مسائل بوطیقای داستایفسکی

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    مسائل بوطیقای داستایفسکی
    مسائل بوطیقای داستایفسکی
    پدیدآورانباختین، میخاییل (نویسنده) مرادیانی، نصرالله (مترجم)
    ناشربیدگل
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک9ـ006ـ313ـ622ـ978
    کد کنگره

    مسائل بوطیقای داستایفسکی تألیف میخاییل باختین؛ ترجمه نصرالله مرادیانی؛ میخاییل باختین ـ منتقد ادبی و فیلسوف قرن بیستم ـ با ایده‌هایی که در کتاب «مسائل بوطیقای داستایفسکی» طرح می‌کند، راهی برای فهم بهتر اندیشه و آثار داستایفسکی و رمان روسی قرن نوزدهم می‌گشاید.

    ساختار

    در این کتاب پس از یادداشت مترجم فارسی، مقدمه، دیباچۀ ویراستار، یادداشت نویسنده آمده و سپس متن کتاب در پنج فصل بیان شده و نتیجه گیری شده است، در پایان هم ضمایم کتاب و فهرست اسامی خاص، اصطلاحات و آثار آمده است. فهرست فصل‌های کتاب عبارت است از:

    فصل اول: رمان چندصدایی داستایفسکی و بازتاب آن در ادبیات انتقادی

    فصل دوم: قهرمان و موضع مؤلف در خصوص قهرمان در هنر داستایفسکی

    فصل سوم: ایده در داستایفسکی

    فصل چهارم: ویژگی‌های ژانر و ترکیب‌بندی پیرنگ در آثار داستایفسکی

    فصل پنجم: گفتمان در داستایفسکی

    گزارش محتوا

    این کتاب کاوشی است در سبک و فرم و ساختار آثار فئودور داستایفسکی و دگرگونی‌های بنیادینی که او در شکل رمان پدید آورد، به قصد طرح نظریه‌ای فلسفی و زیبایی‌شناختی. میخاییل باختین در این کتاب از خلال پرداختن به عناصر شکل‌دهنده به آثار داستایفسکی و ساختار و فرم رمان‌های او و شیوه روایتگری و قصه‌پردازی در این رمان‌ها، مباحث نظری و فلسفی‌اش را درباره رمان چندآوایی و ادبیات کارناوالی و ساختار مکالمه‌ای رمان مطرح می‌کند. باختین چنان‌که در یادداشت ابتدای کتاب توضیح می‌دهد، نوآوری داستایفسکی را از یک نوآوری صرفاً ادبی فراتر می‌داند و معتقد است «داستایفسکی آفرینندۀ مدل هنری نوینی از جهان است، مدلی که به واسطۀ آن، بسیاری از وجوه پایه‌ای فرم‌های پیشین هنری، در معرض بازسازی ریشه‌ای قرار گرفتند». آنچه باختین در کتاب خود به آن پرداخته، توضیح و نشان‌دادن همین نوآوری بنیادین است.

    باختین این کتاب را ابتدا در سال 1929 در لنینگراد با عنوان «مشکلات هنر خلاق داستایفسکی» منتشر کرد؛ اما با اضافات قابل توجهی تحت عنوان جدید در سال 1963 در مسکو تجدید چاپ شد. این کتاب برای اولین بار در سال 1973 به انگلیسی ترجمه شد. «مسائل بوطیقای داستایفسکی» به عنوان یک اثر اساسی در مطالعات داستایفسکی و سهم مهمی در نظریه ادبی تلقی می‌شود. باختین تعدادی از مفاهیم کلیدی مانند "چندصدایی" و "کارناوالیزاسیون" را معرفی می‌کند تا آنچه را که در هنر ادبی داستایفسکی منحصربه‌فرد می‌دید روشن کند. او استدلال می‌کند که آثار داستایفسکی اساسا دیالوگ هستند و بر اساس تعامل بین صداهای خودمختار آشکار می‌شوند، برخلاف آثار تک‌ساحتی یا تک‌شناختی که در آنها طرح و شخصیت در محدوده‌های یک جهان تالیفی منفرد آشکار می‌شوند.

    این کتاب دارای پنج فصل و یک مقدمه مختصر (از مؤلف) و یک نتیجه‌گیری است. باختین در مقدمه می‌نویسد: «ما داستایفسکی را یکی از بزرگ‌ترین نوآوران در قلمرو فرم هنری می‌دانیم. او نوع کاملاً جدیدی از تفکر هنری را ایجاد کرد که ما موقتاً آن را چند‌صدایی نامیده‌ایم. این نوع تفکر هنری در رمان‌های داستایوفسکی تجلی پیدا کرد. اما اهمیت آن بسیار فراتر از محدودیت‌های رمان است و به چندین اصل اساسی زیبایی‌شناسی اروپایی می‌پردازد. هدف این اثر این است که از طریق تحلیل ادبی نظری، این نوآوری بنیادی داستایفسکی را به نمایش بگذارد.

    میخاییل باختین ـ منتقد ادبی و فیلسوف قرن بیستم ـ با ایده‌هایی که در کتاب «مسائل بوطیقای داستایفسکی» طرح می‌کند، راهی برای فهم بهتر اندیشه و آثار داستایفسکی و رمان روسی قرن نوزدهم می‌گشاید. این ایده‌ها اما به آثار داستایفسکی محدود نمی‌ماند، بلکه او بر آن است در این کتاب به پرسش‌هایی مهم در باب فرم هنری، بازنمایی واقعیت، شکل‌گیری شخصیت، سیر تاریخی شکل‌گیری رمان و جایگاه آن به‌عنوان فرمی هنری پاسخ دهد؛ فرمی که از نظر او سایر انواع ادبی و حتی دیگر اشکال هنری را دگرگون کرده است. از منظر باختین که همانا خمیرۀ زبان بشر را گفتگو می‌داند، رمان بهترین شکل نوشتار برای عیان‌ساختن ماهیت گفتگویی یا مکالمه‌ای زبان بوده است؛ اینکه آدم‌ها وقتی زبان به سخن می‌گشایند، حتی وقتی فکر یا احساس می‌کنند، پیشاپیش مملو از زبان‌های دیگر و در تعامل و ستیز با زبان‌های دیگرند. ایده‌ها و مفاهیم مهم و جذاب باختین، از جمله چندصدایی، پایان‌ناپذیری، کارناوال‌گرایی، گفتمان دوپاره و ... همگی اول ‌بار در این کتاب طرح شدند. او همان‌طور که تالستوی را در خلق فن نثر و بازنمایی زندگی روزمره تحسین می‌کند، داستایفسکی را به دلیل رودرروکردن شخصیت‌هایش با یکدیگر، در آستانۀ نقاط بغرنج زندگی‌شان می‌ستاید؛ شخصیت‌هایی که به روال زندگی واقعی از منظر یکدیگر و در مواجهه با هم بازشناخته می‌شوند و رشد می‌کنند.

    باختین نخستین کسی نبود که به رابطۀ من و دیگری و به نقش بی‌بدیل دیگری در هستی و آگاهی انسان اندیشید؛ اما نخستین کسی بود که این رابطه را با شناخت گوهر اجتماعی انسان تلفیق کرد. او هم‌نوا با داستایفسکی، همواره سرمایه‌داری را به سبب سوق دادن انسان به سوی تنهایی، مورد انتقاد قرار می‌داد. «مسائل بوطیقای داستایفسکی» بر چند پرسش متمرکز است: نقش قهرمان در رمان‌های داستایفسکی، شیوۀ ارائه‌ی ایده‌ها در رمان‌های او، پرسش از ژانری که داستایفسکی وامدار آن است یا گمان می‌رود که به آن وابسته باشد و سرانجام کاربرد ویژۀ زبان و گفتگو در رمان‌های او.

    خواننده هنگام خواندن این اثر با اصطلاحاتی نظیر «سخن ابژه‌گشته» یا «سخن با گریزگاه» و نظایر این‌ها برخورد خواهد کرد که نویسنده گذرا به آن‌ها اشاره کرده‌ است و شاید در نگاه نخست نامفهوم به نظر برسند؛ اما همۀ این مفاهیم در فصل پنجم به‌تفصیل بررسی خواهند شد. تحلیل باختین از کارناوال و مقولۀ کارناوالی‌گری از درخشان‌ترین و نظرگیرترین بخش‌های این اثر است. کارناوال نمایشی است بدون تماشاخانه و بدون بخش‌بندی به بازیگر و تماشاگر و یکی از مساعدترین زمینه‌ها برای تحقق منطق گفتگویی است. گفتگوی کارناوالی، گفتگویی مردمی و عامیانه است که با حذف سوژۀ مسلط حاکم، افراد را به گفتگویی برابر می‌نشاند. باختین با پیش‌کشیدن مقولۀ کارناوال، تضاد و تقابل فرهنگ عامیانه و فرهنگ رسمی را برجسته می‌کند؛ دو فرهنگ نیرومندی که هر یک خاستگاه نوع ویژه‌ای از ادبیات هستند: ادبیات عامیانه و ادبیات رسمی. ادبیات عامیانه پیوند تنگاتنگی با منطق گفتگویی دارد و به همین دلیل در مقابل ادبیات تک‌آوا و تک‌گفتاری رسمی می‌ایستد.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها