كتاب حكمة الاشراق «نص مشكل»
كتاب حكمة الاشراق «نص مشكل» | |
---|---|
پدیدآوران | سهروردی، یحیی بن حبش (نویسنده) ملکی، محمد (مصحح) |
ناشر | کتاب طه |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 4ـ21ـ5228ـ622ـ978 |
کد کنگره | BBR ۷۴۶/م۷ ۱۴۰۰ |
كتاب حكمة الاشراق «نص مشكل» تألیف شهابالدین یحیی سهروردی، مصحح محمد ملکی (جلالالدین)؛ کتاب حاضر افزون بر تصحیح علمی و انتقادی و تحقیق مناسب، با پانزده نسخۀ معتبر مقابله و تمام متن از آغاز تا پایان اعرابگذاری شده است. در نتیجه این چاپ با این ویژگیها، متنی دقیق و صحیح از «کتاب حکمة الاشراق» را ارائه میدهد و بر همین اساس بر تمامی چاپهای پیشین ترجیح دارد.
ساختار
کتاب شامل یک مقدمه و دو بخش منطق و فلسفه است.
گزارش محتوا
شهابالدین سهروردی در نیمۀ دوم سدۀ ششم هجری تحول بس سترگی در حکمت اسلامی به وجود آورد که در آن افقهای نوینی به روی فلسفهورزان گشود و میرفت انقلابی عظیم در تفکر فلسفی رایج به وقوع بپیوندد که نابخرادانی جاهل که تمامقد آینۀ جهل و جهالت بودند، چراغ عمر این حکیم جوان و شوریدهسر ایرانی را خاموش کردند. با این حال او معمار بزرگی است که با عمر کوتاهدامن خود بنیاد فلسفهای را بنا نهاد و هنوز هم حرف نوینی برای گفتن دارد و میتواند با منشور خود «حکمة الاشراق» راهنمای سرگشتگان باشد.
از بررسی مجموع آثار سهروردی بهویژه آثار مربوط به حکمت ادریس پیامبر و ایران باستان، چنین استنباط میشود که سهروردی اندک تفاوتی بین «فلسفه و حکمت» میگذارد. به طور خلاصه میتوان گفت وی آبشخور «حکمت» را آموزههای اردیس نبی و حکمت ایران باستان که همان آیینی الهی باشد، میداند و آبشخور «فلسفه» را به یونان باستان و بهویژه به ارسطاطالیس و حکمای پیش از وی نسبت میدهد.
سهروردی در مقدمهای که بر «کتاب حکمة الاشراق» نوشته است، کتاب خود را به گونهای معرفی کرده است و بر این نکته تأکید میکند که باید حقیقت «نظام فلسفی» او را از همین کتاب پی گرفت و به دست آورد. کتابی که نظام اشراقی قوامیافتۀ فلسفۀ مشرقی را با نگاه اشراقی تفسیر و تبیین میکند و حدود آن را با روش اشراق معنا میکند و بر این مسئله اشاره میکند که در «حکمت ذوقی» اگرچه در مواردی از برهانهایی از نوع براهین منطق ارسطویی بهره برده و مسائل ذوقی حکمت اشراقی را نیز همانند حکمت بحثی ارائه داده است، ولی باید به این نکته توجه داشت که این روش تنها در مقام تفهیم مسائل بوده است. به طور کلی این کتاب در شرح اصول حکمتی است به همین عنوان که به «فلسفۀ اشراق» یا «حکمت اشراق» نامبردار شده است.
او این کتاب را که زبان آن پر از اصطلاحات و واژگان تازه است و فهم آن جز با آشنایی دقیق با زبان رمزوراز میسر نیست، اثری باطنی برمیشمارد که بر پایه و دادههای «عقل و شهود» آن را تصنیف کرده است و هدف وی در این کتاب با توجه به اتحاد ادیان الهی و تمدنهای بشری، درانداختن یک جریان «نورشناسی، هستیشناسی، معرفتشناسی و جهانشناسی فلسفی» است و بر همین اساس فلسفههای پیش از خود را به کلی و عالی فهم کرده و اصول آنها را استخراج و در این کتاب ضمن پالایش، مورد استناد و استفاده قرار داده است.
