عهد جدید: مقدمهای تاریخی بر نوشتههای مسیحی قدیم
عهد جدید: مقدمهای تاریخی بر نوشتههای مسیحی قدیم | |
---|---|
پدیدآوران | [[]] (نویسنده)
[[]] (محقق) [[]] (مترجم) |
ناشر | دانشگاه ادیان و مذاهب |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 8ـ37ـ9852ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
عهد جدید: مقدمهای تاریخی بر نوشتههای مسیحی قدیم تألیف بارت دی.ارمان، ترجمه حسین توفیقی، این کتاب پژوهشی عالمانه و جامع دربارۀ کتاب عهد جدید مسیحیان است که نویسنده آن بین سطور عهد جدید را بر اساس آن اصول و معیارها خوانده و به نتایج ارزشمندی دست یافته است.
ساختار
کتاب در سی فصل نگاشته شده است.
گزارش محتوا
این کتاب پژوهشی عالمانه و جامع دربارۀ کتاب عهد جدید مسیحیان است که نویسنده آن بین سطور عهد جدید را بر اساس آن اصول و معیارها خوانده و به نتایج ارزشمندی دست یافته است.
در فصل نخست پرسشهایی طرح دربارۀ عهد جدید طرح شده است؛ از قبیل اینکه منشأ کتاب عهد جدید چیست؟ چگونه 27 کتاب عهد جدید در یک قانون، یعنی مجموعهای از کتابهای دارای حجیت گرد آمدهاند؟ چرا فقط این کتابها مقدساند؛ ولی دیگر مکتوبات مسیحی که برخی از آنها در همان زمان نوشته شدهاند، در این مجموعه یافت نمیشوند؟ چه کسانی چنین تصمیمی را گرفتهاند، بر چه اساسی و در چه زمانی؟
انسان نمیتواند چیزی را بدون درنظرگرفتن زمینهاش بفهمد؛ از اینرو بررسی در این کتاب با قراردادن عهد جدید در جهان خودش آغاز شده است. در فصل دوم کتاب جهان یونانی ـ رومی نگارش عهد جدید با توجه ویژه به ادیان جهان مذکور بررسی شده است.
ازآنجاکه عیسی و پیروانش همگی یهودیانی بودند که در امپراتوری روم زندگی میکردند، قراردادن گفتارها و رفتارهایشان در زمینۀ خودش اهمیت دارد. یهودیبودن در قرن اول چه معنایی داشت؟ این موضوع و زمینۀ یهودی پیروان عیسی و خود او در فصل سوم بررسی شده است. در فصل چهارم اثبات میشود که اناجیل درنهایت به سنتهای شفاهی مربوط میشوند؛ یعنی داستانهایی دربارۀ عیسی که سال به سال در زمانها و مکانهای مختلف از دهان کسانی نقل شده است که هنگام وقوع آنها حضور نداشتهاند. همچنین ثابت میشود چنین داستانهایی در فرایند بازگویی در طول زمان به تغییریافتن گراییده و برخی از آنها واقعاً جعل شدهاند.
در فصل پنجم کتاب وجوه شباهت اناجیل با زندگینامههای باستانی آزموده شده و چگونگی تأثیر آن زندگینامهها بررسی گردیده است. در فصل ششم این مسئله بررسی شده است که اگر اناجیل آغاز مسیحیت زندگینامههای دینی و باستانی عیسی بودهاند، این ویژگیها بر تفسیر آنها چه تأثیری دارد؟ آیا باید آنها را گزارشهایی دقیق دانست یا صرفاً افسانههایی یا چیزی بین اینها؟ در این فصل برای پاسخ به پرسشها، انجیل مرقس نقطۀ عزیمت قرار گرفته است.
اناجیل متی و مرقس و لوقا چنان به یکدیگر شباهت دارند که آنها را اناجیل «همدید» مینامند؛ اما چرا این اندازه به همدیگر شباهت دارند؟ در فصل هفتم بررسی شده است که چگونه دانشمندان این مسئله را حل کردهاند و علت اهمیت این مسئله بیان شده است. در فصل هشتم، انجیل متی با شیوۀ ویرایشی بررسی شده است و مشخص میشود که چگونه مؤلف آن انجیل مرقس را با حذف و اضافه و تغییر داستانها ویرایش کرده است و این تغییرات چه چیزهایی از علاقههای درونی متی را نشان میدهند.
