امام خمینی(قدسسره) برای نسل سوم
امام خمینی برای نسل سوم | |
---|---|
پدیدآوران | قادری، سید علی (نویسنده) |
ناشر | پژوهشگاه علوم و اندیشه اسلامی |
موضوع | خمینی، روحالله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران -۱۲۷۹-۱۳۶۸، سیاسی و اجتماعی |
کد کنگره | 8 الف2ق/ DSR 1576 |
امام خمینی(قدسسره) برای نسل سوم تألیف سید علی قادری، این کتاب به زندگی و ابعاد شخصیت حضرت امام خمینی اختصاص دارد که با قلمی عاطفی و سراسر عشق نسبت به حضرتش نگاشته شده است و با زبانی ساده امام خمینی را به نسل جدید شناسانده است و از جزئیات زندگی خصوصی، علمی و سیاسی امام سخن به میان آورده است.
از موضوعاتی که در این کتاب به آن پرداخته شده است، میتوان به زادگاه و زمان تولد امام و ویژگیهای خانواده حضرت اشاره کرد. در ادامه به مراحل رشد امام و تکامل شخصیتی ایشان میپردازد. پس از آن به مقام علمی و معنوی امام اشاره مختصری مینماید، سپس به فعالیتهای سیاسی امام تا پیروزی انقلاب میپردازد و وقایع و اتفاقات مهم را در این دوره مورد بررسی قرار میدهد. پس از آن به وقایع و اتفاقات پس از پیروزی انقلاب و نقش اساسی امام در مدیریت آن اشاره میکند. نکته قابل توجه در نگارش این کتاب آن است که نگارنده دیدگاهها و رویکرد امام را با ظرافت خاصی از طریق برداشتهای مختلفی که در دورههای مختلف زندگی امام (از تولد تا وفات) وجود دارد به خواننده مینمایاند و ذوق و اشتیاق مخاطب جوان خود را برمیانگیزد.
امام خمینی در اول مهر 1281 در خمین به دنیا آمد. در کودکی پدر خویش حاج آقا مصطفی را از دست داد و پدرش به شهادت رسید. از همین رو امام با مادرش (هاجر خانم)، عمهاش (صاحبه خانم) و خاور خانم (مادر رضاعی) زندگی میکرد که تربیت ایشان را عهده دار بودند. مادرش مجتهدزادهای بود که مدرسه ندید اما با معارف دین در نزد پدر و همسرش آشنا شد. نسبت صاحبه خانم به حاج آقا مصطفی شباهتی به نسبت حضرت زینب و امام حسین دارد، چرا که با آنکه همسر داشت از او خواست برادر را تنها نگذارد و آن گاه که برادر شهید شد نگذاشت مرگش در سکوت بماند تا دشمن از آن سود برد. شاید خاور خانم عالیترین مثال عینی برای امام شد که یک درس نخوانده نیز میتواند طیف عقل و عمل و عشق را به هم نزدیک و معلم عالی اخلاق علمیگردد. در سن 27 سالگی زن دیگری در زندگی امام به عنوان همسرش نقش پذیرفت که حس او را در قبال زن کاملتر کرد و به یقین رساند که فرهنگ عامه زمانه در مورد زن با فرهنگ اصیل دینی تفاوتهای بنیادین دارد. درک امام از مفهوم زن درکی دینی بود که با فطرت سازگاری دارد و چون فطری است راه خود را خود هموار میکند و چنین بود که دعوت او را در یک تحول بزرگ جدی و بنیادین در فرهنگ حتی سنتیترین اقشار زنان چنین سریع لبیک گفتند.
یکی از موضوعاتی که از کثرت ظهور و حضور به چشم و ذهن میآید آن است که در هیچ انقلابی به اندازه انقلاب اسلامی ایران زنان نقش حیاتی به عهده نگرفتهاند. امام سه ساله شد که شنا کردن را آموخت، شنا آموزی او را هم از اسارت مراقبت دائمی برای نزدیک شدن به آب نجات داد و میدان آزادی مادر را فراخ تر کرد که بی جهت وقت خود را صرف مراقبتی بی معنا و توأم با نگرانی نکند. امروزه یکی از مهمترین مباحث اندیشه سیاسی موضوع چگونگی پاسخ گویی به سؤالات مطرح درباره آزادی است. امام میفرماید:«اسلام دین افراد مجاهدی است که به دنبال حق و عدالتاند. دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند، مکتب مبارزان و مردم ضد استعمار است».
همچنین پاسخ امام به شاه که تصور میکرد اگر بگوید آزادی عطا خواهیم فرمود آتش نهضت فرو مینشیند میفرماید:«… مگر آزادی اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است کلمه اینکه اعطا کردیم آزادی را این جرم است. آزادی مال مردم است، قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم، قانون اساسی آزاده داده به مردم، آزادی اعطایی که آزادی حقیقی نیست».
امام از حدود پنج سالگی شروع به آموزش خواندن و نوشتن کرد. از نوجوانی هم خواندن معارف الهی را به طور رسمی آغاز کرد. با هجرت آیتالله حائری به قم و تأسیس حوزه علمیه قم، امام هم به قم هجرت کرد. امام خیلی زود شاگرد دوست داشتنی آیتالله حائری شد و از مدیریت ایشان آموخت که آنچه با مدیریت عالی ناسازگار میباشد دستور و فرمان است که باید تا حد ممکن به حداقل برسد. از جمله کسانی که امام در نوجوانی درک کرده بود آیتالله مدرس بود. امام هم پای کلاس درس مدرس مینشست و هم در هنگام نطق مدرس در مجلس شورای ملی در مجلس حضور مییافت. استاد عرفان امام در جوانی آیتالله شاه آبادی بود. امام هرگاه از شیخ جلیل و عارف کامل خود نام میبرد بلافاصله میافزود روحی فداه و نیز میفرمود من در عمر خود روح لطیف تر از روح مرحوم شاه آبادی ندیدم. امام در سال 1308 با فرزند آیتالله ثقفی ازدواج کرد. در سال 1308 امام اولین کتاب خود که شرح دعای سحر بود را نوشت و تا 60 سال بعد که به زندگی خود ادامه داد حدود 80 کتاب را به نگارش در آورد. بیشتر کتابهای امام عرفانی و فلسفی است. اما ایشان کتابی سیاسی دارند به نام کشف الاسرار که بر خلاف آثار عرفانی و فلسفی شان با زبانی عامیانه و در حد سواد سیاسی آن روز مردم است.
امام خمینی رویکردی فلسفی، اصولی، فقهی و حتی اخلاقی به قانون داشتند و چون عارفانه به سنتهای حاکم بر هستی مینگریستند،اطاعت از قانون برای ایشان نه با تکلف بلکه با رغبت، نشاط و عشق توأم است.
پس از رحلت آیتالله حائری با تلاش پیگیر امام آیتالله بروجردی در سال 1324 رئیس حوزه علمیه قم شد. بین سالهای 1324 تا 1340 امام کتابهایی را مثل شرح چهل حدیث، شرح جنود عقل و جهل و مصباح الهدایه الی الخلافه و الروایه را به تحریر در آورد. آیتالله بروجردی در سال 1340 از دنیا رفت. پس از رحلت آیتالله بروجردی روحانیون بسیاری از سراسر کشور در قبال سؤال مردم که از چه کسی تقلید کنیم امام را به عنوان مجتهد اعلم معرفی کردند.
سال 1340 تا تبعید در آبان 1343 را میتوان دوره دیگری از زندگی امام نامید. مهمترین حوادثی که امام خمینی در این مدت در آن نقش اصلی داشتند عبارتند از: مبارزه با تصویب نامه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، اعلام غیر قانونی بودن رفراندوم شاه در زمینه موارد شش گانه انقلاب سفید، اعلام عزا به جای جشن عید نوروز در اسفند 41، سخنرانی معروف عصر عاشورا در 13 خرداد 42 و سخنرانی علیه قضاوت کنسولی در آبان 43.
اما در نیمه شب سیزده آبان 43 به ترکیه تبعید شد. امام در ترکیه شروع به تکمیل کتاب تحریرالوسیله (رساله علمیه) کرد و در آن هم به احکام عبادی و فردی و هم به احکام اجتماعی پرداخت. در مهر ماه 1343 امام از ترکیه به عراق تبعید شد.
از سال 45 به بعد نهضتی فکری، فرهنگی و علمی در ایران بروز و ظهور یافت. استاد مطهری که در میان شاگردان امام به عنوان یک روحانی دانشمند و آشنا به موضوعات جدید شناخته شده بود و در میان دانشگاهیان به عنوان شخصیتی علمی احترام داشت با نوشتن کتابهای فراوان و سخنرانیهای گوناگون نقش مهمی در حرکت این نهضت فکری داشت. در آن زمان یکی از کسانی که با سخنرانیها و نوشتههایش جوانان بسیاری را جذب خود کرده بود، دکتر شریعتی بود.در پی این نهضت فکری برخی گروههای غیر اسلامی ضد رژیم مانند مارکسیستها با مطرح کردن مباحثی چون مبحث تکامل، سعی در خلع سلاح دانشجویان داشتند. اما افرادی چون آیتالله مشکینی بحث تکامل را در قم آغاز کردند تا دانشجویان با مفاهیم اصیل اسلامی این بحث آشنا شوند.
حوادثی که در سال 56 اتفاق افتاد عبارت بودند از: وفات دکتر شریعتی در 29 خرداد، تظاهرات دانشجویی در 30 آبان ماه و شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، امام در دهم آبان 56 برای تشکر از مردم در جریان بزرگداشت حاج آقا مصطفی سخنرانی ایراد میفرمایند که در آن شهادت حاج آقا مصطفی را از الطاف خفیه الهی میداند. در ادامه به ذکر ایرادهایی از دکتر شریعتی (بدون ذکر نام او) میپردازد و به دنبال آن خدمات علما در طول تاریخ را مورد توجه قرار میدهد و به ضرورت ایجاد وحدت هم اشاره مینماید. مهمترین اخبار در سال 57 عبارت بود از اخبار مرتبط با امام که به اعلامیهها، سخنرانیها و گاهی مصاحبههای امام در نجف، پاریس و تهران اختصاص داشت. اخبار مربوط به تظاهرات و اعتصابات که مردم به راه میانداختند و سر دادن شعارهایی خواهان تحقق حکومت اسلامی بودند، اخبار مرتبط با شخصیتهای مبارز و زندانیان سیاسی، اخبار مرتبط با مواضع کشورها در مقابل انقلاب و اخبار مرتبط با رژیم شاه و وابستگان.
در دوازدهم بهمن 57 امام خمینی به ایران بازگشت و در سخنرانی اعلام داشتند که من دولت تعیین میکنم. در پانزدهم بهمن 57 امام به وعده خود عمل کردند و مهندس بازرگان را طی حکمی به ریاست دولت موقت انقلاب تعیین نمودند. در 21 بهمن دولت از ساعت 4 بعدازظهر حکومت نظامی اعلام کرد، اما مردم به دستور امام به خیابانها ریختند. 22 بهمن با تصرف صدا و سیما به دست مردم پیروزی کامل شد و فصل جدیدی از تاریخ ایران آغاز گردید.49 روز بعد از پیروزی انقلاب نظام حکومتی ایران به پیشنهاد امام و تصویب ملت ایران در روز دوازدهم فروردین 1358 جمهوری اسلامی تعیین گردید.
زندگی سیاسی- اجتماعی امام از سیزدهم فروردین 58 که مسئولیت اصلی خود را در شکل دادن به نظام سیاسی به انجام رساند تا سیزدهم خرداد 68 که با حیات یک امت آمیخته شده، تلخ ها و شیرینهای بسیاری دارد که برخی از آنها عبارتند از: دستور به شورای انقلاب برای تنظیم آیین نامه اجرایی شوراهای شهر و روستا 9/2/58، دستور بر تسریع تدوین پیش نویس قانون اساسی4/3/58، اعلان روز قدس در آخرین جمعه ماه رمضان16/5/58، تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام 13/8/58، انتقال قدرت اجرایی به شورای انقلاب برای تهیه مقدمات همه پرسی قانون اساسی، تهیه مقدمات انتخابات مجلس شورای ملی (اسلامی)، تهیه مقدمات تعیین رئیس جمهور 15/8/58، اولین انتخابات ریاست جمهوری 5/11/58، آغاز جنگ تحمیلی 31/6/59، عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا 20/3/60، عدم کفایت بنی صدر از سوی مجلس شورای اسلامی 31/3/60، انفجار دفتر حزب جمهوری و شهادت 73 نفر از مسئولان نظام 7/4/60، حکم تنفیذ ریاست جمهوری رجایی 11/5/60، شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر 8/6/60، حکم تنفیذ رئیس جمهور جدید آیتالله خامنهای 17/7/60، طرح ولایت مطلقه فقیه 25/1/66، پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت ملی 27/4/67، ارسال پیام برای گورباچف صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی 11/10/67 و رحلت امام خمینی 13/3/68.[۱]
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام، ص34-36
منابع مقاله
بینام، طوبی اندیشه (سطح یک)، سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام خمینی(ره)، بنیاد تبیین اندیشههای امام خمینی(ره) در دانشگاهها