«کتاب حکمة الاشراق» که به نوعی حلقۀ واسطۀ بین فلسفۀ ایران باستان، فلسفۀ مشاء و فلسفۀ نوافلاطونیان با حکمت متعالیه است، به زبان عربی نوشته شده و اثر پررمزورازی است که شیخ اشراقیان یافتههای خود را به اشارت در آن قلمی کرده است. او در این کتاب با درک عقلانی از «نور و نورالانوار» زمینۀ اساسی نورشناسی و جهانشناسی حکمت ایران باستان را با پیوندزدن به هستیشناسی در سنت اسلامی، طرحی نو درانداخت و شالودۀ فلسفهای را پایهریی کرد که در آن ضمن احیای حکمت ایران باستان، معارف اصیل اسلام را در پرتو آموزههای عقلی و شهودی تفسیر کرد.
کتاب شامل یک مقدمه و دو بخش منطق و فلسفه است. مقدمۀ کتاب درواقع منشور و منظومۀ فکری سهروردی است که به دلیل استبداد دینی آن زمان، تمام اعتقادات و باورهای خود را با قلمی آمیخته بر رمزوراز و اشاره و کنایه بیان کرده و با عبارتی درهمتنیده شرایط امام جامعه و جامعۀ نورانی و وجود قطب را بیان کرده و سرانجام به تقسیم حکما پرداخته و زان پس جایگاه قطب را در میان جامعه با توجه به کلمات نخستین امام بررسیده است.
منطق این کتاب که بخش اول است، با ساختار خاص درواقع برای فهم بخش حکمت همین کتاب به نگارش درآمده و در سه مقاله فراهم آمده است. مقالۀ اول شامل هفت «الضابط» و یک «فصل» و یک «قاعدۀ اشراقیه» است. مقالۀ دوم نیز شامل هفت «الضابط» است، با این تفاوت که «الضابط سوم» یک زیرگونه با عنوان «حکمة اشراقیة» و «الضابط ششم» یک دقیقة اشراقیه و دو قاعدة الاشراقیین و دو «فصل» زیرگونه دارد و همچنین «الضابط هفتم» سه فصل زیرگونه دارد. مقالۀ سوم شامل سه فصل است.
حکمت این کتاب که درواقع تنها فلسفۀ بازمانده از فلسفۀ مشرقی است، شامل پنج مقاله است. مقالۀ اول دربارۀ تعریف نور، اقسام نور و حقیقت نور است که شامل نه فصل و یک «حکومة» استک مقالۀ دوم که دربارۀ ترتیب هستی و چگونگی چینش آن است، شامل دوازده فصل و شش قاعده است. مقالۀ سوم دربارۀ چگونگی فعل نورالانوار و چگونگی صدور آن و شامل چهار فصل و یک قاعده است. مقالۀ چهارم دربارۀ تقسیم برزخها و ترکیب آنها و مباحثی دربارۀ نفس و شامل هفت فصل است. مقالۀ پنجم دربارۀ معاد، نبوت و منامات در نه فصل، یک قاعده و «وصیة المصنف» فراهم و تدوین شده است.
کتاب حاضر افزون بر تصحیح علمی و انتقادی و تحقیق مناسب، با پانزده نسخۀ معتبر مقابله و تمام متن از آغاز تا پایان اعرابگذاری شده است. در نتیجه این چاپ با این ویژگیها، متنی دقیق و صحیح از «کتاب حکمة الاشراق» را ارائه میدهد و بر همین اساس بر تمامی چاپهای پیشین ترجیح دارد. [۱]
پانويس