خیز خام: کشاکش مستمندان و دیوان‌سالاران از 1309 تا 1320 در ایران

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    خیز خام: کشاکش مستمندان و دیوان‌سالاران از 1309 تا 1320 در ایران
    خیز خام: کشاکش مستمندان و دیوان‌سالاران از 1309 تا 1320 در ایران
    پدیدآورانمالجو، محمد (نویسنده)
    ناشرچرخ
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲
    شابک1ـ29ـ5250ـ622ـ978
    کد کنگره

    خیز خام: کشاکش مستمندان و دیوان‌سالاران از 1309 تا 1320 در ایران تألیف محمد مالجو؛ این کتاب با اتکا بر اسناد عمدتاً منتشر نشده، روایتی از تاریخ تاکنون نانوشته زندگی مستمندان در عصر پهلوی طی فاصله زمانی اردیبهشت 1309 تا یکم شهریور 1320 به دست می‌دهد.

    ساختار

    کتاب از 9 فصل و پیوستی از جداول آماری تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    کشاکش مستمندان و دیوان‌سالاران طی دهۀ 1310 نشان داد که اجرای سیاست‌های سه‌گانۀ اقتباسی از اروپای سدۀ نوزدهمی با نظام اقتصادی رشدنیافتۀ ایران چندان هماهنگی نداشت. این ناهماهنگی از برخی زوایا به بلای جان مستمندترین مستمندان در ایران دهۀ 1310 بدل شد. اولین سیاست عبارت بود از سیاست اجتماعی ساختن دارالمساکین برای نگه‌داری متکدیان عاجز که رویه‌ای متداول در بسیاری از کشورهای اروپایی سدۀ نوزدهم بود. دومین سیاست عبارت بود از سیاست اقتصادی واداشتن متکدیان و ولگردان تندرست به کارکردن از رهگذر اشتغال‌زایی در امور شهرداری‌ها. سومین سیاست نیز عبارت بود از سیاست کیفری برای جلوگیری از تکدی.

    این کتاب درواقع تاریخ‌نگاری برشی تاکنون ناشناخته در عصر پهلوی است که با تلاش دولت در تحقق میثاق «تهیۀ رفاه حال عموم» آغاز می‌شود و با عقب‌نشینی تمام‌عیار دولت از اجرای چنین میثاقی پایان می‌یابد؛ برشی از تاریخ کماکان نانوشتۀ زندگی مستمندترین مستمندان در فاصلۀ زمانی اردیبهشت 1309 تا یکم شهریور 1320.

    مؤلف در پی تاریخ‌نگاری اجتماعی با رویکرد تاریخ از پایین، سنت مسلط میان مورخانی را به پرسش می‌گیرد که انواع کامیابی‌ها و ناکامی‌ها در قلمروهای گوناگون جامعه طی دوره پادشاهی رضاشاه پهلوی را بیش از هر کس و هر چیز به شخص پادشاه نسبت می‌دهند و متقابلاً فاعلیت‌های فراموش‌شده انواع فرودستان در دگرگونی‌های اجتماعی را کماکان در طاق نسیان می‌نهند.

    منحنی فرازوفرود فاعلیت مستمندان در خلال پاسخ‌هایی ترسیم می‌شود که نویسنده از بطن انبوهی از اسناد برای پرسش‌های زیر فراهم می‌کند: رسیدگی‌های دیوان‌سالاران به مستمندترین مستمندان طی دهه 1310 چه کم‌وکیفی داشت؟ در پایتخت چگونه بود و در ولایات چگونه؟ چه عاملیت‌ها و فاعلیت‌هایی در کم‌وکیف رسیدگی دیوان‌سالاران به مستمندترین مستمندان طی دهه 1310 نقش داشتند؟ چرا طی دهه 1310 مستمر بر تعداد چنین اشخاصی در شهرهای بزرگ افزوده می‌شد؟ پدیده مستمندی طی این دوره دچار چه نوع دگردیسی‌هایی شد؟ چرا دیوان‌سالاران در مقطعی بیشترین حد از رسیدگی‌ها به مستمندترین مستمندان را در دستورکار قرار دادند؟ چرا رسیدگی‌ها در مقطعی دیگر به حضیضی تاریخی نزول کرد؟ نویسنده با حرف‌شنویِ محتاطانه و منتقدانه از انبوه داده‌های خُردی که آهسته‌آهسته و ذره‌ذره در اسناد یافته است، چارچوب تحلیلی کلانی برای ترسیم کشاکش مستمندان و دیوان‌سالاران طی دهه 1310 به دست می‌دهد.

    اصلی‌ترین تکیه‌گاه‌های روایتی که نویسنده اینجا به دست داده است، به ترتیب اهمیت عبارت بوده‌اند از اولاً اسناد منتشرنشدۀ اداری و ثانیاً اسناد منتشرشدۀ انواع سازمان‌های نوپای دولتی عمدتاً طی دهه‌های 1300 و 1310 و ثالثاً اسناد منتشرشده‌ای که با همت بلند سندپژوهان به دست رسیده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها