ملوک الکلام: دربارۀ نسب و سرگذشت فتحعلیشاه قاجار
ملوک الکلام: دربارۀ نسب و سرگذشت فتحعلیشاه قاجار تألیف فتحعلی شاه قاجار، با تصحیح سید سعید میرمحمدصادق؛ نوشتار پیش رو اثری است که فتحعلی شاه قاجار (1250- 1186 ق) آن را در آخرین سال زندگیاش تقریر کرده تا به وسیلۀ آن بینندگان حاضر را تذکری و آیندگان غایب را تفکری حاصل آید. این کتاب به نوعی حسب حال، زیستنامه و یا سرگذشتنامۀ فتحعلی شاه قاجار است. گزارش او دربارۀ تعداد سپاهیان و نیز جواهرات سلطنتی از نکات مهم این کتاب است.
ملوک الکلام: دربارۀ نسب و سرگذشت فتحعلیشاه قاجار | |
---|---|
پدیدآوران | فتحعلی شاه قاجار (نویسنده) میرمحمدصادق، سید سعید (مصحح) |
ناشر | نشر سنگلج |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۱ش |
شابک | 2-8-92181-964-978 |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
باباخان پسر حسین قلی خان جهانسوز در 26 سالگی پس از به قتل رسیدن عموی خود آقامحمدخان مؤسس سلسلۀ قاجاریه، به عنوان دومین شاه این سلسله در سال 1212 ق در تهران تاجگذاری کرد و در 68 سالگی پس از 37 سال سلطنت بر مردم و سرزمین ایران فوت کرد. دوران حکومت او، یکی از مهمترین ادوار تاریخ ایران به شمار میرود. دورانی که قدرتهای جهانی آن زمان (فرانسه، روس، انگلیس) برای دستیابی به منافع خود در زمین بازی سیاست، همواره به ایران به عنوان یک مهرۀ کارگشا توجّه میکردند و متأسفانه افرادی که خبره در سیاست و آگاه به حرکت قدرتهای بزرگ جهانی باشند، درمیان دولت مردان فتحعلی شاه قاجار نبود، تا ضمن خنثی کردن اقدامات سوء، بتوانند از معاهدات بین دولی برای کشور ایران ظرفیتهای جدیدی خلق کنند؛ برای همین یکی از میراث شوم قاجاریان و البته فتحعلی شاه، از دست دادن سرزمینهای پهناوری درشمال غرب ایران بود. دومین میراث فتحعلی شاه قاجار برای تاریخ ایران، تعدد زنان و فرزندان او بودند. این تعدد فرزندان نیز در زمان سلطنت وی و حتی پس از درگذشتش، اوضاع داخلی ایران را برهم زد. چرا که هرکدام از شاهزادگان، متوقع حکومت شهر و دیار یا جاه وجلال خاصی برای خود بودند. که این موضوع باعث شد تا مردم ایران در نواحی مختلف مورد تعدی بی شماری قرار گیرند.
نوشتار پیش رو اثری است که فتحعلی شاه قاجار (1250- 1186 ق) آن را در آخرین سال زندگیاش تقریر کرده تا به وسیلۀ آن بینندگان حاضر را تذکری و آیندگان غایب را تفکری حاصل آید. این کتاب به نوعی حسب حال، زیستنامه و یا سرگذشتنامۀ فتحعلی شاه قاجار است. گزارش او دربارۀ تعداد سپاهیان و نیز جواهرات سلطنتی از نکات مهم این کتاب است.[۱]
پانويس