منهاج السالکین و معراج الطالبین (مترجم وفائی بصیر)
منهاج السالکین و معراج الطالبین | |
---|---|
پدیدآوران | نجمالدین کبری، احمد بن عمر (نویسنده) وفائی بصیر، احمد (مترجم) |
ناشر | جامی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 0_370_176_600_978 |
کد کنگره | |
منهاج السالکین و معراج الطالبین تألیف نجمالدین کبری، مترجم احمد وفائی بصیر؛ در مقدمۀ کتاب حاضر به زندگینامۀ نجم کبری و ملاقات او با فخر رازی پرداخته شده است، سپس به آثار نجم اشاره میشود. در بخش اصلی کتاب، ترجمۀ رسالۀ «منهاج السالکین و معراج الطالبین» آورده شده و در پایان متن عربی رساله نیز آورده شده است.
گزارش کتاب
نجمالدین کبری یکی از درخشانترین چهرههای عرفانی اسلامی شیعی سدههای دوازدهم و سیزدهم میلادی و ششم و هفتم هجری قمری است. او در طی مراحل سلوک بسیاری از بزرگان عرفا و مشایخ زمان خویش را درک نموده، نزد هر یک از آن شخصیتهای علم و فضیلت استفادههای سرشاری برده است و بعد آموزگار یک سلسلۀ کامل از اندیشمندان، دانشمندان، مستفیضان از فیوضات قرآن کریم، فقهشناسان، حدیثشناسان، فیلسوفان، حکیمان و شاعران گردید.
نجم کبری و شاگردان وی به استناد آثار تاریخی و نوشتههای خود ایشان همه اهل قلم بودهاند و آثاری ارزنده برای ادامۀ سلسله و هم برای همۀ طالبان علم و معرفت بر جای گذاشتهاند. برخی از نوشتههای او به تقاضای مریدان و افراد طالب معرفت صورت گرفته و برخی نیز جزء آثاری است که شیخ شخصاً به نگارش آنها دست یازیده است.
نگارشهای نجمالدین کبری همه از نوع نگارشهای صوفیانه نبوده است؛ از جمله بنا به روایت سبکی، وی دارای تفسیری از قرآن بوده که ظاهراً تعداد مجلدات آن به دوازده میرسید و گویا نام این تفسیر «عین الحیاة» بوده که بعدها به واسطۀ یکی از مشایخ کبروی کامل و تمام شده است.
یکی از آثار پربار شیخ المشایخ، حضرت پیر ولیتراش جناب نجمالدین کبری رسالۀ پرارج «منهاج السالکین و معراج الطالبین» است. این رساله با وجود کوتاهی، بسیار گرامی و نغز است و نکتههایی از باب سلوک در آن وجود دارد که در کمتر جایی از آثار عارفان میتوان به آن دست یافت. این رساله چنانکه از نام آن پیداست، برای ارشاد سالکان و طالبان حقیقت به رشتۀ تحریر درآمده است؛ همچنین به تقاضا و پرسش پرسندهای به نگارش درآمده است و در پاسخ به عبارت مشهور «خیر الکلام ما قل و دل» این نوشته را به پایان برده است.
رسالۀ «منهاج السالکیم» را میتوان از عالیترین کتابها در زمینۀ عرفان و تصوف دانست و بیشتر میتوان از آن با عنوان رسالۀ عملیه و احکام عملی و عینی سلوک یاد کرد. شیخ کبری از یافتهها و دریافتههایش با صراحت و صداقت مینویسد و لحن صمیمی شیخ چنان است که هر خواننده را به خود جلب میکند و او را به تمامی به فکر و اندیشه فرو میبرد.
اشاراتی که شیخ در این کتاب کوتاه داشته است، شاید از مهمترین نکات سیروسلوک عملی صوفیانه است که توجه به آن و بهکاربستنش میتواند موجب سعادت و کمال و سربلندی در دو جهان باشد. عبارات و کلمات نورانی شیخ چنان آتشین و گرم است که هر خامی را اگر مستعد باشد و با دقت و باور در آن تأمل کند، پخته میگرداند.
شیخ در این رساله به زودگذری عمر که چونان برق فرا میرسد و درمیگذرد اشاره میکند و در پی آن به اینکه «چیزی را نزدیکتر از مرگ و آخرت ندیده است و چیزی را دورتر از آمال و آرزوها درنیافته است»، خیر دنیا و آخرت را در قناعت و شر دنیا و آخرت را در «طمع» و آز و زیادهخواهی دیده. عمر کوتاه بسیاری را «لعل» و «عسی» و «سوف» رقم میزند که نشان از خامی و نادانی است که اگر دانا بودند و فهیم، به یقینیات میچسبیدند و از ایبسا و اگر و شاید و ممکن است، پرهیز میکردند.
در مقدمۀ کتاب حاضر به زندگینامۀ نجم کبری و ملاقات او با فخر رازی پرداخته شده است، سپس به آثار نجم اشاره میشود. در بخش اصلی کتاب، ترجمۀ رسالۀ «منهاج السالکین و معراج الطالبین» آورده شده و در پایان متن عربی رساله نیز آورده شده است.[۱]
پانويس