ژاپن‌شناسی در ایران: بررسی سیر شناخت ایرانیان از ژاپن

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ژاپن‌شناسی در ایران: بررسی سیر شناخت ایرانیان از ژاپن
    ژاپن‌شناسی در ایران: بررسی سیر شناخت ایرانیان از ژاپن
    پدیدآوراننقی‌زاده، محمد (نویسنده) ذاکری، قدرت‌اله (نویسنده)
    ناشرمؤسسه فرهنگی و هنری و انتشارات بین‌المللی المهدی
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۳۹۷ش
    شابک2-759-439-964-978
    موضوعایران‌ -- روابط خا‌رجی‌ -- ژاپن‌,ژاپن‌ -- روابط خا‌رجی‌ -- ایران‌,سیر و سیا‌حت‌ ژاپن‌,قرن‌ ۱۳ - ۱۴ق‌ ایران‌ -- سیا‌ست‌ و حکومت‌,قرن‌ ۱۹ - ۲۰ م‌ ژاپن‌ -- سیا‌ست‌ و حکومت‌
    کد کنگره
    ‏DSR۱۳۹/ژ۲/ن۷

    ژاپن‌شناسی در ایران: بررسی سیر شناخت ایرانیان از ژاپن تألیف محمد نقی‌زاده - قدرت‌اله ذاکری؛ روابط ایران و ژاپن به عنوان دو کشور مهم و تأثیرگذار قاره‌ی آسیا، دارای سابقه‌ی طولانی تعاملات با محوریت موضوعات فرهنگی و البته اقتصادی بوده و روایت‌های مختلفی نیز از ورود و حضور اتباع دو کشور در دوره‌های متعدد نقل گردیده که البته این دوره‌ی طولانی و تاریخی همواره دوستانه و صمیمانه نیز بوده است. کتاب حاضر بنا دارد پژوهشگران، دانش آموختگان مطالعات ژاپن و حتی سیاستمداران با هر نحله‌ی فکری - فلسفی را با آنچه تاکنون درباره شناخت ژاپن در ایران انجام شده، آشنا سازد و آن‌ها را در زمینه انتخاب مسیری بهتر برای پژوهشی مثمر ثمرتر درباره ژاپن به عنوان پژوهش‌های کشوری و الگویی برای این سرزمین یاری دهد.

    ساختار

    عناوین اصلی کتاب عبارت است از:

    ژاپن‌شناسی در ایران از دوران باستان تا پایان سده‌های میانه (تا حدود سال 1500 میلادی)

    دوران معاصر اولیه (صفویان، افشاریان، زندیان و دوره قاجار)

    شناخت ژاپن در ایران تا پایان دوره ناصرالدین شاه

    جنبش مشروطه ایران و ژاپن

    دوره پهلوی (آغاز روابط رسمی ایران - ژاپن)

    دوره پهلوی اول (1320-1305)

    دوره پهلوی دوم (شهریور 1320 تا بهمن 1357)

    دوران جمهوری اسلامی ایران

    گزارش کتاب

    روابط ایران و ژاپن به عنوان دو کشور مهم و تأثیرگذار قاره‌ی آسیا، دارای سابقه‌ی طولانی تعاملات با محوریت موضوعات فرهنگی و البته اقتصادی بوده و روایت‌های مختلفی نیز از ورود و حضور اتباع دو کشور در دوره‌های متعدد نقل گردیده که البته این دوره‌ی طولانی و تاریخی همواره دوستانه و صمیمانه نیز بوده است.

    شاید بتوان روابط و آشنایی متقابل دو کشور ایران و ژاپن را به شکل کلی به سه مرحله تقسیم کرد:

    نخست از دوران باستان تا شروع سده‌ی هفدهم که در این دوره علی رغم تماس هایی در کشور سوم یعنی چین و شبه جزیره‌ی کره تقریبا دو کشور هیچ شناختی از همدیگر نداشتند. البته در این دوران اقلام و صنایع ایرانی یا متأثر از فرهنگ ایرانی از طریق جاده‌ی ابریشم به ژاپن رسیدند و در برخی منابع تاریخی ژاپن به آمدن خارجیانی به این کشور اشاره می‌شود که احتمال ایرانی یا از اقوام ایرانی تبار به خصوص سغدی بودن آنان داده می‌شود. از طرف دیگر هم در منابع تاریخی اسلام و ایران هم نام‌هایی برای جزیره‌هایی آن سوی چین یا در بحر محیط ذکر شده است که احتمال داده می‌شود، اشاره به ژاپن داشته باشد.

