حکومت کرمانشاهان؛ منتخبی از اسناد عبدالحسین میرزا فرمانفرما(21-1320ق)
حکومت کرمانشاهان؛ منتخبی از اسناد عبدالحسین میرزا فرمانفرما(21-1320ق) | |
---|---|
پدیدآوران | اتحادیه، منصوره (نویسنده) غفوری، اعظم (نویسنده) |
ناشر | نشر تاریخ ایران |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۶ش |
شابک | 978-600-8687-13-9 |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
حکومت کرمانشاهان؛ منتخبی از اسناد عبدالحسین میرزا فرمانفرما(21-1320ق) تألیف منصوره (نظام مافی) اتحادیه، اعظم غفوری؛ کتاب حاضر مجموعه ای است دو جلدی که اسناد حکومت عبدالحسین میرزا فرمانفرما در کرمانشاه را در فاصله ی سال های 1320 تا 1323 قمری ارائه می کند. این اسناد شامل عرایض و گزارش هایی است که به حاکم نوشته شده است که هم جنبه ی خصوصی، شخصی و هم جنبه عمومی و دسته جمعی دارد. عرایض شامل انواع شکایات است و گزارشات نیز توضیح وقایع یا توصیف شرایط محل است. موضوع اسناد بسیار متنوع اند و می توان آن ها را از جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، مردم شناسی، اقتصادی و غیره مطالعه کرد. از اهم مسائل دیگری که در اسناد و مکاتبات کرمانشاه مطرح می گردد و اهمیت ویژه ای در مطالعات تاریخ دارد مسائل زنان است.
گزارش کتاب
اسناد منتشر شده در جلد اول این مجموعه، اسناد حکومت اول عبدالحسین میرزا فرمانفرما در کرمانشاه در 1323-1320 ق است. وقایع این حکومت در کتاب زندگی نامه وی تحت عنوان «زمانه و کارنامه سیاسی و اجتماعی عبدالحسین فرمانفرما» شرح داده شده است. فرمانفرما طی زندگانی و مشاغل وزاریی و حکومتی خود بایگانی مرتبی از اسناد داشت. در سال 1383 که زندگی نامه وی در دست تدوین بود این اسناد هنوز یافت نشده بود و از فرزندان او که حیات داشتند پرس و جو می شد و ایشان عقیده داشتند که فرنفرما اسنادش را از بین برده است. بنابراین زندگی نامه ی فرمانفرما بر اساس اسناد موجود در بایگانی وزارت خارجه ی ایران و نامه هایی که با دولت رد و بدل می کرد تهیه شد. در 1388 دکتر صبار فرمانفرما مائیان یکی از پسران اون فوت شد، چند صندوق سند در زیرزمین خانه ی وی پیدا شد که متاسفانه آفت زمانه مقدار زیادی از آن ها را از بین برده بود. آنچه قابل استفاده بود، توسط بازماندگان ایشان به مجلس شورای اسلامی اهدا و اسکن شد و اکنون برای عموم قابل استفاده است. البته اگر هنگام نگارش زندگی نامه ی ایشان دسترسی به این اسناد بود، مطمئنا کتاب بسیار جامع تر بود. فرمانفرما داماد مظفرالدین شاه بود، ولی رابطه ی خوبی با شاه نداشت. توطئه ی عده ای از درباریان موجب تبعیدش به عراق شد که تقریبا سه سال به طول انجامید. وقتی که بالاخره شاه اجازه ی مراجعت وی را به تهران داد ولی او نیامد و به حکومت کرمانشاه مأمور گشت. بنابراین فرمانفرما در این مأموریت از موقعیت چندان محکمی برخورار نبود. یک بار که تقاضای سوار از تبریز کرد، تا هرچه زودتر مشغول خدمت شود، شاه جواب نوشت: «امکان ندارد...». این اسناد شامل عرایض و گزارش هایی است که به حاکم نوشته می شد که هم جنبه ی خصوصی، شخصی، عمومی و دسته جمعی داشت. بسیاری اوقات نویسنده ی نامه یا عریضه مشخص نیست یا مهر و امضا خوانا نیست یا نامه فاقد مهر و امضاء است. عرایض شامل انواع شکایات از اجحاف، خشونت، درگیری یا تقاضای احقاق حق و یا تقاضای رجوع کار و ادامه ی مستمری است. گزارشات نیز توضیح وقایع یا توصیف شرایط محل است. تقریبا یک سوم یا بیشتر مکاتبات فاقد تاریخ اند. سبک نگارش بسیاری از نامه ها نارسا و ابتدایی است. چون نویسنده یا کم سواد بوده، یا فارسی زبان اصلی او نبوده. تعدادی هم توسط شخص دیگری نوشته شده است. به طور کلی این مکاتبات یک طرفه و خطاب به حاکم است. از جوابیه ی نامه ها و یا دستورات فرمانفرما اطلاعی در دست نیست. فقط از فحوای نامه ها گاه می توان به اوامر او پی برد. لحن عرایض به طور مرسوم توأم با خضوع، خشوع، اغراق، اظهار عبودیت و چاکری است که لزوما نشانه ی تمکین و اطاعت از حکومت نیست. البته افرادی که با این نوع اسناد آشنایی دارند می دانند که دنبال کردن یک ماجرا همیشه مقدور نیست، چون بسیاری اوقات فقط مقداری از مکاتبات باقی مانده است و پایان ماجرا روشن نیست. البته این امکان هم هست که آنچه گزارش شده، صحت نداشته و براساس دشمنی و قرض یا اطلاعات نادرست نوشت شده است. گاه اطلاعاتی ضد و نقیض به حاکم می رسید. البته به طوری که از این اسناد مستفاد می گردد، حاکم راپرت چی هایی داشت که او را از جریانات مطلع می کردند. تلگراف چی ها هم گاه اطلاعات می رساندند و یا از آن ها درباره ی وضع سوال می شد.
کرمانشاه در غربی ترین نقطه ی ایران قرار دارد و از شمال به کردستان، از شرق به همدان، از جنوب به لرستان و پشتکوه (ایلام) و از غرب به عراق - که در آن وقت جزء قلمرو عثمانی بود - محدود می شود.
قسمتی از کرمانشاه کوهستانی است و در مرکز آن رشته کوه زاگرس قرار دارد و دارای مراتع و زمینهای کشاورزی است. کرمانشاه دارای دو نوع آب و هوا است و به همین دلیل از زمانهای دور محل زیست ایلات بزرگ بوده و وجود ایلات همواره یکی از مسائل مهم سیاسی و اجتماعی این منطقه بوده است. کرمانشاه از نظر سوق الجیشی نیز اهمیت بسیار دارد. چرا که در مسیر بزرگراهی قرار گرفته است که تهران را به بغداد وصل می کند. بنابراین قرار گرفتن در مرکز این بزرگراه و واقع شدن در غربی ترین نقطه ی ایران، در امتداد مرز با عثمانی، اعتبار زیادی به آن می بخشید. شهر کرمانشاه، مقر حکومت ایلات بود و چون در نزدیکی دروازه های زاگرس و در ارتفاع کم واقع است، تنها را عبور به داخل کردستان به حساب می آمد و راحت تر از این مسیر راهی برای ورود به فلات ایران وجود نداشت. در گذشته یکی از مهم ترین ویژگی های کرمانشاه، مسأله ی زائرین بود. تمامی راه های زمینی ای که قفقاز، آسیای مرکزی و افغانستان را به اماکن مقدس کربلا و نجف می رساند، از کرمانشاه می گذشت. این شهر از رفت و آمد زائرین و نیز عوارض حمل جنازه هایی که با توجه به وصیت متوفی باید در اماکن مقدس دفن می شدند، بهره های زیادی می برد. در اوایل قرن بیستم تقریبا هر سال حدود یک صد و هفتاد هزار نفر زائر از این شهر می گذشتند و همواره در کنار زیارت، به تجارت نیز می پرداختند و این مسأله در اقتصاد کرمانشاه بسیار موثر بود. آب و هوای معتدل، جلگه های حاصل خیر، دشت های وسیع، مراتع سرسبز، سبب رونق کشاورزی و گله داری در ایلات کرمانشاه شده است. ایلات کرمانشاه، شیعه، اهل حق و یا سنی بودند. ایلات سنی مانند ایل جاف و اورامی با کردستان در ارتباط بودند، ایل کلیایی نیز با کردستان رابطه داشت. اما با وجود این قبیل مراودات ایلی، باید گفت تحولات سیاسی و اجتماعی کردستان و کرمانشاه که در مجاورت هم قرار دارند، تقریبا مسیر مجزایی داشتند. مذهب اغلب مردم کردستان سنی است در حالی که بیشتر مردم کرمانشاه شیعه هستند. شهر کرمانشاه یک شهر بزرگ بود، در کنار بافت ایلی، بافت شهرهای تجارتی را نیز داشت، ولی کردستان یک بافت سنتی و ایلیاتی داشت و سنندجف مرکز کردستان، بسیار کوچک تر از آن بود که شهری قابل اعتنا به شمار برود. شرایط اقلیمی کرمانشاه کوهستانی و دارای دشت هایی است که زندگانی دوگانه ای را برای مردم آن سامان رقم زده است. عده ای به کشاورزی و عده ای به دامداری اشتغال داشتند و جمعیت، ترکیبی از عشایر و روستائیان بود. عشایر بزرگ کرمانشاه از چندین شاخه تشکیل می شد که به سرزمین مشترکی مرتبط بودند، ولی حد و حدود زیاد مشخص نبود که باعث نزاع و درگیری دائمی بود. طوایف کوچک تر هم زیاد بودند که از چندین شاخه تشکیل می شدند که احتمالا نیای مشترکی داشتند. اکثر عشایر مسلح و سوارکار بودند و به طور کامل عنصری ناآرام، متحرک و متجاوز را تشکیل می دادند. فقر نیز موجب اختلاف و شرارت بود. مهمترین مطلب اکثر نامه ها و عرایض مسئله ناامنی و اختلاف بود، اختلاف بین فقیر و غنی، رئیس و مرئوسف ایلات قوی تر و ضعیت تر، بین مأمورین دولت و مردم و غیره،البته عامل دیگر اختلافات ضعف دولت، روشن نبودن قوانین، روشن نبودن حدود املاک و مراتع عشایر و به خصوص رقابت دیرینه و دائمی بین دولت قوی تر عثمانی و ضعیف تر ایران. در این شرایط سخت، حمایت خانواده همبستگی و خویشاوندی از اهمیت بسیار برخوردار بود. فرد در انزوا نبود و به تنهایی قادر به دفاع از خودش نبود و به طور گروهی می زیست و دارای رئیس یا مسئولی بود که از وی حمایت و حفاظت می کرد. ادامه حیات و امنیت بستگی به زندگی گروهی داشت و دولت نیز این همبستگی را تشویق می کرد. مسئولیت یا با کدخدا یا مالک یا خان و رئیس طایفه بود. ولی در عین حال این همبستگی نیرویی تولید می کرد که خود عامل خشونت، تهاجم و قتل و غارت می شد. این اسناد به خوبی قدرت و وظایف حکام در محل، رابطه با طبقات مختلف و ایالات، رابطه با دولت مرکزی و بسیایری مسائل دیگر را روشن می کنند. اداره ی امور در ایالات توسط حکام اجرا می شد و بی شباهت به نحوه ی اداره ی کشور توسط شاه نبود. البته حکام گاه به مدت کوتاه در محل حکومت می کردند و به دلایل مختلفی زود به زود تغییر می کردند و جز خوانین، اغلب حکام ریشه ی محلی نداشتند. ولی حکام در محل قدرت تام داشتند و از همان اقتداری که شاه در کل کشور داشت، برخوردار بودند.
لازم به اشاره است که موضوع اسنادی که منتشر می شود بسیار متنوع اند و می توان آن ها را از جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، مردم شناسی، اقتصادی و غیره مطالعه کرد. مسائل سیاسی شامل رابطه با قنسول های روس، انگلیس و عثمانی حمایت از اتباع ایران، دخالت در دعواهای ملکی و امنیت سرحد بود. از اهم مسائل دیگری که در اسناد و مکاتبات کرمانشاه مطرح می گردد و اهمیت ویژه ای در مطالعات تاریخ دارد، مسائل زنان، به خصوص که شرایط آنان در ایالت کرمانشاهان است. در واقع ما با شرایط سختی که زنان در این ایالت با آن روبرو بودند و در آن به سر می بردند روبرو می شویم. بسیاری از این مکاتبات حاکی از وضعیت اسفبار کل جامعه و به خصوص شرایط ناگوار زنان در این مکاتبات است. بخشی از این مکاتبات در جلد دوم منتشر شده است. اسناد سال 1321 ق در جلد اول ارائه گردیده است. اما اسناد سالهای 1322 و 1323 ق بدر جلد دوم آمده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران