غدیریه‌های فارسی (از قرن چهارم تا چهاردهم)

غدیریه‌های فارسی (از قرن چهارم تا چهاردهم)، تألیف پژوهشگر معاصر، محمد صحتی سردرودی (متولد 1343ش)، مجموعه اشعاری است که شاعران پارسی‌گو از کسایی مروزی (زاده ۳۴۱ق) تا آلاندوزلی (متولد 1343ش) در باب غدیر و ولایت و امامت امام علی(ع) سروده‌‌اند.

‏غدیریه‌های فارسی (از قرن چهارم تا چهاردهم)
غدیریه‌های فارسی (از قرن چهارم تا چهاردهم)
پدیدآورانصحتی سردرودی، محمد (نويسنده)
ناشروزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان چاپ و انتشارات
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1379ش
چاپ1
شابک964-422-347-0
موضوعشعر فارسی - مجموعه‎ها - غدیر خم - شعر - تاریخ - غدیر خم - شعر - مجموعه‏‌ها
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
/غ4ص3 4053 PIR
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

هدف و روش

  • نویسنده با اشاره به اینکه پس از آشنایى با الغدير تشویق شده که همان کارى را که علاّمه امینى در مورد غدیریه‌هاى عربى کرده‌اند، درباره غدیریه‌هاى فارسى و ترکى به سامان رساند، افزوده است:
  1. این کتاب به اقتفاى الغدير، به‌ترتیب تاریخى تنظیم شده است و غدیریه‌هاى شاعران پارسى‌سرا را از قرن چهارم تا عصر حاضر، بر اساس تاریخ وفات آنان، در خود گنجانده است.
  2. ترتیب فوق تنها در فصل دوازدهم (آخرین فصل) که حاوى غدیریه‌هاى شاعران معاصر و بیشتر زنده، است، تغییر یافته؛ یعنى به‌جاى تاریخ وفات، تولّد و به‌جاى قمرى، شمسى لحاظ‍‌ شده است.
  3. این تنظیم و ترتیب تاریخى فواید فراوانى دارد؛ از جمله اینکه تواتر اعتقاد و ایمان به حدیث غدیر را در میان شاعران فارسى‌سرا در طول این هزار و اندى سال مى‌رساند و تاریخ تطوّر و تکمیل ادبیات فارسى، به‌ویژه ادبیات آیینى را مى‌نمایاند و از تأثیر و تأثر شاعران نسبت به یکدیگر در این عرصه مبارک، پرده برمى‌دارد[۱].

ساختار و محتوا

این اثر، 12 فصل دارد و هر فصلی به یک قرن اختصاص داده شده است و از قرن 4 تا 14ق و همچنین قرن 14ش را شامل می‌شود.

نمونه مباحث

تا طنین افکند در گیتى نداىِ‌ الغدیرگشت بانگ حق طنین‌افکن ز ناىِ‌ الغدیر
شورِ حق افتاد در اقطار عالم آشکارحق بلندآوازه شد باز از نداىِ‌ الغدیر
جلوه‌ها بخشید چونان نیرِ اعظم به چرخآسمان را شرق را نور و بَهاىِ‌ الغدیر
خونِ‌ بیدار شفق گسترد در آفاقِ‌ عصرزان حماسه‌ىْ‌ جاودان فریادزاىِ‌ الغدیر'
نورباران گشت آفاق هدایت در جهانپهنه خاور درخشید از ضیاى الغدیر[۲]
یا على نام تو بردم نه غمى ماند و نه همّىبأبي أنت و أمّي
گوییا هیچ نه همّى به دلم بوده، نه غمّىبأبي أنت و أمّى[۳]

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص16- 17
  2. ر.ک: متن کتاب، ص512
  3. ر.ک: همان، ص448

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها