تاریخ اجتماعی معاصر مازندران، شاهیشهر (1264 ـ 1357)
تاریخ اجتماعی معاصر مازندران، شاهیشهر (1264 ـ 1357) | |
---|---|
پدیدآوران | یزدانپناه لموکی، طیار (نویسنده) |
ناشر | پژواک فرزان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 0ـ38ـ8991ـ600ـ978 |
موضوع | قائمشهر,Qa'emshahr (Iran),قائمشهر,Qa'emshahr (Iran),مازندران,Mazandaran (Iran: Province), -- اوضاع اجتماعی, -- Social conditions, -- تاریخ, -- History, -- جغرافیای تاریخی, -- Historical geography, -- قرن ۱۳ق. - ۱۴, -- 19 - 20th century |
کد کنگره | DSR ۲۱۱۳ /ی۴ت۲۴ ۱۴۰۲ |
تاریخ اجتماعی معاصر مازندران، شاهیشهر (1264 ـ 1357) تألیف طیار یزدانپناه لموکی؛ دربارۀ دیرینگی استقرار جمعیتهای انسانی در تاریخ قائمشهر، میتوان از قوم کهنی یاد کرد که نام آنها نیز بر آبادیهای این منطقه دوام آورده است و آن قوم «پرچیها» هستند که گویش ایرانی داشتند.
گزارش کتاب
قائمشهر بر اساس اسناد موجود یعنی شهر شاه، که در تاریخ 28/11/1310 طبق دستور رضاخان از علیآباد به شاهی تغییر یافت. گفتنی است این نامگذاری ملکی، نهتنها شامل املاک و مستغلات شهر تحت تملک رضاشاه محسوب میشد، بلکه به کلیه اراضی مزروعی مرغوب، آب رودخانهها، مراتع و ... در محدودهای وسیع از گدوگ تا لب دریای جویبار را دربر میگرفت و شاه یا از تمامی املاک یا مستغلات شهرستان شاهی، طبق سندهای ارائهشده درآمد مستقیم داشت یا مالالاجاره همراه با انواع مالیاتها را دریافت میکرد. بنابراین شهر شاهی به لحاظ مالکیت، شهر شاه حساب میآید.
دربارۀ دیرینگی استقرار جمعیتهای انسانی در تاریخ قائمشهر، میتوان از قوم کهنی یاد کرد که نام آنها نیز بر آبادیهای این منطقه دوام آورده است و آن قوم «پرچیها» هستند که گویش ایرانی داشتند.
در درآمد کتاب نگاهی به تاریخ قائمشهر پیش از تاریخ تا فروپاشی قاجاریه انداخته شده است. بعد از آن نویسنده به جنبشهای دهقانی، تأثیر انقلاب مشروطیت در قائمشهر و .... پرداخته است. دربارۀ انواع مالکیت بر زمین در شاهیشهر در دورۀ مورد بحث اسناد قابل توجهی در دست نیست. با توجه به آگاهیهایی که در سفرنامهها آمده است و نیز اسناد مختصری که مربوط به دورۀ پایانی قاجار و اوایل حکومت رضاشاه میتوان خطوط کلی آن را تا اندازهای ترسیم کرد. در بخش بعدی کتاب دربارۀ فئودالیسم و مناسبات ارضی در قائمشهر بحث و بررسی انجام شده است.
پس از کشتهشدن حیدرخان عمواغلی در رشت به سال 1300 شمسی، در ارتباط با جنبش جنگل که از سویی به آستارا تا خلخال و از جانبی دشت ترکمن را به زیر نظارت خود درآورده بود، رضاخان زمان را برای یک تهاجم قطعی و کاری به جنبش جنگل که پس از 1920 در اوج خود به سر میبرد، مغتنم شمرد. در این رویارویی از جنگلیها، خالو قربان تسلیم با درجۀ سرهنگی وارد ارتش شد. احسانالله خان به خارج از کشور مهاجرت کرد و میرزا کوچکخان و همراه آلمانیاش ناگزیر به گریز شدند که در کوههای تالش به محاصرۀ برف و بوران گرفتار آمدند و از بین رفتند. بخش بعدی کتاب اختصاص به بررسی پیدایش سلسلۀ پهلوی و تأثیر آن در تاریخ قائمشهر دارد. در این دوران قائمشهر خود را نمایاند و در تقسیمبندی، موقعیت شهرستان را یافت که به دو بخش با نام کیاکلا به مرکزیت باغلو جویبار و سوادکوه به مرکزیت پلسفید شناسانده شد و با دوازده دهستان که هر کدام دارای مرکزی بودند. درواقع شهرستان بزرگ قائمشهر (شاهیشهر) هویت یافت و در تاریخ 28/11/1310 با شمارۀ سند 36257 «شاهی» نامیده شد.
اولین اجتماعی سازمانیافتۀ کارگری در قائمشهر، کنار حزب همسو در سال 1320 و 1321 در امامزاده اسماعیل واقع در کیلومتر 2 شمال شرقی مرکز شاهی در آبادی ساروکلا تشکیل شد. پس از آن اتحادیۀ کارگری سازمان یافت و متعاقب آن اتحادیۀ دهقانی شکل گرفت. در ادامۀ این کتاب طی دو بخش نویسنده با توجه به اسناد به بررسی جنبش دوازدهسالۀ تاریخ اجتماعی قائمشهر (از سال 1320 تا 1332) پرداخته است. دو بخش پایانی کتاب اختصاص به حوادث این شهر بعد از کودتای 1332 و همزمان با آن را دارد.
نخستین جنبش کارگری در کارخانۀ چیتسازی بهشهر در دورۀ سلطنت محمدرضا پهلوی در سال 1320 کلید خورد. پس از آن در سال 1321، دیگربار تظاهر یافت که به اخراج سرپرست کارخانه انجامید. در الحاقیۀ کتاب به جنبش دوازدهسالۀ تاریخ اجتماعی بهشهر پرداخته شده است.
در پایان کتاب تصاویر اسنادی که در کتاب مورد استفاده قرار گرفتهاند و همچنین اسناد دیگر مربوط به موضوع کتاب آورده شده است.[۱]
پانويس