    دومین مرحله از سده‌ی هفدهم تا نیمه‌ی دوم سده‌ی نوزدهم است که با قاطعیت می‌توان گفت، در این دوره ایرانیانی به ژاپن رفتند و در چند نوشته، اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره‌ی ژاپن بیان شده است و در این دوره احتمالا کالاهایی تجاری از ژاپن به ایران آورده می‌شد.

    سومین مرحله، از نیمه‌ی دوم سده‌ی نوزدهم تا زمان حاضر است که در شروع این مرحله برای نخستین بار ایرانیان به ژاپن رفتند که وقایع سفر خود را نوشتند و در مقابل ژاپنی‌هایی هم به ایران آمدند. در ادامه آثاری درباره‌ی دو کشور در کشور مقابل نوشته یا ترجمه شد و به تدریج این شناخت کامل و کامل تر گردید.

    در درون مرحله‌ی سوم و تقریبا از شروع سده‌ی بیستم است که ژاپن به محور علاقه مندی و توجه ویژه‌ی برای ایرانیان بدل می‌شود، نمونه‌ای که توانست علی رغم آسیایی بودن، فاصله و عقب ماندگی خود با غرب را جبران کند و در ردیف کشورهای صنعتی جهان قرار گیرد. این سرمشق بودن بعد از پیروزی ژاپن در جنگ با روس و نیز موفقیت ژاپن در بازسازی کشور بعد از جنگ جهانی دوم و تبدیل شدن به اقتصاد دوم جهان، باز هم برجسته تر شد. وقایعی مانند عزیمت کارگران ایرانی به ژاپن بعد از جنگ ایران و عراق، تب مجموعه‌های تلویزیونی ژاپنی در ایران، کالاهای با کیفیت ژاپنی و ... بعدها به عواملی مؤثر در توجه ایرانیان به ژاپن و شناخت این کشور بدل شدند.

    از سوی دیگر، جایگاه ایران به عنوان یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر نفت و گاز و از جمله مهم‌ترین تولید کنندگان آن و موقعیت منحصر به فرد و تاریخ، فرهنگ و تمدن کهن آن باعث جلب توجه ژاپنی‌ها به ایران شد. بعد از انقلاب آثار سینمای ایران هم توانستند جایگاه خود را در بین تماشاگران ژاپنی پیدا کنندو خود یکی دیگر از عوامل آشنایی ژاپنی‌ها با ایران شود.

    بنابراین دو کشور تقریبا در سده‌ی بیستم، جزء سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم که ایران تحت فشار متفقین مجبور به اقداماتی گردید، همیشه روابط حسنه و همراه با احترام با هم داشتند. و اما باید از نگاهی دیگر هم به موضوع روابط دو کشور توجه کرد و آن این که ایران و ژاپن در دو پایانه‌ی غرب و شرق آسیا نقش و تأثیرگذاری فراوانی را داشته و دارند و این مهم در روابط دو کشور نیز متجلی بوده و شاهد هستیم که در آستانه‌ی نودمین سال روابط رسمی دو کشور به پشتوانه و قدمت دهه‌ها روابط فرهنگی، ارتباطات و تعاملات صمیمانه‌ای برقرار بوده است و این نقش برای دو کشور می‌تواند در ارتقای فعالیت‌ها و ارتباطات در همه‌ی زمینه‌ها مؤثر واقع گردد.

    کتاب حاضر بنا دارد پژوهشگران، دانش آموختگان مطالعات ژاپن و حتی سیاستمداران با هر نحله‌ی فکری - فلسفی را با آنچه تاکنون درباره شناخت ژاپن در ایران انجام شده، آشنا سازد و آن‌ها را در زمینه انتخاب مسیری بهتر برای پژوهشی مثمر ثمرتر درباره ژاپن به عنوان پژوهش‌های کشوری و الگویی برای این سرزمین یاری دهد.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

    وابسته‌ها