آشنایی با هیروگلیف
آشنایی با هیروگلیف تألیف پنلوپه ویلسون، ترجمه فاطمه ایجی؛ مطالعه نوشتههای هیروگلیفی نکات مهمی را درباره جنبههای مختلف زندگی و فرهنگی مصریان باستان در اختیار نهاده است. این کتاب گزارش روشن و علمی از چگونگی پیدایش هیروگلیف، کاربردهای آن در مصر باستان و سرانجام هم بازخوانی این خط و سیر مطالعات آن را به دست میدهد.
آشنایی با هیروگلیف | |
---|---|
پدیدآوران | ویلسون، پنلوپه (نویسنده) ایجی، فاطمه (مترجم) |
ناشر | فرهنگ معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۱ش |
شابک | 0ـ259ـ105ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب از هفت فصل تشکیل شده است. فصل اول: خاستگاه نوشتار در مصر
فصل دوم: خط هیروگلیف و زبان مصری
فصل سوم: هیروگلیف و هنر
فصل چهارم: نامتان را میدانم، شما را میشناسم
فصل پنجم: دبیران و نوشتار روزانه
فصل ششم: رمزگشایی مصری
فصل هفتم: هیروگلیف در جهان امروز
گزارش محتوا
از تمدن چندهزار ساله مصر آثار پرشماری به دست آمده است که بر روی بسیاری از آنها نوشتههایی به خط تصویری هیروگلیف دیده میشود. این خط مقدس که در دورۀ باستان کاربرد گستردهای داشت، با پایانیافتن تمدن مصر به ورطه فراموشی افتاد؛ ولی در عصر حاضر با کوشش دانشمندان رمزگشایی شد.
مطالعه نوشتههای هیروگلیفی نکات مهمی را درباره جنبههای مختلف زندگی و فرهنگی مصریان باستان در اختیار نهاده است. این کتاب گزارش روشن و علمی از چگونگی پیدایش هیروگلیف، کاربردهای آن در مصر باستان و سرانجام هم بازخوانی این خط و سیر مطالعات آن را به دست میدهد.
مردمان مصر آثار و آشیایی از خود به یادگار نهادهاند با نوشتههایی بر روی بسیاری از آنها که امروزه آن نوشتهها به نام هیروگلیف مصری شناخته میشوند. آنان برای نگارش زبان خود و بازگویی جنبههای گوناگون فرهنگشان، از نشانههای تصویری استفاده میکردند. آگاهیهای بهدستآمده از این نوشتهها نکاتی را دربارۀ چگونگی حکومت آنان بر سرزمین و مردم خود و نیز دربارۀ باورها و امیدها و رؤیاهای ایشان به دست میدهد. در فصل نخست کتاب از خاستگاه نوشتار در مصر از قبیل سنگنگارهها و ... سخن گفته شده است.
به نظر میرسد عملکرد اولیۀ خط هیروگلیف، یعنی برقراری ارتباط میان مصریان و خدایانشان را نشان میدهد و این ارتباط در ساختمانهایی که بیش از همه مربوط به خدایان بود، یعنی معابد ایشان و در جاهایی که جهان خدایان به دنیای زمینی متصل میشد، یعنی در قبرها و گورستانها ممکن میشد. خطهای مصری را معمولاً از راست به چپ مینویسند و میخوانند؛ اما گاهی هم بهویژه با مقاصد زیباییشناختی از چپ به راست. در زبان مصری تنها حروف بیصدا نوشته میشوند؛ به طوری که یک کلمۀ پایه را میتوان با افزودن مصوتهایی به صورتهای مختلف خواند. در فصل دوم اختصاص به بررسی خط هیروگلیف و زبان مصری دارد.
هیروگلیف در مصر کاربرد بسیار خاصی داشت و در نگارش متنهایی برای خدایان، نخبگان در زمینۀ ارتباطشان با خدایان و برای زندگی پس از مرگ به کار میرفت. اگرچه هیروگلیف برای نوشتن یک زبان مشخص مصری استفاده میشد، شیوهای از ارتباط در سطح بالا در فضای رسمی و در چارچوبی معمارانه بود که زمان و مکان را تعیین میکرد. این اصول راهبر در نگارش هیروگلیف، نه از زبان، بلکه از هنر و عقاید آیینی مصری گرفته شدهاند. هدف دبیران در نوشتن متون هیروگلیف کاملاً خاص، والا و نخبهگرا بود. در فصل سوم به رابطۀ هیروگلیف و هنر پرداخته شده است.
در فصل چهارم کتاب از نیرو و کلام نوشتاری و بازی با کلمات، متن و نشانهها در هیروگلیف سخن به میان آمده است. برای کاهنی که میتوانست هیروگلیف بخواند و برای رونویسی و حک و اصلاح متنها در «سرای زندگانی» آموزش دیده بود، اطمینان از حفظ معنا و مفهوم و اجرای درست آیین کافی نبود. مصریان هیروگلیفهای دیگری به دستگاه نگارش میافزودند.
خلق یک متن هیروگلیفی با هر علامت پر پرنده و هر سبدی که با دقت بر سنگ کنده و سپس بهخوبی رنگآمیزی میشد، نیازمند دقت و توجه یک گروه استادکار بود. متن موردنیاز را پس از نگارش، احتمالاً بر روی طوماری پاپیروسی، نخست باید با جوهر قرمز روی سطح آمادهشدۀ دیوار مینوشتند، سپس نقاشی ماهر با استفاده از متن سرخرنگ که راهنمایش در فضای موردنیاز و نشانههای بهکاررفته در کلمات بود، متن را با جوهر سیاه مینوشت و ... . در فصل پنجم به مراحل نگارش متنهای هیروگلیفی توسط دبیران پرداخته شده است و در فصل ششم دربارۀ رمزگشایی متنهای هیروگلیفی سخن به میان آمده است. فصل پایانی کتاب به بررسی هیروگلیف در دنیای معاصر میپردازد.[۱]
پانويس