جدالهای مفهومی دربارهی عدالتخواهی در دوران قاجار و مشروطه
جدالهای مفهومی دربارهی عدالتخواهی در دوران قاجار و مشروطه تألیف مسعود آتشگران؛ از جنبهی موضوعی، این تحقیق یک پژوهش ترکیبی است یعنی مستلزم آمیختن حوزههای تاریخی با حوزهی اندیشه است و نگارنده میکوشد ریشه و بافت منشاء عدالت خواهی در دستگاه معرفتی دورهی سنت بررسی شود، آنگاه فرایند تحول مفهومی یا چگونگی دگرگونی شدن معنای مفهوم در عصر مشروطه مورد ارزیابی قرار گیرد، آنچه پژوهش ترکیبی حاضر را متمایز می سازد، بررسی نظام قضایی دورهی قاجار و تأثیر متقابل آن بر تحولات سیاسی است. در این نوشتار تلاش شده فصول مرتبط با اندیشهی سیاسی، رخداد تاریخی و تحلیل گفتمانی از هم تفکیک شوند، این امر با انتخاب تیترهای هم در هر فصل مشخص گردیده است.
جدالهای مفهومی دربارهی عدالتخواهی در دوران قاجار و مشروطه | |
---|---|
پدیدآوران | آتشگران، مسعود (نویسنده) |
ناشر | پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۷ش |
شابک | 978-964-426-952-3 |
موضوع | جنبشهای اجتماعی -- ایران -- تاریخ,جنبش ها و قیام ها -- ایران -- تاریخ,ایران -- تاریخ -- انقلاب مشروطه، ۱۳۲۴ - ۱۳۲۷ق.,جنبش ها و قیام ها ایران -- تاریخ -- قاجاریان، ۱۱۹۳ - ۱۳۴۴ق |
کد کنگره | DSR۱۱۳/ق۹/آ۲ |
ساختار
کتاب در سه بخش به نگارش درآمده است. فهرست عناوین اصلی کتاب عبارت است از:
بخش اول: برخورد نظم گفتاری کهن با تمدن غربی
فصل اول: بستر تاریخی و سنت اندرزنامهای حاکم
فصل دوم: ساحت روشنفکری، مروج روایتی نو از عدالت
فصل سوم: نظام دادرسی در دورهی قاجار
بخش دوم: تحول در اندیشهی سیاسی زمینه ساز جنبش اعتراضی
فصل اول: جریان تجدد گرا و تحول در دایره مفاهیم عدالت خواهی
فصل دوم: رخداد جنبس عدالت خواهی و تحولات تاریخی جدید
فصل سوم: فرایند هژمونیک شدن رویکرد تحول خواه در جامعه
بخش سوم: نظام مشروطه؛ نزاع بین رویکردهای عدالت جویانه و فرجام عدالتخانه
فصل اول: تحولات عدالت خواهی و پیامدهای آن در پی تأسیس مجلس شورای ملی
فصل دوم: ریشههای کشمکش در آراء مشروطه خواهان و مشروعه خواهان
فصل سوم: ساخت محاکم دادرسی نوبنیاد و سرانجام عدلیه خواهی
گزارش کتاب
تاریخ مشروطهی ایران در بیش از یک سده گذشته بارها از سوی پژوهشگران و تاریخ پژوهان داخلی و خارجی با رویکردهای متعدد و از زوایای مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مجموعهی این آثار تحت تأثیر علمیت تاریخ و روش تجربی در علوم طبیعی، به طور عمده درصدد کشف ریاضی وار علل وقایع برآمدهاند، به ویژه تاریخ پژوهان ایرانی در نیم قرن اخیر با هدف تبیین علل وقایع مشروطه به برخی آراء نه چندان دقیق شرق شناسانه بر جامعهی ایران با خصائل ویژهی خود دست زده اند یه با تئوری «استبداد شرقی» و «شیوهی تولید آسیایی» توسل جسته و نقش نیروهای اجتماعی در این وقایع را نادیده انگاشتهاند. به نظر میرسد رجوع به این روش ها تناسبی با ماهیت پدیدههای اجتماعی و فرهنگی ندارد، در عوض در دورههای اخیر روشهای کیفی برای ارزیابی پدیدههای انسانی و اجتماعی به کار گرفته میشود، به ویژه آنها با