پیکار روایت: پژوهشی در روایتشناسی تطبیقی
پیکار روایت: پژوهشی در روایتشناسی تطبیقی تألیف شهرام دلشاد، کتاب با توجه به دو مقولۀ زمان و ساختار کوشیده است گونههایی را که از جهت زمانی به دورههای مختلفی تعلق دارند و از نظر ساختار و فرم و ژانر از جامعیت و گستردگی بیشتری برخوردار هستند، مورد بحث و بررسی قرار دهد تا به نتایج قابل تعمیم به دیگر دورهها و انواع بررسینشده دست یابد.
پیکار روایت: پژوهشی در روایتشناسی تطبیقی | |
---|---|
پدیدآوران | دلشاد، شهرام (نویسنده) |
ناشر | مروارید |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 2ـ094ـ324ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب در هفت فصل به نگارش درآمده است.
فصل اول: اسطوره، جایگشت کهنالگو
فصل دوم: افسانه، چاشنی ذائقه
فصل سوم: حماسه، در جستجوی اصالت و شهسواری
فصل چهارم: تاریخ، از حاشیه به مرکز
فصل پنجم: رمان، الگوهای پسااستعماری
فصل ششم: خبر، در میانۀ سودا و سود
فصل هفتم: سینما، رونق گیشه
گزارش محتوا
روایت، عنصری جذاب و دلنشین است که بسیاری از آثار پژوهشی و ادبی معاصر، خود را وقف کشف و بررسی ابعاد و زوایای مختلف آن کردهاند. این عنصر که به اشکال و شیوههای مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته، هنوز دامنش بهقدری پهن است که پژوهشگران بسیاری میتوانند در پهنای آن قلمفرسایی کنند. این کتاب به نوبۀ خود در تلاش برای تجربهآزمایی بررسی عنصر روایت با استفاده از رویکردی جدید و جذاب است و با فشردهسازی روایتشناسی تطبیقی و قراردادن آن تنها در چارچوب تخاصم و پیکار روایی، تلاش میکند به مقایسۀ روایتها بر حسب تنازع و جدال بپرداز و عوامل و سنجههای دخیل در این موضوع را به بوتۀ نقد بکشاند.
این کتاب گرچه به طور جزئی به پیکار روایت میپردازد، در سطح کلی و فراگیر، مقولهای در حوزۀ روایتشناسی تطبیقی را بررسی میکند که خود نیز به نوبۀ خود در دریای ادبیات تطبیقی، جزئی از اجزا به شمار میاید. این کتاب مقوله و مفهوم «پیکار روایت» را فشرده کرده و تنها به بررسی و سنجش این مقوله در گونههای روایی همنوع و متخاصم میپردازد تا نشان دهد چگونه روایتها به عنوان عناصر کنشگر و نیرومند، در نزدیکترین گونهها و رویکردهای ادبی، با استفاده از سازوکارهایشان به نزاع و نبرد ادبی با هم میپردازند تا کارکردهای لازم خود را در سطوح فکری، زبانی، ادبی و اجتماعی به منصۀ ظهور برسانند.
کتاب حاضر در هفت فصل سامان یافته است که هر فصل به یک ژانر روایی اختصاص دارد و تلاش میکند به بررسی مقولۀ پیکار روایت در میان چند نوع روایی بپردازد. کتاب با توجه به دو مقولۀ زمان و ساختار کوشیده است گونههایی را که از جهت زمانی به دورههای مختلفی تعلق دارند و از نظر ساختار و فرم و ژانر از جامعیت و گستردگی بیشتری برخوردار هستند، مورد بحث و بررسی قرار دهد تا به نتایج قابل تعمیم به دیگر دورهها و انواع بررسینشده دست یابد.
فصل نخست کتاب بعد از آنکه بهاختصاص به ارائۀ تعریفی از اسطوره و ارتباط آن با مقولۀ نبرد میپردازد، زمینهها و عواملی که منجر به شکلگیری پیکار در روایتهای اسطورهای میشود را تحلیل و تبیین میکند. در بخش پایانی این فصل به بررسی چند روایت از منظر کهنالگوها پرداخته شده و جنبههاو سطوح پیکار روایی تحلیل شده است.
میان گونههای داستانی کهن، افسانه گستردهترین وجه از پیکار روایی را به خود اختصاص داده است. بیشتر روایتهای افسانهای در مقایسه با دیگر روایتهای همنوع، همنام و مشابه در جدال و نزاع با هم قرار دارند و هر کدام تعابیر، پایانبندی، مقدمه و حتی در سطح کلانتر، شخصیتها، رویدادها و بنمایههای متفاوتی نسبت به همنوعان خود ارائه میدهند. بنابراین در فصل دوم کتاب به بررسی مفهوم پیکار و شرح عوامل و زمینهها و سطوح کاربرد آن با مصادیقی از افسانههای جهان بهویژه در ادبیات عربی و فارسی پرداخته شده است.
فصل سوم کتاب به بررسی حماسه و شناخت مقولۀ پیکار روایت در آثاری که در این ژانر ادبی نوشته شدهاند، میپردازد. در این فصل بعد از شرحی کوتاه دربارۀ ماهیت حماسه و ارتباط آن با پیکار، به طور دقیق به عوامل و زمینههای پیکار در روایتهای حماسی با ذکر نمونههایی از این ادبیات در ایران و جهان پرداخته شده است.
فصل چهارم کتاب بعد از پرداختن کلی به مسئلۀ تاریخ و پیکار، به مهمترین عوامل و زمینههایی میپردازد که در ایجاد پیکار و نزاع میان مقاطع روایی متون تاریخی دخیلاند و در این بین از ذکر شواهد و مثالها برای تجسم مفاهیم مورد بحث امتناع نمیورزد.
در فصل پنجم ابتدا مختصری از رابطۀ رمان با پیکار ارائه شده و دربارۀ اینکه مقولۀ «پیکار» در هویتشناسی رمان چه جایگاه و بسامدی دارد، شرح میدهد. سپس به عوامل و زمینههایی اشاره شده است که در ایجاد پیکار میان وجوه روایی در این گونۀ داستانی تأثیرگذارند. بخش پایانی این فصل به مقولهها و قضایای پسااستعماری میپردازد که بزرگترین پویایی و جنبش را به رمان بخشیدهاند و نقش آن در تشدید پیکار روایت بررسی شده است؛ همچنین رمانهایی از ادبیات جهان برای تبیین دقیقتر نقش الگوهای پسااستعماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند.
در فصل ششم، نوع دیگری از روایت، یعنی روایتهای خبری که به گونۀ آشکارتر و قویتری در پیکارند، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. رسانهها گرچه کلاً یک نوع روایی نیستند، بخش بزرگی از محتوای آنها را روایت تشکیل میدهد که گزارشهای خبری از جملۀ آنهاست. این فصل از کتاب بعد از معرفی گزارشهای خبری به عنوان روایتهایی ماهیتاً پیکارگر و متخاصم، به بررسی عوامل و زمینههایی میپردازد که منجر به شکلگیری یا تشدید پیکار روایی در گزارشهای خبری میشوند.
سینما و به طور ویژه فیلمهای سینمایی، مدرنترین شکل از روایت را ارائه میدهند. فصل پایانی کتاب میکوشد ابتدا رابطۀ سینما با پیکار را بسنجد و سپس عوامل و زمینههای آن را مورد بررسی قرار دهد. عواملی که هر کدام به نوبۀ خود در این تخاصم روایی دخیلاند و دایرۀ پیکار را گسترده و وسیع کردهاند. [۱]
پانويس