الإمام الخميني و الدولة الإسلامية

    از ویکی‌نور
    الخمینی و الدولة الاسلامیة
    الإمام الخميني و الدولة الإسلامية
    پدیدآورانمغنیه، محمدجواد (مؤلف)
    ناشردارالعلم
    مکان نشربیروت
    چاپاول
    زبانعربی
    تعداد جلد1

    الخمینی و الدولة الاسلامیة ، تألیف محمدجواد مغنیه ( 1322-1400ق) با هدف تبیین جدایی‌ناپذیری دین از سیاست به بررسی دیدگاه‌های سیاسی امام خمینی(ره) پرداخته است.

    مهم‌ترین مباحثی که در این کتاب به رشته تحریر درآمده، بحث از رابطه دین و سیاست، تکوین دولت اسلامی، بحث فقیه و ریاست دولت و اجتهادات امام خمینی(ره) در خصوص موضوع دولت و نیز بحث در باب جمهوری اسلامی است. در بحث از رابطه دین و دولت، دیدگاهی که اسلام را دینی مربوط به عبادت و عالم غیب و امثال آن می‌داند و ارتباط بین دین و سیاست را نفی می‌کند، رد می‌نماید. در این دیدگاه به آیه «فَذَكِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٞ لَّسۡتَ عَلَيۡهِم بِمُصَيۡطِرٍ» (الغاشیه: 22) استدلال می‌نماید؛ چراکه اولاً نزول این آیه را مکی دانسته و آن زمانی است که دولتی شکل نگرفته بود. دوم این‌که نفی سیطره در این آیه، خطاب به کسانی است که اسلام را ترک کرده‌اند، چون قرآن در آیات دیگری مؤمنین را به تبعیت از رسول خدا(ص) دعوت کرده است. اسلام دین جامعی است و مفهوم خلافت، ریاست عامه در امور دین و دنیا به نیابت از رسول خدا(ص) است. در ادامه بحث، شرط اساسی برای ایجاد دولت اسلامی، لیاقت و عدل و امانت؛ و هدف اعلای آن، احقاق حق و از بین بردن باطل معرفی شده است.

    در بحث درباره تأسیس دولت اسلامی، نویسند آغاز دولت را از مدینه می‌داند که با رضایت و انتخاب و اختیار مردم و طوایف مختلف، پیامبر(ص) به ریاست برگزیده شد و هدف آن نیز دفاع، ایجاد امنیت، نشر علم و عدل و عقد معاهدات و رفع مخاصمات براساس تعاون و آزادگی و با شرکت پیروان سایر ادیان نیز بوده است.

    نویسنده در بحث از دایره شمول دولت اسلامی، اهداف آن را متعلق به همه مردم می‌داند و با استناد به رسالت محمد(ص) و دولت او که خروج مردم از ظلمت به نور است، ویژگی دولت اسلامی را براساس صلح، محبت و رحمت و انسانیت بیان می‌کند. اینها قدر مشترک خواست همه افراد بشری است و همین ویژگی‌ها در دولت و نهضت امام خمینی(ره) نیز وجود دارد؛ زیرا با امکان اجتهاد احکام شرعی متناسب با هر زمان، برای حوادث جدید استنباط جدید می‌شود. بنابراین احکام الهی که مبنای دولت است برای هر زمان و مکان صلاحیت دارد.

    مغنیه در بحث از ولایت فقیه، با تقسیم ولایت به دو دسته عامه و خاصه، ولایت عامه را مختص به ولایت معصوم می‌داند و دایره ولایت فقیه را محدودتر از ولایت معصومین معرفی می‌کند. این نقطه تفاوت دیگاه نویسنده با امام خمینی در دایره ولایت می‌باشد. امام(ره) قلمرو آن را در دو مفهوم حکم و سلطه می‌داند؛ ولی نویسنده کتاب این نظر را نمی‌پذیرد و دایره ولایت خاصه را محدودتر می‌داند.

    نویسنده در فصل دیگری با عنوان «اجتهادات امام خمینی»، احکام مالی در اسلام را مختص به مخارج فقرا و مساکین می‌داند که این دیدگاه او نیز با نظر امام خمینی در مورد مصارف اموال (که آن را از موارد مخارج دولت می‌داند)، معارض است. بنابراین مغنیه به دیدگاه امام خمینی در مورد عدم تفاوت ولایت معصوم و مجتهد عادل، قائل نمی‌باشد. نویسنده در مقدمه خویش بر این کتاب با تأکید بر تفاوت دیدگاه خود در موارد مذکور، اعلام می‌کند که همه دیدگاه‌های سیاسی امام خمینی(ره) به جز دو مورد فوق مورد قبول او است.

    فصول آخر کتاب، اختصاص به معرفی ویژگی‌های اسلام، مکتب اهل بیت(ع) و جهاد دارد. از ویژگی‌های اساسی این کتاب، مباحث استدلالی آن است که موضوعات مورد نظر را با استدلال به کتاب و سنت و سایر ادله استنباط مورد بحث قرار داده است و به موضوع مورد نظر که تبیین رابطه دین و دولت است، ارتباط می‌دهد.[۱]

    پانویس

    1. حقیقت، سید صادق، ص208-210

    منابع مقاله

    حقیقت، سید صادق، اندیشه سیاسی در اسلام: کتاب‌شناسی توصیفی، تهران، انتشارات بین‌المللی الهدی، 1377ش.

    وابسته‌ها