نشان دادن کیفیت و شیوهی زندگی مورد توجه هستند. یکی از این روش ها بررسی روند تحول معنایی در مفاهیم با توجه به دگرگونی سپهر زندگی، اهداف و عقاید می باشد، این تغییر نه از جنس دگرگونی همگون با طبیعت بلکه در ربط با یک دستگاه معرفت شناختی و باز تعریفی دیگر از انسان قابل تحقق است که ریشه در مدرنیتهی غربی دارد، بنابراین روش یاد شده با جوهره تحولات عصر مشروطه در هم سویی است. از جنبهی موضوعی، این تحقیق یک پژوهش ترکیبی است یعنی مستلزم آمیختن حوزههای تاریخی با حوزهی اندیشه است و نگارنده میکوشد ریشه و بافت منشاء عدالت خواهی در دستگاه معرفتی دورهی سنت بررسی شود، آنگاه فرایند تحول مفهومی یا چگونگی دگرگونی شدن معنای مفهوم در عصر مشروطه مورد ارزیابی قرار گیرد، البته برای دریافتی درست از چرایی دور شدنه مفاهیم از معنای آغازین خود بایستی لایههای تاریخی مفهوم ها و خصائل اساسی آن را بازشناخت و اقتضائات عصری را فهم کرد. این اتفاق تحول آفرین در تاریخ مشروطه ایران بر بنیان دوگانگی مفاهیم پایه، در سطح عامه به شکل جنبش عدالتخانه و نزد خواص به مثابهی جنبش مشروطه معنا شد که این وضع، خود حکایت گر وقوع دوم پس از شکل گیری جنبش عدالت خواهی است که ضرورت بررسی این واقعه عظمیم را با بهره گیری از روش تحول مفاهیم دو چندان میکند. این مهم مستلزم پایبندی به روش پژوهشهای تاریخی از یک سو و استفاده از روشهای پژوهش در حوزهی اندیشهی سیاسی به ویژه بررسی تحول حوزهی مفاهیم با رویکرد تفسیری و انتقادی است تا افزون بر طرح چگونگی رخدادها به چرایی در پیش گرفتن مواضعی خاص از جانب بازیگران تاریخ بپردازد، ادراک انسان هایی که آن رخدادها را ایجاد کرده و آن را احساس نموده اند یا دربارهی آن اندیشیدهاند. نگارنده در این کوشش تأثیر و تعامل مؤلفههای اساسی سه ضلعی دانش، گفتمان و قدرت را در جهت دهی آدمی برای دستیابی بر اغراض انسانی مد نظر قرار داده است. اما آنچه پژوهش ترکیبی حاضر را از پژوهشهای تاریخی پیشین متمایز می سازد افزون بر موارد بالا، بررسی نظام قضایی دورهی قاجار و تأثیر متقابل آن بر تحولات سیاسی است. در این نوشتار تلاش شده تا فصول مرتبط با اندیشهی سیاسی، رخداد تاریخی و تحلیل گفتمانی از هم تفکیک شوند، این امر با انتخاب تیترهای هم در هر فصل مشخص گردیده است، چنان که کاربست تاریخی نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موفه در برخی فصول بخش دوم و سوم به اجرا درآمد تا شاخصههایی از این چارچوب نظری در بستر حوادث جنبش، گفتار و کردار گفتمان سران جنبش و متقابلا دولت را بر پایهی تحلیل گفتمان تبیین کند که در نوع خود اقدام تازهای است. از این طریق حیث التفاتی یا گرایش جریانهای سنتی و مدرن و تأثیرپذیری آنها در عصر مشروطه شناسایی میشود و روند تحول مفاهیم در دستگاه شناختی نیروهای فعال در این رویارویی دنبال می گردد. اینکه آیا تحرک اجتماعی به طور عمده ناشی از دریافت ها و نگرشهای سنتی به مفهوم عدالت و در نتیجهی درون زا بوده یا بیشتر تحت تأثیر عوامل برون زا به ویژه اندیشهی مدرن قرار داشته است مسائلی هستند که روشن میشوند.[۱]
پانويس