رنگین‌کمان تمدن‌ها: باب آشنایی با تمدن‌های جهان

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    رنگین‌کمان تمدن‌ها: باب آشنایی با تمدن‌های جهان
    رنگین‌کمان تمدن‌ها: باب آشنایی با تمدن‌های جهان
    پدیدآورانآذرنگ، عبدالحسین (نویسنده)
    ناشرمروارید
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک7ـ099ـ324ـ622ـ978
    کد کنگره

    رنگین‌کمان تمدن‌ها: باب آشنایی با تمدن‌های جهان تألیف عبدالحسین آذرنگ، در این کتاب کوشش شده است که به همه تمدن‌های بزرگ و دگرساز جهان به‌تناسب توجه شود و خرده‌تمدن‌های مهم هم از نظر دور نمانند؛ خرده‌تمدن‌هایی که اطلاعات درباره آنها در زبان فارسی زیاد نیست یا به‌سختی می‌توان به آن اطلاعات دست ‌یافت.

    ساختار

    کتاب در هجده فصل به نگارش درآمده است. عناوین فصلهای کتاب عبارت است از: فصل یکم: درآمدی به تمدن

    فصل دوم: ریشه‌های تمدن در پیشاتاریخ

    فصل سوم: تمدن‌های بین‌النهرین

    فصل چهارم: تمدن مصری

    فصل پنجم: تمدن‌ها و خرده‌تمدن‌های کرانه‌های مدیترانه

    فصل ششم: تمدن‌های هندی

    فصل هفتم: تمدن چینی

    فصل هشتم: تمدن ایرانی

    فصل نهم: تمدن یونانی

    فصل دهم: تمدن رومی

    فصل یازدهم: تمدن اسلامی

    فصل دوازدهم: تمدن‌های قارۀ آمریکا

    فصل سیزدهم: تمدن‌ها و خرده‌تمدن‌هایی در آفریقا

    فصل چهاردهم: تمدن‌ها و خرده‌تمدن‌هایی دیگر

    فصل پانزدهم: پایان سده‌های میانه و آغاز تمدن غربی

    فصل شانزدهم: انقلاب‌های دگرگون‌کنندۀ تمدن غربی

    فصل هفدهم: رویدادها و جریان‌های تأثیرگذار دیگر در تمدن غربی

    فصل هجدهم: تمدن جهانی‌شده و مسائل آن

    گزارش محتوا

    تجلی‌های زندگی مادی و معنوی بشر را در هیچ زمینه‌ای به‌خوبی حوزۀ تمدن نمی‌توان دید و هیچ دوره‌ای از تاریخ او را در هیچ کجا بدون آشنایی کافی با وضعیت تمدنی همان دوره نمی‌توان به‌درستی شناخت. جنبه‌های مختلف زندگی مادی و معنوی آدمی در همۀ روزگاران درهم‌آمیخته است. این جنبه‌ها بر هم تأثیر می‌گذارند و از هم تأثیر می‌پذیرند. اگر این جنبه‌ها را شاخه‌های گوناگون دانش و معرفت از هم تفکیک می‌کنند و جداگانه به بررسی هر کدام می‌پردازند، از باب کوشش برای شناخت بهتر و دقیق‌تر است، نه به قصد گسستن یا جداکردن پیوندهای میان آنها.

    کشیدن مرزی قاطع میان دو سپهری "تمدن" و "فرهنگ" امکان‌پذیر نیست. بسیاری از مفاهیم و پدیده‌هایی را که شماری در قلمرو تمدن قرار می‌دهند، عدۀ دیگری از اجزای حوزۀ دیگری می‌دانند. در این‌باره در فصل‌های نخستین این کتاب اشاره شده است. آغاز نگارش تاریخ تمدن به معنای امروزی کلمه از سدۀ هجدهم میلادی آغاز شده است. تاریخ تمدن‌های مکرری که در سدۀ نوزدهم و تا چند دهه از سدۀ بیستم نوشته می‌شد، غرب جهان را کانون اصلی توجه و بررسی قرار می‌داد و ممکن بود به تمدن‌های دیگر در حاشیه اشاره شود.

    در این کتاب کوشش شده است که به همه تمدن‌های بزرگ و دگرساز جهان به‌تناسب توجه شود و خرده‌تمدن‌های مهم هم از نظر دور نمانند؛ خرده‌تمدن‌هایی که اطلاعات درباره آنها در زبان فارسی زیاد نیست یا به‌سختی می‌توان به آن اطلاعات دست ‌یافت.

    آنچه هم‌اکنون به ‌عنوان «تمدن جهانی» می‌شناسیم، تمدنی که بر همه جنبه‌های زندگی مادی و معنوی انسان امروز حاکم شده است، درهم‌آمیخته میراث همه تمدن‌های بزرگ، همه تمدن‌ها و خرده‌تمدن‌ها از دیرینه‌ترین روزگاران تا عصری است که یکی از تمدن‌ها به یاری نفوذ مادی و معنوی خود به سراسر جهان سرایت، و بر همه جنبه‌های زندگی بشر سیطره یافته، یا ارزش‌های آنها را دگرگون کرده، یا آن ارزش‌ها را به چالش خوانده است. در این تمدن، به‌رغم هرگونه مدعایی از جانب طرفداران آن، تلاش‌های بشر از دیرباز، و از هر گوشه جهان، سهم، حضور و تاثیر دارد، و اکنون هم تاثیر آن بر سراسر جهان و بر کل بشریت به گونه‌ها و درجات متفاوت کم‌وبیش ادامه دارد. اما سرنوشت آدمی و آینده او به این تمدن جهانی‌شده، و به سیر، مسیر و تحولات آن وابسته است. خطیر بودن چنین موقعیتی ایجاب می‌کند که جامعه با هشیاری بیشتر به شماری از مسائل و مباحث توجه کند، از جمله به تاریخ اندیشه‌ها، تاریخ علم، تاریخ‌ تمدن و فرهنگ، مسائل زیست‌محیطی و مانند آن، و درعین‌حال پیوندهای این مباحث را از نظر دور ندارد. همین آشنایی‌ها می‌تواند کمک کند تا عقربه‌های جهت‌نمای رشته‌های مختلف، قطب اصلی حیات را که خود آدمی، شیوه زیست، حق‌وحقوق، آرمان‌ها و آینده اوست، گم نکند.

    در این کتاب از دریچه نگاه و تحقیق و قلم پژوهشگر خبره و سرشناس، عبدالحسین آذرنگ، با مهم‌ترین تمدن‌های جهان از آغاز تا کنون، و نیز با خرده‌تمدن‌هایی درخور توجه آشنا می‌شویم. مؤلف در پی نشان‌دادن این نکته است که همه تمدن‌ها، چه آنها که نابود شده‌اند و به‌ظاهر اثری از دستاوردهایشان دیده نمی‌شود، و چه تمدن‌هایی که هنوز هم می‌توان بازمانده‌هایی از دستاوردهایشان را دید، در تکوین تمدن حاکم بر جهانِ روزگار ما کم‌وبیش سهم و تأثیر داشته‌اند. درواقع ما با رنگین‌کمانی روبرو هستیم که اگر طیف رنگ‌های متنوع آن به‌درستی شناخته شود، از تلاش‌های انسان‌هایی نقاب برگرفته می‌شود که در عصر خود و با امکانات روزگار خود، برای اعتلای سطح، نوع و کیفیت زندگی نقش‌آفرینی کرده‌اند و گاه به کاستی‌ها و قساوت‌ها و سقوط‌ها دامن زده‌اند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها