ناصرخسرو قبادیانی (از مجموعۀ «از ایران چه می‌دانم؟؛ 165»

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ناصرخسرو قبادیانی (از مجموعۀ «از ایران چه می‌دانم؟؛ 165»
    ناصرخسرو قبادیانی (از مجموعۀ «از ایران چه می‌دانم؟؛ 165»
    پدیدآورانصفا، مینا (نویسنده)

    [[]] (محقق)

    [[]] (مترجم)
    ناشردفتر پژوهش های فرهنگی
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲
    شابک4ـ604ـ379ـ964ـ978
    کد کنگره

    ناصرخسرو قبادیانی (از مجموعۀ «از ایران چه می‌دانم؟؛ 165» تألیف مینا صفا؛ این کتاب با هدف شناخت و معرفی ناصرخسرو با تأکید بر جنبه‌های ایرانی اندیشۀ ناصرخسرو، تمایلات ایران‌گرای ناصرخسرو و جستجوی عناصر حکمت ایران باستان در اندیشل او نگاشته شده است که آن را از دیگر آثار موجود دربارۀ اندیشه‌ها و زندگی ناصرخسرو متمایز می‌کند.

    ساختار

    کتاب در سه فصل به نگارش درآمده است. فصل یکم: زندگی و زمانۀ ناصرخسرو

    فصل دوم: حجت اسماعیلیان

    فصل سوم: آثار و اندیشه‌های ناصرخسرو

    گزارش محتوا

    ناصر دهقان‌زاده‌ای بود که به شهرت پدر به ناصرخسرو و به نام زادگاه به ناصرخسرو و به دنبال اشتغال و سکنی در مرو به ناصرخسرو قبادیانی مروزی شهره گردید. تمکن ناصرخسرو از خلال ابیاتش آشکار است؛ او در کنار شغل دهقانی، همانند دیگر اعضای خاندانش در خدمت دیوان و دربار شاهان وقت درآمد. علم و حکمت ناصرخسرو نه‌تنها او را به جایگاه والایی در دستگاه‌های حکومتی رساند، بلکه ذوق و طبع لطیفش او را همنشین بزم و سفرۀ شاهان و امیران کرد.

    یکی از وجوه مهم زندگی ناصرخسرو طلب علم و دانش حقیقی بود که چنان جان او را بی‌قرار می‌کرد که در اکناف و اطراف عالم آن را می‌جست. جزم‌اندیشی، روح حاکم بر عصر ناصرخسرو بود و چنان مانع بزرگی بر سر راه ناصرخسرو می‌نمود که او را به حسرت روزگار سعد سامانیان می‌نشاند. با وجود این، عزم و ارادۀ راسخ ناصرخسرو او را در طلب حقیقت به تحقیق در علوم و مذاهب و ادیان مختلف کشاند.

    مذهب اسماعیلی، یکی از فرق زنده و فعال در عصر ناصرخسرو بود که سرکوب شدید از جانب دستگاه حکومت شرق داعیان و پیروان این مذهب را در خراسان و ماوراءالنهر به تقیه و فعالیت در خفا کشاند. بی‌شک ناصرخسرو در پرسشگری و جستجوی خود با اندیشه‌ها و آموزه‌های مذهب اسماعیلی نیز آشنا شده و شاید در خراسان تحت نظر یکی داعی اسماعیلی در مراتب نخستین این مذهب پیش رفته بود.

    ناصرخسرو تحول روحی خود را با عنوان الهام و خوابی شبانه در سن 42 سالگی اعلام کرد و در پوشش سفر حج از مسیری غیرمعمول که او را تحت حمایت خاندان‌های کهن ایرانی و پیروان مذهب اسماعیلی قرار می‌داد، راهی مصر شد. سفر ناصرخسرو به غرب شش‌سال طول کشید که طی آن چهار بار به عربستان سفر کرد و موفق به زیارت خانۀ خدا شد. هرآنچه ناصر می‌جست در این سفر برای او تحقق یافت و جان عطشناک او را سیراب کرد.

    پنجرۀ شناخت احوال و افکار ناصرخسرو، آثار او به‌ویژه دیوان اوست که عصارۀ مهم‌ترین دستاوردهای او در زمینه‌های گوناگون اخلاق، فقه، شریعت، حکمت و علوم مختلف را دربر دارند. اکتشافات تاریخی و باستان‌شناختی و مطالعات مردم‌شناختی دانشمندان، به پیشتازی محققان روس از نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی به معرفی ناصرخسرو و آثار او به جهانیان انجامید و آغازگر مطالعاتی در زمینه‌های گوناگون زندگی، شخصیت، باورها و آموزه‌های ناصرخسرو شد.

    این کتاب با هدف شناخت و معرفی ناصرخسرو با تأکید بر جنبه‌های ایرانی اندیشۀ ناصرخسرو، تمایلات ایران‌گرای ناصرخسرو و جستجوی عناصر حکمت ایران باستان در اندیشل او نگاشته شده است که آن را از دیگر آثار موجود دربارۀ اندیشه‌ها و زندگی ناصرخسرو متمایز می‌کند.

    کتاب از سه فصل تشکیل شده است؛ فصل نخست به مسائل پیرامون شناخت ناصرخسرو، بافت اجتماعی ـ مذهبی، بستر فکری، تمایلات ایران‌گرای ناصرخسرو و تأثیر حکمت ایران باستان در اندیشه و آموزه‌های ناصرخسرو به‌ویژه در دو مورد معاد و آفرینش اختصاص دارد.

    مهم‌ترین بخش زندگی ناصرخسرو در ارتباط او با اسماعیلیان شکل گرفت؛ بنابراین در فصل دوم به شناخت بافت سیاسی خراسان و بدخشان و فعالیت‌های اسماعیلیان این نواحی، انقلاب‌های مذهبی و تحولات ملی حوزۀ شمال شرقی ایران و مشاغل و مناصب اداری ناصرخسرو، ارتباط مستقیم ناصرخسرو با اسماعیلیه و وجوه متفاوت آن، همانند سفر به مصر و جایگاه ناصرخسرو در دستگاه اسماعیلیه پرداخته شده است.

    زندگی ناصرخسرو پس از بازگشت از سفر غرب وقف تبلیغ و نگارش آموزه‌ها و اندیشه‌های اسماعیلی گردید که در فصل سوم آنها بررسی شده‌اند و به سبک نگارش و متون شعر و نثر ناصرخسرو که به طور قطعی و مسلم از مکتوبات او شناخته می‌شود، پرداخته شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها