امام خمینی(س)، دولت و اقتصاد
امام خمینی(س)، دولت و اقتصاد | |
---|---|
پدیدآوران | موسائی، میثم (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1386 |
موضوع | امام خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1368-1279--نظریه درباره اقتصاد. اسلام و اقتصاد--ایران. |
کد کنگره | |
امام خمینی(س)، دولت و اقتصاد تألیف میثم موسایی (متولد 1346ش)
این گزارش در سطح کارشناسی ارشد نگاشته شده است و در دو بخش ارائه شده است: در بخش نخست مکاتب مختلف درباره دولت و نقش آن در اقتصاد آمده است، در بخش دوم نقش و وظایف دولت در اقتصاد از دیدگاه امام(ره) بررسی شده است و عمدتاً بر عدالت اجتماعی تأکید دارد.
اگر ضرورت دولت را امری بدیهی بدانیم میتوانیم به یک تعریف بسنده کنیم: دولت نهادی است که به گونهای موفقیتآمیز با کاربرد انحصار در داخل یک سرزمین، قواعد خودش را اجرا میکند. در این راستا مکاتب مختلفی از جمله اختیارگران، لیبرالها، جمع گرایان… نظریات متفاوتی را درباره دخالت این نهاد در جامعه دادهاند که هر کدام دخالت محدود دولت را هم نادرست میدانند. امّا در کنار این مکاتب میتوان نظام اجتماعی امام را ذکر کرد که معتقدند هدف این نظام رشد ابعاد انسانیت است و اقتصاد وسیلهای در این جهت است. این نظام با محترم شمردن مالکیت خصوصی، آن را در راستای منافع اجتماعی مورد توجه قرار میدهد. این نگاه مذهبی به اقتصاد باعث ارزشی بودن نظام اقتصادی مورد نظر امام شده است.
ایشان تنها دلیل برای حکومت اسلامی را عدالت اجتماعی مطرح میکند. عدالتی که فی نفسه دارای ارزش ذاتی در دیدگاه امام است که از طریق آن میتوان به فاکتورهای سیاست و فرهنگ رسید.
لازمه تحقق همهجانبه اقتصاد اسلامی این است که جامعه به رفتارهای مطلوب اسلامی در زمینه اقتصاد مستلزم باشند و به آن عمل نمایند. لازمه این مسأله، اعتقاد به اصول و مقیدات اسلامی برای جهتدهی به رفتاری اقتصادی است. از دیدگاه امام باید استراتژی اقتصادی بر مبنای استقلال و خودکفایی اقتصاد داخلی باشد.
امام خمینی، دولت و اقتصاد
اهداف نظام اقتصادی از دیدگاه حضرت امام
1- تربیت و اعتلای معنوی انسانی 2- استقلال اقتصادی 3- مبارزه با فقر و ایجاد رفاه عمومی 4- تعدیل ثروت 5- رشد و سازندگی.
ایشان اهداف کلی برنامههای توسعه و نوسازی کشور را بدین مضمون بیان میکنند:
1-تأکید بر حفظ ارزشها و شئون اخلاقی و اجتماعی و نیز سالم سازی اجتماعات؛
2-اولویت و تقدم خودکفایی کشاورزی بر بازسازی مراکز صنعتی؛
3-توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی به عنوان مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی؛
4-دوری از تکیه بر صادرات نفت؛
5-تشویق به تولیدات داخلی و برنامه ریزی برای توسعه صادرات و….
بررسی نقش دولت در اقتصاد
دولت را میتوان تجلی برتر وحدت سیاسی مردم یک جامعه در نظر گرفت. اساس آن وحدت عاطفه) جغرافیا، نژاد، خون، زبان، تاریخ،…(یا فکر)الحادی یا الهی و…(است.
1-حفظ حاکمیت سیاسی اسلام در اقتصاد اسلامی، همواره به حفظ حاکمیت سیاسی اسلام در روابط با بیگانگان تأکید گردیده است زیرا در دنیای امروزی رابط اقتصادی و سیاسی، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و وابستگی اقتصادی عمده کشورها موجبات وابستگی سیاسی آنها را بوجود میآورد.
2-تحکیم ارزشهای معنوی و اخلاقی حضرت امام به این ارزشها توسط مردم تأکید نمودهاند و فرمودهاند در صورتی که خود مردم در معاملات، جانب عدل و انصاف را رعایت ننمایند، دولت را موظف به این امور دانستهاند که همان نقش نظارتی دولت میباشد.
3-برپایی عدالت اجتماعی اسلام برای از بین بردن فاصلههای فاحش ثروت و درآمد، با دو کار هم زمان اقدام به برقراری عدالت اقتصادی میکند، از طرفی با تحدید و کنترل ثروت اغنیا، تعدیل ثروت را برقرار میسازد و از طرف دیگر،با ایجاد تأمین اجتماعی، سطح متوسطی از زندگی را برای نیازمندان فراهم میسازد.
عدالت اجتماعی از دیدگاه امام خمینی
از دید حضرت امام، عدالت نه تنها کیفیتی نفسانی است که انسان را به رعایت تقوا و پاکی و انجام واجبات و ترک محرمات میخواند، بلکه دارای بعد گسترده اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیز هست، و به همین علت فضیلتی است که به نهادها، گروهها، شئون اجتماعی و جامعه نیز تعلق میگیرد و جامعه را به سامان میآورد.
موارد مرتبط با تأمین اجتماعی در فرمایشات حضرت امام خمینی
1.اولویت طبقات محروم در سیاستگذاری
2.تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد و محروم
3.توجه به نیروی کار امام خمینی در این باره فرمودند: «من از تمامی کارگران میخواهم که کار خود را دنبال نموده و مشغول جمعآوری مدارکی باشند که موجب تسهیل رسیدگی به کار خود، کارخانه و کارفرما شود، من دست تمامی کارگران را میفشارم».
4.اشتغال زایی و فراهم آوردن سرمایه کاری)ایشان وظیفه دولت را ایجاد شغل برای افراد بی کار دانسته و بر اولویت مناطق محروم در تخصیص منابع جهت این امر تأکید کردهاند.
یکی دیگر از مواردی که مانع برقراری عدالت اجتماعی میشود، ربا میباشد که ایشان با توجه به عدم استفاده بهینه از منابع جامعه در فعالیتهای زایا و تولیدی، و بی کاری پدید آمده از این بابت، ربا را زیر سؤال برده و سیستم بانکی قرض الحسنه را به جای آن جایگزین نمودهاند.
2-احتکار و گرانفروشی ایشان با توجه به غیر عادلانه بودن این امر و ایجاد ناامنی اقتصادی، و با تأکید بر مشارکت مردمی در این امر، وظیفه دولت را در صورت بروز چنین شرایطی- که در ایران نیز به دلیل شرایط جنگی حاصل شده بود- ایفای نقش فعال در این زمینه و جلوگیری از غلبه نفس سرکش و سودجوی انسان میداند.
3-انحصارطلبی و گروهگرایی،4- عدم وابستگی اقتصادی 5- خودکفایی و اقتدار اقتصادی که شامل: خودکفایی کشاورزی، وابستگی تجاری که حضرت امام با تأکید بر روابط تجاری متقابل، تنها روابطی را که سبب ایجاد وابستگی شود را زیر سؤال بردهاند.
توسعه و رشد در منابع اسلامی
اسلام با تأکید بر تلاش در جهت بهبود وضع زندگی مسلمین و تلاش در جهت دستیابی به سطح بالاتر زندگی، این امر را امری ارزشمند شمرده است.
