ایران پل میان فرهنگی تعاملات بینالمللی جاده ابریشم
ایران پل میان فرهنگی تعاملات بینالمللی جاده ابریشم تألیف حسن باستانی راد؛ ویراستار علیرضا سجادیپور، این کتاب مجموعه ای از پژوهش های نگارنده درباره ی جاده ی ابریشم است که با هدف نشان دادن نقش تاریخی ایران به عنوان حلقه ی پیوند دهنده ی زنجیرهای تمدن در تعاملات جهانی به رشته ی تحریر درآمده است.
ایران پل میان فرهنگی تعاملات بینالمللی جاده ابریشم | |
---|---|
پدیدآوران | باستانی راد، حسن (نویسنده) |
ناشر | اداره مطالعات اسناد و تاریخ روابط خارجی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۶ش |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب در شش فصل به نگارش درآمده است.
فصل یکم- راه نامه ها و میراث نوشتاری
فصل دوم- ایران، کانون میراث مشترک در جاده ی ابریشم
فصل سوم- جاده ها در جهان ایرانی
فصل چهارم- میراث جهانی جاده های ابریشم در ایران
فصل پنجم- هنرهای ابریشمین
فصل ششم- جاده های علم، عرفان و ادیان در ایران زمین
گزارش کتاب
بیش از 150 سال است که کاوش های باستان شناسی و پژوهش های تاریخی با موضوع ایرانشناسی و شرق شناسی در مصر، شمال و شرق آفریقا، بین النهرین، آسیای مرکزی، کناره های سند، شبه قاره هند، چین ایران و اروپا انجام می شود. حاصل این کاوش ها واقعیتی است که همه ی اندیشمندان و دانایان به تحولات تاریخی در پهنه ی جهانی بر آن تأکید دارند و آن اینکه کشور ایران، پل بین جهانی و پایگاه میان فرهنگی جاده های تجاری و فرهنگی کهن است. کانون تعاملات علمی، بازرگانی، دینی، ادبی، هنری و حتی سیاسی است. ایران حلقه ی پیوند دهنده ی زنجیرهای تمدن در تعاملات جهانی است. ایرانیان بر پایه ی نقش تاریخی خود در تکوین تمدن جهانی، کشور خود را دلم عالم نامیده اند. این نکته در اسناد سیاسی، معاهدات، کتاب های تاریخی و جغرافیایی و حتی در اسطوره های ایرانی نیز نشان داده شده است.
جادهٔ ابریشم یا راه ابریشم شبکهٔ راههای بههم پیوستهای با هدف بازرگانی در آسیا بود که خاور و باختر و جنوب آسیا را به هم و به شمال آفریقا و خاور اروپا پیوند میداد؛ مسیری که تا سده ی پانزدهم میلادی بهمدت ۱۷۰۰ سال، بزرگترین شبکهٔ بازرگانی دنیا بود. این راه از شهرستان توان هوانگ در چین به ولایت کانسو میآمد و از آنجا داخل ترکستان شرقی امروزی میشد و از درون آسیای مرکزی می گذشت و از راه بیشبالیغ و آلمالیغ و اترار به سمرقند و بخارا میرسید. در بخارا قسمت اصلی آن از راه مرو، سرخس، نیشابور، گرگان، بام و صفی آباد به ری میآمد و از ری به قزوین و زنجان و شمال همدان از سمت کبودراهنگ سمت شمال این شهر نزدیک کوه قولی یابا و اردبیل و تبریز و ایروان میرفت و از ایروان به ترابوزان از بندرهای شام پایان میگرفت. قسمت فرعی این راه از سمرقند به خوارزم و از خوارزم به سرای و هشترخان و از آن جا به کنار رودخانهٔ «دن» و بندرهای دریای آزف پایان مییافت. مهمترین کالایی که از ایران میگذشت، ابریشم بود، اما چون ایرانیان مقدار بسیاری از ابریشم خام چین را که وارد میکردند، به خود تخصیص میدادند میتوانستند فراوردههای خویش را به هر بهایی که بخواهند، به کشورهای باختر زمین بفروشند.[۱]
پانويس