرداخته است.
تکاپوهای پژوهشی در شناخت حیات اجتماعی دین در ایران | |
---|---|
پدیدآوران | طالبیان، محمدرضا (نویسنده) |
ناشر | آرما |
مکان نشر | اصفهان |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 1ـ16ـ7863ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب از دوازده فصل تشکیل شده است.
گزارش محتوا
همۀ آدمیان از آن حیث که در جامعه و محیطهای اجتماعی مختلفی زندگی و کسب تجربه میکنند، واجد دانش و معرفتهایی هستند که آنها را با دنیای پیرامونشان هماهنگ میسازد. این نوع دانش و معرفت در ادبیات جامعهشناختی، «معرفت عامه» نامیده شده که از حیث مضمونی، نزد هر فرد، ملغمهای از آموختهها، شنیدهها، مشاهدات و تجربیات زیستۀ شخصی است که معمولاً در قالب تعمیمهایی ساخته و عرضه میشوند. این تعمیمها، اغلب طریقی برای سادهکردن دید ما از دنیای پیرامونمان هستند و همۀ افراد در زندگی روزمرهشان تا اندازۀ زیادی به آنها متوسل میشوند تا بتوانند با بسیاری از وضعیتهای آشنا و ناآشنا کنار بیایند.
این کتاب دربرگیرندۀ مجموعهای پژوهشهای جامعهشناختی مربوط به وضعیت حیات دینی در ایران است که در سالهای بین 1388 تا 1401 در مجلات علمی به زیور طبع آراسته شده و جدا از معرفتزایی به ارزیابی تجربی مدعاهای نظری رقیب نیز پرداخته است. به عبارت بهتر، گفتارهایی در این کتاب آمده است، پژوهشهایی جامعهشناختی برای شناخت حیات اجتماعی دین در دورهای از ایران معاصر است که ذیل حکومت جمهوری اسلامی ایران بوده است.
مقالۀ نخست به مسئلۀ چگونگی مفهومسازی دین و دینداری به تفکیک ابعاد، مؤلفهها و معرف/ شاخصهایی میپردازد که برای تحقیقات پیمایشی در خصوص تدین اسلامی ایرانیان مناسب باشد. در این راستا، ابتدا دین و دینداری با درجهای از انتزاع و بر اساس سه بعد اعتقادات، احساسات و اعمال تعریف شده است، سپس مؤلفههای درون هر بعد از دینداری مشخص شدهاند. در پایان برای ساخت سنجۀ دینداری در هر یک از مؤلفهها معرف/ شاخصهای معینی بر اساس آموزههای اسلام ارائه شده است.
برخی دین را عامل مهم تأمین و حفظ بههمپیوستگی اجتماعی جوامع به شمار میآورند و در مقابل برخی دیگر معتقدند یکی از مهمترین پیامدهای مدرنیزاسیون و توسعهیافتگی بر حیات دینی جوامع آن بوده است که پیوند دین و بههمپیوستگی اجتماعی را بهشدت تضعیف نموده است. در دومین مقالۀ این کتاب ابتدا استدلالهای این دو دیدگاه نظری رقیب در جامعهشناسی به دو فرضیۀ متفاوت در خصوص چگونگی ارتباط دین با بههمپیوستگی اجتماعی ترجمه شده است؛ سپس تلاش شده است با واحد تحلیل قراردادن «استان» و استفاده از دادههای جمعی نیمۀ دوم دهۀ 1390، اعتبار این فرضیات با روش تطبیقی درونکشوری در ایران مورد آزمون تجربی قرار گیرند.
در مقالۀ سوم به یکی از محورهای اصلی منازعه میان دو پارادایم حاکم بر جامعهشناسی دین در سه دهۀ اخیر، یعنی چگونگی ارتباط بین تکثر یا تنوع مذهبی با التزام دینی میپردازد.
نوشتار چهارم حول این سؤال شکل گرفته است که دینداری فردی چه نقشی در پتانسیل جامعهشناسی سیاسی دارد؟ در این نوشتار با تفکیک دینداری به دو بعد اصلی اعتقادات دینی و مناسک مذهبی، استدلالهایی نظری برای معقولسازی دو فرضیۀ اصلی متعارض ارائه شده است.
مقالۀ پنجم به مسئلۀ چگونگی ارتباط بین دین با خودکشی میپردازد. در این نوشتار ابتدا مکانیسمهای ارتباطی میان دو متغیر دین و خودکشی تشریح شده است؛ سپس فرضیۀ اصلی تحقیق مبنی بر اینکه «دین اثر محافظتی یا کاهشی در برابر خودکشی دارد» در بافت جامعۀ مسلمان ایران با دادههای ثانویه از طریق تحلیل تطبیقی درونکشوری با واحد تحلیل استان مورد ارزیابی تجربی قرار گرفته است.
در مقالۀ ششم به این مسئله پرداخته شده است که تجانس مذهبی چگونه بر نرخهای خودکشی تأثیر میگذارد. این نوشتار با تمرکز به جامعۀ ایران حول این سؤال کلیدی سازمان داده شده است که چه ارتباطی بین تجانس مذهبی و نرخهای خودکشی در ایران وجود دارد؟
مقالۀ هفتم به مسئلۀ دیرینۀ افول دین و دینداری به عنوان پیامد اجتنابناپذیر روشنگریهای علم و پیشرفتهای تکنولوژیک در علوم اجتماعی میپردازد.
در هشتمین نوشتار ابتدا تلاش شده است در سطح نظری مروری تحلیلی بر تبیینهای نظری مربوط به شکاف جنسیتی مذهبی در ادبیات جامعهشناسی، استدلالهای اصلی تئوریهای جایگاه ساختاری، محرومیت، جامعهپذیری و ریسکپذیری در قالب فرضیات تحقیق، استخراج و فرموله شوند؛ سپس در سطح تجربی تلاش شده است با مقابلۀ این فرضیات با دادههای حاصل از جمعیت ملی مسلمانان ایرانی میزان انطباق و تناظر فرضیات یا پیشبینیهای نظری مزبور با دادهها و شواهد تجربی مورد ارزیابی و داوری قرار گیرد.
مقالۀ نهم با هدف وارسی اعتبار تجربی نظریۀ امنیت حیاتی در ایران، حول محور این سؤال سازمان یافته است که تا چه حد شاخصهای امنیت حیاتی میتوانند شکاف جنسیتی دینداری در ایران را تبیین کنند؟ مقالۀ دهم به آخرین تلاش نظری در تبیین چرایی دینداری افزونتر زنان در برابر مردان در کلیۀ ادیان و مذاهب با عنوان «نظریۀ ترجیح ریسک» میپردازد.
در مقالۀ یازدهم با اتخاذ روششناسی جدید تحلیلی بولی به بررسی عوامل علی دخیل در فرایند عرفیشدن در ایران پرداخته شده است. آخرین نوشتار این کتاب به آزمون تجربی نظریۀ بازار دین اختصاص دارد.[۱]
پانويس