آوای مرغ آمین: نیما یوشیج و آثارش
آوای مرغ آمین: نیما یوشیج و آثارش | |
---|---|
پدیدآوران | کریمیحکاک، احمد (نویسنده)
تلطف، کامران (نویسنده) طاووسی، سهراب (مترجم) |
ناشر | مروارید |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 1ـ103ـ324ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
آوای مرغ آمین: نیما یوشیج و آثارش تألیف دکتر احمد کریمیحکاک، دکتر کامران تلطف و دیگران، مترجم سهراب طاووسی؛ به طور کلی مقالات این کتاب در کنار هم، هر یک درکی اصیل و دقیق از زندگی، اثار و میراث شاعر به دست میدهد تا به پیشبرد پژوهش دربارۀ نیما و سنت مدرنیسم در شعر فارسی کمک کند.
گزارش کتاب
نیما یوشیج (1276 ـ 1338) یکی از شاعران ادبیات مدرن است که آثارش نقطۀ عطفی در تاریخ ادبیات فارسی به شمار میرود. مجموعه مقالات این کتاب زندگی نیما را در بافتار تاریخ ایران قرن بیستم بررسی میکند. مقدمهای کوتاه، همۀ تحلیلهای پراکندۀ این کتاب را به یکدیگر و به جریانات مهم شعر مدرنیست پیوند میزند.
نیما یوشیج نخستین اشعار مدرن خود را در دهۀ 1920 میلادی سرود. او در همان دهه، تلاش نظاممندی برای تئوریزهکردن اصول زیباییشناسی نهفته در شعرش را آغاز کرد. افزون بر استفاده از مفاهیم تازه، مهمترین نوآوری نیما در فرن شعر فارسی رخ داد. او به شکلی نظاممند و بیسابقه از سطرهایی با اندازههای مختلف و قافیههای متنوع در شعر استفاده کرد. این کار نهتنها منتهی به انقلاب در شکل ظاهری و لایۀ آوایی شعر شد، بلکه درنهایت نظام تقسیمبندی شعر فارسی را نیز دگرگون کرد. اصطلاح «شعر نو» مترادف با نوعی شعر شد که ویژگیاش در سطرهایی نامساوی بود که تنها گاه به گاه قافیه داشت. به همین سیاق نیما در سرودن شعر از دایرۀ تنگ لغاتی که شعر سنتی مناسب میدانست، فراتر رفت و نوعی لیبرالیسم واژگانی را پایهریزی کرد که باعث تقویت توصیف هنری به عنوان جزء لاینفک شعر مدرن میشد.
این کتاب حاصل تلاش اندیشمندان ایرانی و غیرایرانی برای غبارروبی از چهرۀ تقدیس یا تکفیرشدۀ نیماست. آنچه این کتاب را دیگر نوشتههای پژوهشی دربارۀ نیما متمایز میکند، همین نگاه علمی، بیطرفانه و مبتنی بر اسناد و متون است. نگاهی به گفتۀ فرنگیها، ابژکتیو به شعر و زندگی نیما و حتی به داستانهایش.
پس از دیباچۀ کوتاه، نوشتاری طولانی دربارۀ زندگی نیما آمده است که نخستین تلاش برای ثبت زندگینامۀ او به زبان انگلیسی است. کریمی حکاک زخدادهای زندگی نیما را در پی یافتن جزئیات روانشناختی، سیاسی ـ اجتماعی و غیرشخصی از خردسالی تا مرگ او بررسی کرده است؛ زیرا این رویدادها اغلب روشنکنندۀ زندگی فرد هستند. نویسنده با آگاهی از نقاط عطف تاریخی که بر آن دوره سایه افکنده است، درنهایت برای خاصبودن هنر نیما، در وجودی درونی و یک «خود» در حال تکامل و در عین حال اجتماعی، جستجو میکند.
کامران تلطف در نوشتار بعدی میکوشد شعر نیما را در بافت دو جریان فرهنگی مهم ایران ابتدای قرن بیستم یعنی ایدئولوژیک و زبانشناختی بررسی کند. نویسنده این جریان را «پارسیگرایی» مینامد؛ اصطلاحی که از دید او بهترین وسیله برای بیان ماهیت جریانی ادبی است که به پیدایش ادبیات فارسی مدرن منتهی شد. او در دل آن بافت، تحلیلی دقیق از شعر روایی «مانلی» نیما ارائه میدهد.
هومن سرشار در نوشتار خود پژوهشی دقیق از اشعار نیما در بافتی دوگانه بین تمثیل و نماد ارائه میدهد. او به ارزش و اهمیت نماد در دورۀ رمانتیسیسم و فداکردن تمثیل اشاره میکند و تغییر مشابه را در کار نیما در جایی میبیند که نیما میکوشد قراردادهای شعر کلاسیک فارسی را برهم زند. در این راستا او تحلیل تازهای از بیعت، گیاهان و جانوران در شعر نیما به دست میدهد. نویسنده به این نتیجه میرسد که استفادۀ نیما از نمادها نهتنها گره قدیمی بین شاعر و پیشروان طبیعی تغییر مانند پرندگان را باز میکند، بلکه بر دیدگاه نیما دربارۀ کارکرد شاعر به عنوان کسی که مدام باید تغییر ایجاد کند و بازاندیشی و بازسازی کند، صحه میگذارد. نویسنده تناقضهایی را که در نتیجۀ مقایسۀ پرندگان نیما با پرندگان شعر کلاسیک فارسی آشکار میشوند، ویژگی شاعرانگی نیما میداند.
پل لوزنسکی در مقالهاش به جنبۀ دیگری از ایماژ طبیعت در شعر نیما میپردازد. او تحلیل دقیقی از سه شعر اواخر عمر نیما یعنی «کینۀ شب»، «اندوهناک شب» و «گل مهتاب» به دست میدهد و آنها را با برخی شعرهای ادبیات کلاسیک مقایسه میکند. وی به این نتیجه میرسد که هرچند شعرهای آغازین نیما مانند «افسانه» نشانگر تأثیر رمانتیکهای فرانسوی بر اوست، این اشعار پایانی کاملاً به دنیای ادبیات ایران تعلق دارند.
در نوشتار بعدی نویسنده به بحث دربارۀ عبارتی در «افسانه» نیما میپردازد. نویسنده با کمک یکی از نخستین نسخههای این شعر طولانی، بر قسمتی تمرکز میکند که نیما، حافظ را به نام مورد خطاب قرار میدهد و او را به دروغ و دورویی متهم میکند؛ زیرا او در غزلهایش تصویری غیرواقعی از معشوق ارائه کرده است. وی این قسمت و سپس کل شعر را با غزلی از حافظ مقایسه میکند تا چیزی را که روح اعتراض نیما مینامد، روشن سازد.
پیمان وهابزاده در نوشتار بعدی برداشت خود از میراث نیما را بررسی میکند. نویسنده خوانش دقیقی از شعر کوتاه و مهم «مهتاب» ارائه میدهد که وعدۀ آن یک «مدلول واپسگرا» است و میتوان همزمان آن را هم «فضایی لبریز از تصاویر شاعرانه» تعریف کرد و هم «خلئی که تصاویر در آن محو و نابود میشوند». او سپس دو شعر از دو شاعر دنبالهرو نیما یعنی «مه» از شاملو و «هوه» از هوشنگ ایرانی را به بحث میگذارد.
ولی احمدی در نوشتار خود با مقایسۀ دقیق بین فرجام شعر اخوان ثالث در ایران و آثار واصف باختری در افغانستان، به موضوع اثرگذاری سنت نیمایی بر شعر فارسی افغانستان میپردازد. این نوشتار فرجام شعر نیما را در فرهنگهای فارسیزبان خارج از ایران بیان میکند.
نوشتار پایانی کتاب به موضوع مهم نادیدهانگاشتهشدۀ روایتهای منثور نیما میپردازد. کریستف بالایی در این نوشتار، مشهورتین و مردمپسندترین داستان منثور نیما «قصۀ مرقد آقا» را تحلیل میکند. او معتقد است نیما در این داستان مانند دیگر داستانهایش، با این موضوع درگیر شده است که فرد «تاریخ ایرانیان را علیه و همراه با مهاجمان پیاپیاش» چگونه تعریف میکند. او تحلیل ساختاری جذاب و موشکافانهای از روایت داستان ارائه میدهد و ساختار چندلایۀ متن و داستانی را که بیان میکند، روشن میسازد.
به طور کلی مقالات این کتاب در کنار هم، هر یک درکی اصیل و دقیق از زندگی، اثار و میراث شاعر به دست میدهد تا به پیشبرد پژوهش دربارۀ نیما و سنت مدرنیسم در شعر فارسی کمک کند.[۱]
پانويس