تاریخ اجتماعی بخارا بر اساس یادداشتهای صدرالدین عینی
تاریخ اجتماعی بخارا بر اساس یادداشتهای صدرالدین عینی | |
---|---|
پدیدآوران | همدانی، آزیتا (نویسنده) |
ناشر | ندای تاریخ |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 37ـ72ـ8875ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
تاریخ اجتماعی بخارا بر اساس یادداشتهای صدرالدین عینی تألیف آزیتا همدانی، کتاب حاضر ضمن واکاوی تاریخچه ماوراءالنهر و ترسیم زندگی صدرالدین عینی، به ترتیب به چند مبحث فرهنگ، اقتصاد، سیاست، و مذهب در جامعه فارسی زبان بخارا پرداخته است.
ساختار
کتاب در شش فصل به نگارش درآمده است.
فصل اول: کلیات، مفاهیم و تعاریف
فصل دوم: نگاهی به ساختار فرهنگی جامعه در یادداشتها
فصل سوم: نگاهی به ساختار آموزشی، علمی و هنری جامعه در یادداشتها
فصل چهارم: نگاهی به ساختار دینی جامعه در یادداشتها
فصل پنجم: نگاهی به ساختار سیاسی جامعه در یادداشتها
فصل ششم: نگاهی به ساختار اقتصادی جامعه در یادداشتها
گزارش محتوا
«یادداشتها»ی صدرالدین عینی، شناسنامۀ ملت تاجیک در صدسال اخیر و به باور بسیاری از متخصصان ادبی، یکی از بهترین آثار منثوری است که در این سده و در این خطه نوشته شده است. شناخت جامعۀ فارسی ـ تاجیکیزبان بخارای پایان قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم از خلال این کتاب و پیبردن به طرز زندگی و تفکر مردمان این خطه و تبیین سبک نویسندۀ بزرگ این کتاب و مهمتر از همه تلاش برای شناخت دغدغههای مردمی که همسرنوشت ما ایرانیان بوده و هستند، از جملۀ مهمترین علل نگارش این کتاب بوده است.
صدرالدین عینی (1878 ـ 1954 م) عالم، ادیب، منتقد، شاعر، نویسنده، مورخ، زبانشناس و پدر ادبیات نوین تاجیکی، یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین چهرههای ماندگار زبان و ادب فارسی ـ تاجیکی در ماوراءالنهر است. او آثار زیادی در علوم مختلف ادبی، تاریخی، دینی، خاطرهنگاری، تذکره و لغتنویسی پدید آورد و تنها «یادداشتها»ی او کافی است تا او را یکی از موفقترین چهرههای ادبی به ادبیات جهان معرفی کند.
«یادداشتها»ی عینی انبوهی از خاطرهنوشتههایی است که اغلب از بهرۀ ادبی مناسبی برخوردارند و نمایندۀ ایدئولوژی و طرز تفکر گروه، طبقه و جامعهای خاص در آن بهروشنی مشاهده میشود. نویسنده با فاصلهگرفتن از زمان وقایع، فرصت تأمل و بازاندیشی و روایت بهتر خاطراتش را از کودکی تا 27 سالگی، از روستای زادگاهش تا بخارای دو دهه پایانی قرن نوزده و اوایل قرن بیستم را به دست آورده است. او با دقتنظری شگفتانگیز دریایی از اطلاعات مختلف را در این اثر ارزشمند فراهم آورده است و به این دلیل این کتاب را دایرةالمعارف بخارای 120 سال پیش میتوان خواند.
تحلیل جامعهشناختی ارائهشده در این دو جلد میتواند جزئیات دقیق و جامع محیط را از منظر رویدادهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و ادبی دوره مورد نظر به خواننده ارائه دهد. این تحلیل شامل بررسی انتقادی پدیدههای اجتماعی و ساختارهای زیربنایی آنها، از جمله هنجارهای اجتماعی، باورها، نهادها و روابط قدرت است. استفاده از تمام لوازم رئالیسم سوسیالیستی برای بهتصویرکشیدن شادی جامعه معاصر نویسنده، شاید هدف نوشتن خاطرات بوده است.
فصل اول کتاب اختصاص به بیان کلیات، مفاهیم و تعاریف اختصاص دارد. در این فصل ضمن نگاهی به آسیای مرکزی و وضعیت ماوراءالنهر پیش و پس از اسلام و شناخت قوم تاجیک، در مفصلترین بخش به وضعیت خانوادگی، زندگی علمی و اجتماعی صدرالدین عینی و آثار او پرداخته شده است.
در جامعۀ ذکرشده در «یادداشتها» عنصر پدرسالاری حاکم است و بیشتر خانوادهها به طور گسترده در روستاها زندگی مبتنی بر کشاورزی دارند. خانواده در این کتاب یک واحد تعاون است که همکاری اعضا را به عنوان پشتوانه در پی دارد. ازآنجاکه مؤلف جلد اول «یادداشتها» را زندگی خانواده و خویشان و اهالی روستای ساکتری و محله بالا اختصاص داده، بیشتر ویژگیهای ذکرشده در این مبحث به اعضای این جامعۀ کوچک مربوط میشود و فصل دوم کتاب حاضر را به خود اختصاص داده است؛ از اینرو در فصل دوم ساختار فرهنگی جامعه از خلال «یادداشتها» بررسی شده است.
در جامعۀ «یادداشتها»، آموزش از خردسالی تا کهنسالی وضعیتی اسفبار و انحصارطلبانه دارد. خانوادهها، مکاتب، مجامع و مدارس آموزش را در خدمت دین و مذهب قرار داده و بیشتر دروس به علوم دینی ختم میشود. در فصل سوم این کتاب ساختار آموزشی، علمی و هنری جامعه در «یادداشتها» بررسی شده است. در بخشهای مختلف این فصل مکاتب، مدارس، برنامههای آموزشی، علوم مختلف، هنر و معماری بررسی شدهاند.
در بخارای ذکرشده در «یادداشتها» دین با تمام شئونات آن در کلیه مظاهر زندگی اجتماعی سایه انداخته است؛ اما متأسفانه و آنگونه که صدرالدین عینی تصویر میکند، سایهای منفی است. ازآنجاکه جهل و نادانی در این شهر در این برهه غوغا میکند، اسلام واقعی نیز در ورطۀ جهالت و ملایان دینی فرو رفته و قشری نامتناسب و به دور از حقیقت از آن مانده است که مردم را سردرگم و اسلامزده و در پذیرفتن آن با تحمیل و اجبار روبرو کرده است. فصل چهارم کتاب حاضر بررسی ساختار دینی جامعۀ بخارا از خلال «یادداشتها» است. در این فصل جلوههای عمل به واجبات و مستحبات، طریقتهای عرفانی، درویشان و قلندران و عقلای مجانین و مشاغل دینی از خلال «یادداشتها» بررسی شدهاند.
فصل پنجم کتاب اختصاص به بررسی ساختار سیاسی جامعۀ بخارا از خلال «یادداشتها» دارد. در این فصل دربارۀ مراتب و مشاغل سیاسی و دولتی، قوانین حکومتی، امکانات دولتی، انقلاب و نوگرایان از خلال «یادداشتها» بررسی شدهاند.
فصل پایانی کتاب دربارۀ ساختار اقتصادی جامعۀ بخارا با توجه «یادداشتها» است. در این فصل دربارۀ وضعیت و اوضاع کشاورزی و باغداری، چارواداری، پیشهوری، سوداگران، کارخانهداران، صناعات، بازارها و واحدهای پول سخن گفته شده است.[۱]
پانويس