در فصل نهم انجیل به روایت لوقا بررسی شده است و اینکه چه تفاوتها و شباهتهایی بین آنها وجود دارد. در فصل دهم، جلد دوم کتاب دوجلدی لوقا که «اعمال رسولان» نام دارد، بررسی شده است. در این فصل با ارائۀ گونهای تازه از تحلیل که «شیوۀ موضوعی» نام دارد به این کار پرداخته شده است. در فصل یازدهم انجیل یوحنا بررسی شده است. فصل دوازدهم اختصاص به بررسی سه نامه دارد که با انجیل یوحنا ارتباط نزدیک دارند و شاید آنها را مؤلفی بعدی از جامعۀ یوحنا نوشته است و به همین دلیل «رسالههای یوحنایی» نام دارند. همچنین در فصل سیزدهم انجیل معروف توماس که در نجع حمادی کشف شده است، به طور خاص بررسی شده است؛ آن انجیل مجموعهای از 114 سخن عیساست که بسیاری از آنها به سخنان مضبوط در عهد جدید شباهت دارد؛ ولی سخنان کاملاً متفاوتی نیز در آن آمده است.
در فصل چهاردهم این نکته بررسی شده است که اناجحیل دربارۀ خود عیسای انسان و آنچه گفت و انجام داد و تحمل کرد، چه چیزی میتوانند به ما بگویند. در ابتدای این فصل منابع دیگر دربارۀ زندگی و مرگ عیسی و درواقع هر منبع باقیمانده از مشرکان و یهودیان و مسیحیان از صدسال بعد از مرگ او بررسی شده است.
یکی از جذابترین معماهای روششناسی که مورخان هنگام بررسی عیسای تاریخی با آن روبرو میشوند، معجزه است. فصل پانزدهم کتاب اختصاص به بررسی معجزات عیسی دارد. در فصل شانزدهم با بررسی کوتاه تاریخ سیاسیای که زندگی فلسطینیان را شکل داده بود، عیسی در زمینهاش قرار گرفته است. در این بررسی سلسلهای از واکنشهای یهودیان فلسطین به سلطۀ رومیان به صورت اعتراضهای آرام و بدون خشونت یا مقاومتهای خشونتآمیز مطرح شده است.
نویسنده در فصل هفدهم اثبات میکند که چگونه دیدگاه مکاشفهگرایانه میتواند بر فعالیتها و تعالیم عیسی منطبق شود: بر هر چیز از (الف) تعمیدش به دست یحیی و انتخاب دوازده شاگرد تا (ب) اعلام آمدن پس انسان و ملکوت خدا تا (ج) واپسین روزها و ساعات وی که اطلاعات دربارۀ آن از سایر بخشهای زندگیاش بیشتر است. در پایان این فصل، علت اعدام عیسی به دست رومیان بررسی شده است.
در فصل هجدهم اثبات میشود مسیحیت به گونهای که ما میشناسیم بیش از آنکه با تعالیم عیسی آغاز شده باشد، با ایمان پیروان به رستاخیز او آغاز شد. شاگردان عیسی همین که تصور کردند خدا او را از مردگان برخیزانده است، فهمشان دربارۀ هر چیزی از او تغییر یافت؛ او چه کسی بود، چرا مرد و چگونه خدا از طریق او سخن گفت و عمل کرد؟
در فصل نوزدهم بررسی زندگی و نوشتههای پولس آورده شده و به طور خاص مشکلات آگاهشدن از تعالیم پولس در نظر آورده شده است؛ از جمله اینکه کدام یک از آثار منسوب به وی واقعاً از او هستند. سپس خلاصهای از زندگی پولس آورده شده است. تصمیم پولس به پیروی از عیسی در سرنوشت مسیحیت نقش مهمی داشت؛ زیرا اندیشههای و تعالیم وی دربارۀ عیسی در همۀ اوقات بر باورهای مسیحیان مؤثر بوده است. در فصل بیستم با نگاهی دقیق به قدیمترین نامه از نامههای باقیماندۀ پولس یعنی رسالۀ اول به تسالونیکیان که قدیمترین قطعۀ ادبی نیز هست، بر شیوۀ کار پولس تمرکز شده است. همچنین در این فصل بررسی شیوۀ پولس در تغییر دین تسالونیکیان از شرک به ایمان به مسیح، مسائلی که پس از رفتن وی میان اعضای آن کلیسا رخ داد و موجب شد وی برای حل آن مسائل به آنان نامه بنویسد، در این فصل بررسی شده است. در فصل بیستویکم پنج نامه از هفت نامۀ قطعی پولس یعنی رساله به قرنتیان (1 و 2)، غلاطیان، فیلپیان و فیلیمون بررسی شده است تا آگاهی از مسائلی که در هر کدام از کلیساهای مورد خطاب او رخ داده است، به دست آید.
رساله به رومیان در رسالههای پولس مانندی ندارد و میتوان اثبات کرد که مؤثرترین آنهاست. در فصل بیستودوم اثبات میشود که پولس میخواست به مسیحیان رومی نشان دهد که پیام انجیلیاش درست است، با این امید که آنان برای سفر تبشیری موردنظر وی به سوی غرب یعنی اسپانیا به او کمک کنند. وی برای اقناع آنان عمل نجات را به چند شیوۀ گوناگون میفهمید. در این فصل کوشیده شده است آن شیوهها بیان شود تا برای جنبههای اساسی انجیل پولس، بصیرت بیشتری فراهم آید.
در فصل بیستوسوم یکی از جذابترین و مهمترین مسائلی که در نوشتههای مسیحی قدیم جلوهگری میکند، بررسی شده است. پولس بهروشنی فهمی مشخص از نجات دارد؛ ولی آیا دیدگاههای او با تعالیم عیسی هماهنگ است؟ به عبارت دیگر آیا عیسی و پولس، سخنگویان دین واحدی هستند؟
دانشمندان به طور معقول یقین دارند که برخی از نامههای عهد جدید که به پولس نسبت دده میشود، از او نیستند. در فصل بیستوچهارم به بررسی شش نامۀ مورد شک که عبارتاند از: سه رسالۀ پولسی ثانوی، یعنی رساله به افسسیان، رساله به کولسیان و رسالۀ دوم به تسالونیکیان و سه رسالۀ شبانی، یعنی رسالههای اول و دوم به تیموتاؤس و رساله به تیطس پرداخته شده است و افزون بر محتوای اصلی آنها، به این نکته پرداخته شده است که چرا دانشمندان معتقدند این رسالهها نوشتۀ پولس نیستند.
یکی از بحثانگیزترین قضایا میان فرقههای مسیحی امروزی به نقش زنان در کلیسا مربوط میشود: آیا زنان میتوانند باری خدمت به عنوان کشیش نصب شوند؟ در فصل بیستوپنجم اثبات میشود که این مناقشات تازگی ندارند و آنها از ابتدای مسیحیت وجود داشتهاند. در این فصل قدیمترین مراحل آن مناقشات در رسالت عیسی و کلیساهای پولس و جوامع مسیحی بعد از وی بررسی شده است.
در فصل بیستوششم یکی از مسائل حساس برای تاریخ تمدن غربی مطرح شده است و آن اینکه چگونه یک فرقۀ یهودی که بنیادگذار آن خاخامی یهودی بود که شریعت یهودی را برای پیروانش تفسیر میکرد، در کمتر از یک قرن حریصانه و بهصراحت یهودستیز شد؟ چگونه مسیحیت ظرف چند دهه از عیسای یهودی به کلیسای یهودستیز گرایید؟ این مسئله با ملاحظۀ دو نوشتههای قدیمترین نوشتههای مسیحی که رابطۀ دین مسیحی جدید را با دین قدیم یهودیت بهروشنی بررسی میکنند، برای نخستین بار مطرح شده است. یکی از آن دو کتاب، رساله به عبرانیان در عهد جدید است و دیگری رسالۀ برنابا که غیرقانونی است.
فصل بیستوهفتم اختصاص به بررسی وضع تاریخی واقعی کلیسای مسیحی در امپراتوری روم و آزار اعضای آن کلیسا دارد و جایگاه حقوقی و مفهوم اجتماعی آن کلیسا بررسی شده است. بررسی نویسنده نشان میدهد مسیحیت در قرون نخست هیچگاه غیرقانونی نبود و آزار مسیحیت به این دلیل بود که آنان را آشوبگر و مفسدهجو میشناختند.
در فصل بیستوهشتم شش نوشتۀ مسیحی قدیم که زمینههای مختلف خودشان را نشان میدهند، بررسی شده است که عبارتاند از: سه رساله از عهد جدید (رسالۀ یعقوب، رسالۀ دوم پطرس و رسالۀ یهودا) و سه نوشته که در حدود آن زمان پدید آمدهاند (دیداخه، رسالۀ پلیکارپ و رسالۀ اول کلمنت).
نویسنده در فصل بیستونهم به کتاب «مکاشفه» یوحنا با رویکردی متفاوت پرداخته است. در پایان این فصل، دو کتاب مشابه که مسیحیان در حدود همان زمان نوشتهاند، بررسی شده است: کتاب «شبان» هرماس و دیگری «مکاشفۀ پطرس» که مجهول المؤلف است.
در فصل پایانی این کتاب این قبیل مسائل بررسی شده است: آیا نسخههای اصلی کتابهای عهد جدید در دست است؟ اگر جواب منفی است، آیا نسخههای معتبری از آن در اختیار است؟ اگر باز هم جواب منفی است، چگونه میتوان آن کلمات را به گونهای که خود مؤلفان نوشتهاند، بازسازی کرد؟[۱]
پانويس