نقاشی عثمانی و تأثیر کتابآرایی ایرانی بر آن
نقاشی عثمانی و تأثیر کتابآرایی ایرانی بر آن | |
---|---|
پدیدآوران | فرخفر، فرزانه (نویسنده) |
ناشر | مهر نوروز |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 4ـ22ـ7322ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
نقاشی عثمانی و تأثیر کتابآرایی ایرانی بر آن تألیف فرزانه فرخفر، هدف از نگارش این کتاب در گام نخست، معرفی تاریخ نقاشی عثمانی به خوانندگان فارسیزبان است. به بیان دیگر در این نوشتار، شناسایی و توصیف آثار مصور و شیوههای بیان تصویریای مدنظر است که تحت حاکمیت دولت عثمانی و با تأثیرپذیری از جریانهای هنری غالب خلق شده و امروزه ذیل نام هنر عثمانی شناخته میشوند.
ساختار
پس از پیشگفتار، و مقدمه آمده و سپس فصلهای چهارگانه کتاب ذکر شده است در پایان فهرست منابع و نمایه عام آورده شده است. عناوین فصلهای چهارگانه کتاب عبارت است از:
فصل نخست: تاریخ سیاسی ـ فرهنگی آسیای صغیر در عصر عثمانی
فصل دوم: تاریخ نقاشی عثمانی
فصل سوم: مکتب نقاشی بغداد در عصر حاکمیت عثمانیان
فصل چهارم: سنت کتابآرایی ایرانی و توسعۀ آن در هنر عثمانی
گزارش محتوا
منظور از «نقاشی عثمانی» آن دسته هنرهای ترسیمی است که در دوران حاکمیت عثمانیان و در سرزمینی که امروزه با نام کشور ترکیه معرفی میشود، خلق شده است. ریشههای ظهور نقاشی عثمانی را باید در اعصار قبل از تشکیل دولت عثمانی و بهویژه از دورۀ سلجوقیان جستجو کرد. با تجزیۀ حکمرانی وسیع سلجوقیان بزرگ، سلاجقۀ روم حاکمیت سرزمینهای آسیای صغیر را بر عهده گرفتند که به دلیل پذیرش تبعیت از مغول و خراجگزاری به آنها، آسیای صغیر به مأمنی امن برای مهاجران تبدیل شد.
هدف از نگارش این کتاب در گام نخست، معرفی تاریخ نقاشی عثمانی به خوانندگان فارسیزبان است. به بیان دیگر در این نوشتار، شناسایی و توصیف آثار مصور و شیوههای بیان تصویریای مدنظر است که تحت حاکمیت دولت عثمانی و با تأثیرپذیری از جریانهای هنری غالب خلق شده و امروزه ذیل نام هنر عثمانی شناخته میشوند. در این کتاب تنها به آثار و رویدادهای هنریای اشاره شده است که در نوع خود سرآمد بودهاند و بیانکنندۀ تغییر و تحولی چشمگیر در هنرهای تصویری آن سرزمین بودهاند. هدف دیگر که این کتاب را از نمونههای مشابه متفاوت میکند، معرفی جایگاه فرهنگ و هنر ایرانی در توسعۀ نقاشی عثمانی است. دامنۀ این تأثیرگذاری چنان گسترده و عمیق است که بدون شناخت آن، درک عوامل بنیادین شکلگیری نقاشی عثمانی ناقص و نافرجام باقی خواهد ماند. عواملی چون نفوذ زبان و ادب فارسی در آسیای صغیر، انتقال آثار باشکوه مکاتب کتابآرایی ایران به دربار توپقاپی و الگوبرداری مستقیم و غیرمستقیم از آنها و فعالیت نقاشان ایرانی در دربار عثمانی که اغلب در جایگاه استادکار و سربلوک هنرمندان قرار داشتند و شاگردان بسیاری را تحت تعلیم خود قرار دادند، از جملۀ مهمترین مواردی هستند که ریشههای نفوذ هنر ایرانی را در نقاشی عثمانی قوت بخشیدند.
فصل نخست کتاب به تاریخ سیاسی ـ فرهنگی آسیای صغیر در عصر عثمانی میپردازد و ادوار سیاسی دولت عثمانی را در جایگاه پیشزمینهای برای شناخت دقیقتر تحولات فرهنگی ـ هنری آن منطقه از منظر میگذراند.
فصل دوم به تاریخ نقاشی عثمانی در مراکز درباری استانبول، ادرنه و بورسا اشاره میکند و این تحولات را در دوران شکلگیری، ظهور، عصر کلاسیک، عصر کلاسیک متأخر، عصر نوگرایی و عصر نوسازی با تأکید بر کارگاههای هنری مراکز درباری مورد بررسی قرار میدهد.
در فصل سوم به مکتب نقاشی بغداد در عصر حاکمیت عثمانیان پرداخته شده است و حامیان، هنرمندان و کیفیت آثار معرفی و ارزیابی شده است. این مکتب، مهمترین مرکز هنری است که خارج از قلمرو آسیای صغیر، ولی تحت سیطرۀ عثمانیان به بلوغ و شکوفایی رسید و آثاری متفاوت هم از حیث مضمون و هم از حیث تصویر برجای نهاد.
فصل چهارم به تأثیر کتابآرایی ایرانی بر هنر عثمانی تأکید دارد و با ارجاع به اسناد و گزارشهای تاریخی موثق، به چگونگی انتقال دستاوردهای هنری ایران بر سرزمین آسیای صغیر و تأثیر آن بر نقاشی عثمانی میپردازد.[۱]
پانويس