حضرت امام با تأکید بر اینکه وابستگی فرهنگی، سایر وابستگیها را در پی خواهد داشت، میفرمایند: «ما الان در همه چیز به گمان همه یک نحو وابستگی داریم، بالاتر از همه، وابستگی افکار است… اگر ما وابستگی فرهنگی را داشته باشیم، دنبالش وابستگی اقتصادی هم هست، وابستگی اجتماعی هم هست، سیاسی هم هست، همه اینها هست». امام نه فقط اعتقاد به مشارکت زنان در سازندگی و توسعه دارند، بلکه معتقدند بدون مشارکت آنها نمیتوان کشور را ساخت و میفرمایند:
«بانوان ایران در همه جا فعالیت کردند، چه فعالیتهای فرهنگی، چه فعالیتهای اقتصادی، که قشر کثیری از آنها در کشاورزی دخالت دارند،و قشر کثیری از آنها در صنعت دخالت دارند».
نتایج سخنان امام در این باره عبارتند از:
1-هدف قرار دادن دنیا، و دلبستگی به آن مردود است؛
2-برای دستیابی به اهداف عالی توسعه، باید دنیا را مقدمه کسب این اهداف قرار داد؛
3-سادهزیستی و داشتن روحیه کوخنشینی، نه کاخنشینی، برای خدمت به خلق و سازندگی ضروری است.
4-ترک دنیا و بیاعتنایی به آن به بهانه اینکه باید به معنویات کار داشت مردود است. ایشان درباره استراتژی صنعتی سازی دیدگاه شان این چنین است:
ایشان استراتژیهای صنعتی سازی به صورت جایگزینی واردات بر آن تکیه نمودهاند و وظایف دولت را به صورت مشارکت دادن تمامی اقشار در این امر، انجام کارهایی که از دست مردم ساخته نیست، مبارزه با صنعت مونتاژ، حمایت از صنایع کوچک و بزرگ و کار آفرینان عنوان مینمایند.
دیدگاه حضرت امام در ارتباط با تجارت خارجی
ایشان بر تجارت تکیه داشته و آن را موجب تقویت اقتصاد داخلی میدانند: «اسلام دارای فرهنگ غنی انسان ساز است که ملتها را به گرایش به راست و چپ و بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه، به پیش میبرد….
دیدگاه امام در رابطه با فروش نفت چنین است: «نفت خود را به آمریکا و سایر مشتریان میفروشیم، اما نه به شکلی که اکنون عمل میشود و کاملاً به ضرر ملت است.می فروشیم اما با رعایت مصالح ملت خودمان و با حفظ استقلال کشور».
دیدگاه امام در رابطه با بازار
ایشان با تکیه بر آزادی بخش خصوصی و فعالیتهای تجاری و بازرگانی و با توجه به نقشی که تجار و بازاریان در حمایت از انقلاب داشتهاند،اهمیت خاصی برای این اقشار قائل میباشند، ولی آنها را از مسائلی از قبیل اجحاف و گران فروشی و تورم و مسائلی که عمدتاً برای اقشار کم درآمد مشکلاتی بوجود میآورد، برحذر میدارند.
وظایف و نقش دولت در اقتصاد از دیدگاه امام خمینی
ایشان علاوه بر تکیه بر تصویب لوایح و قوانین دولتی در راستای رفاه عمومی، بر جلوگیری از حیف و میل و مبارزه با فساد اداری تأکید کرده و میفرمایند: «طرحها و پیشنهادهایی که مربوط به عمران و رفاه حال ملت خصوصا مستضعفین است، انقلابی و با سرعت تصویب کنید، و از نکته سنجی هاً و تغییر عبارات غیر لازم که موجب تاخیر در امر است اجتناب کنید».
«در ادارات دولتی، قوانین دست و پاگیری که در مجالس غیر قانونی رژیم سابق به تصویب رسیده و موجب تعویق و یا تعطیل امور شده و جامعه را به تنگ آورده است به طور انقلابی لغو کنید». [۱]
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام، ص49-51
منابع مقاله
بینام، طوبی اندیشه (سطح دوم)، سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام خمینی(ره)