ساختارگرایی

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ساختارگرایی
    ساختارگرایی
    پدیدآورانپیاژه، ژان (نویسنده) علی‌اکبرپور، رضا (مترجم)
    ناشرکتاب آبان
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک6ـ12ـ6025ـ622ـ978
    کد کنگره

    ساختارگرایی تألیف ژان پیاژه، با ترجمه رضا علی‌اکبرپور؛ ازآنجاکه پیاژه در این کتاب ساختارگرایی را از منظر بخش اعظمی از علوم انسانی مطرح کرده است، برای درک نسبتاً جامع مبحث ساختار، این کتاب از غنی‌ترین منابع به شمار می‌رود.

    ساختار

    کتاب در هفت فصل به نگارش درآمده است. فصل 1: مقدمه و طرح مسائل

    فصل 2: ساختارهای ریاضی و منطقی

    فصل 3: ساختارهای فیزیکی و زیست‌شناختی

    فصل 4: ساختارهای روان‌شناختی

    فصل 5: ساختارگرایی زبان‌شناختی

    فصل 6: کاربرد ساختارها در مطالعات اجتماعی

    فصل 7: ساختارگرایی و فلسفه

    گزارش کتاب

    ژان پیاژه روان‌شناس و متخصص امور تربیتی در سال 1896 میلادی در شهر نوشاتل سوئیس دیده به جهان گشود و در سال 1980 میلادی در ژنو درگذشت. او در سن یازده‌سالگی اولین متن علمی خود را به چاپ رساند که مقاله‌ای دربارۀ گنجشک‌های زال بود. سپس به مطالعۀ نرم‌تنان دریاچه‌های منطقۀ نوشاتل پرداخت؛ آن‌گاه با مطالعۀ آثار هانری برگسون به فلسفه روی آورد و با آثار آگوست کنت، هربرت اسپنسر و ایمانوئل کانت آشنا شد.

    پیاژه این کتاب را در سال 1968 میلادی منتشر کرد. «ساختارگرایی» مکتب فکری است که در دهۀ شصت میلادی بر جهان اندیشه استیلا داشت. منشأ این جریان فکری را در شیوۀ تحلیل زبان توسط دوسوسور و در کتاب «درس‌های زبان‌شناسی عمومی» باید جستجو کرد. ساختارگرایی در جایگاه یک جنبش فکری بر علوم انسانی تأثیر گذاشت که تجسم آن، آثار انسان‌شناس معروف فرانسوی کلود لوی ـ استروس است.

    ژان پیاژه درواقع ساختارگرایی را نوعی شیوۀ تحلیل واقعیات مشاهده‌شده می‌داند. از دید او، این شیوه اهمیتی بنیادین برای علوم بشری دارد؛ زیرا «ساده‌کردن یک دامنۀ معرفتی به یک ساختار خودسامانده، در ما این احساس را به وجود می‌آورد که موتور محرکۀ داخلی آن نظام معرفتی را در اختیار گرفته‌‌ایم. بدین ترتیب آنچه به‌تمامی ساختارگرایان از جمله مکتب بورباکی در ریاضیات، دوسوسور در زبان‌شناسی، دورکیم در جامعه‌شناسی و کلود لوی استروس در انسان‌شناسی، وجهی مشترک می‌بخشد، تلاش آنان برای قابل فهم‌بودن از لحاظ علمی است. به بیان دیگر از نظر پیاژه، ساختار دارای سه ویژگی اساسی است: کلیت، تبدیل‌ها و خودساماندهی. بر این اساس هر ساختار، کلیتی است حاوی قوانین خودویژه که بر اثر نظام تبدیل‌ها، به نگهداری و غنای خود کمک می‌کند. هر ساختار به‌ویژه در منطق و ریاضی باید زمینه را برای صوری‌سازی فراهم آورد.

    ازآنجاکه پیاژه در این کتاب ساختارگرایی را از منظر بخش اعظمی از علوم انسانی مطرح کرده است، برای درک نسبتاً جامع مبحث ساختار، این کتاب از غنی‌ترین منابع به شمار می‌رود.

    کتاب از هفت فصل تشکیل شده است. فصل اول به طرح مسائل و تعاریف و ویژگی‌ها اختصاص می‌یابد. در فصل دوم به موضوع ساختارهای ریاضی و منطقی و در فصل سوم تا هفتم به ساختارهای فیزیکی و زیست شناختی، روان شناختی،زبان شناختی و کاربرد ساختارها در مطالعات اجتماعی و فلسفی می‌پردازد.

    در پایان نیز بخشی به عنوان نتیجه‌گیری وجود دارد. ژان پیاژه می‌نویسد: «هرچند که تاریخ ساختارگرایی علمی بسیار طولانی است، اما درسی که باید از آن فراگرفت این است که موضوع آن نمی‌تواند یک دکترین یا فلسفه باشد (در غیر این صورت ساختارگرایی خیلی سریع دچار کهنگی می‌شد)، بلکه باید اساساً موضوع آن به یک شیوه مربوط گردد؛ یعنی فنی‌بودن، تکالیف، درست‌کاری فکری و پیشرفت در تقریب‌های متوالی».[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها