ثلاث رسائل في علم الجرح و التعديل
ثلاث رسائل في علم الجرح و التعديل | |
---|---|
پدیدآوران | ابن حنبل، احمد بن محمد (نويسنده)
ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد (نويسنده) دار قطبی، علی بن عمر (نويسنده) صبری، عامر حسن (مقدمهنويس) صبری، عامر حسن (محقق) |
ناشر | دار البشائر الإسلامیة |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1425ق - 2004م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2ث8 114/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ثلاث رسائل في علم الجرح و التعديل، شامل سه اثر تحت عناوین «من سؤالات أبيبكر أحمد بن محمد بن هانئ الأثرم أباعبدالله أحمد بن محمد بن حنبل»، «مسائل أبيجعفر محمد بن عثمان بن أبيشيبة عن شيوخه» و «من تكلم فيه الدارقطني في كتاب السنن من الضعفاء و المتروكين و المجهولين» است. آثار یادشده در موضوع علم حدیث است و توسط عامر حسن صبری گردآوری و تحقیق شده است.
من سؤالات أبيبكر أحمد بن محمد بن هانئ الأثرم أباعبدالله أحمد بن محمد بن حنبل
اثری از ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل بن هلال شیبانى مروزى (164-241ق)، از فقها، محدثان و پیشوای حنبلیان است. اثر یادشده به علم رجال اختصاص یافته و توسط عامر حسن صبری تحقیق شده است.
این کتاب مشتمل بر پرسشهای ابوبکر اثرم از احمد بن حنبل درباره مسائل جرح و تعدیل، تاریخ راویان و نام آنها است[۱]. این اثر با عنوان «مسائل أحمد بن حنبل» نیز یاد شده است[۲]. این کتاب از نگارشهای مهم در علل حدیث، دانش جرح و تعدیل، تاریخ راویان حدیث، مصطلح حدیث و علوم آن است.
به دلیل وجود نقلهای فراوان از کتاب یادشده در نوشتههای تاریخی و جرح و تعدیل، به نظر آمده متن حاضر تنها بخشی از آن کتاب بزرگ است[۳]، لکن محقق بر این باور است این متن به دلیل فقدان نظم و ترتیب مشخص، در حقیقت گزیدهای از کتاب اصلی است که بر اساس نظم و ترتیب مشخصی بوده است. به نظر وی این اثر توسط ابوطاهر سلفی گزینش شده است[۴].
نویسنده، مطالب کتاب را در قالب نودودو روایت تنظیم کرده و در آن مطالبی را از احمد بن حنبل در خصوص برخی راویان، اعم از نام و مشخصات، جایگاه آنان در روایت حدیث و اطلاعات دیگر پیرامون آنها ذکر کرده است[۵].
اشتمال کتاب بر آراء و نظرات احمد بن حنبل و همچنین اشتمال آن بر اقوال و آراء علمای مشهور در حوزه جرح و تعدیل از ویژگیهای آن است[۶]. همچنین به دلیل اهمیت این اثر در حوزه علوم حدیث، بسیاری از عالمان در تألیفات خود از آن بهره بردهاند[۷].
محقق علاوه بر مقدمهای که در معرفی اثر و نویسنده آن آورده، به ثبت و ضبط متن اثر، شمارهگذاری روایات، اشاره به شماره صفحات نسخه اصلی در حاشیه و تعلیق بر برخی از مطالب و معرفی برخی از راویان در پاورقی پرداخته است. وی همچنین فهرستهای مفیدی را در آخر کتاب آورده است[۸].
جزء فيه مسائل أبيجعفر محمد بن عثمان بن أبيشيبة عن شيوخه
اثری از محمد بن عثمان بن ابیشیبه عیسی کوفی(متوفای 297ق)، از عالمان حدیث و رجال است. این کتاب در موضوع رجال (جرح و تعدیل) و توسط عامر حسن صبری تحقیق شده است.
نوشتار حاضر به پرسشهایی در موضوع نقد رجال حدیث، بیان علل برخی از احادیث و روایات توسط نویسنده از اساتید و مشایخ خود اختصاص یافته است[۹].
مطالب کتاب در قالب نود روایت است که در ضمن آنها سخنان مختلفی درباره احوال راویان حدیث و ارزشگذاری آنها مطرح شده است. همچنانکه در مواردی نیز سخنانی درباره احوال و مناقب برخی از راویان که اساسا غیر مرتبط به موضوع روایتگری است، ذکر شده است[۱۰]. علاوه بر این کتاب حاوی احادیثی مرفوع و برخی روایات از تابعان است که برخی از راویان متفرد به آن بودهاند. همچنین در آن از برخی فرقهها و مذاهب، کنیهها، القاب و نسب راویان نیز سخن به میان آمده است[۱۱].
پرداختن به مسائلی مختلف در خصوص جرح و تعدیل که پیشتر به آن پرداخته نشده، از ویژگیهای این اثر شمرده شده است[۱۲].
محقق علاوه بر آوردن مقدمهای درباره نویسنده و کتاب و مقابله متن حاضر با نسخه اصلی و ثبت و ضبط و تنظیم و شمارهگذاری فقرات آن، به آدرسدهی آیات و استخراج و مستندسازی احادیث و روایات در پاورقی پرداخته است. همچنین توضیحات مختصری درباره برخی از الفاظ و تعلیقاتی بر برخی از مطالب آورده است[۱۳].
من تكلم فيه الدارقطني في كتاب السنن من الضعفاء و المتروكين و المجهولين
نوشته محمد بن عبدالرحمن بن محمد مقدسی صالحی، معروف به ابن زریق حنبلی (متوفای 803ق) است. این اثر رجالی توسط عامر حسن صبری تحقیق شده است.
نوشتار حاضر مشتمل بر اطلاعاتی گردآوریشده از سخنان دارقطنی در کتاب سنن است که درباره ضعفا، متروکان و مجهولان از راویان حدیث مطرح نموده است[۱۴].
گردآورنده، مطالب درباره راویان را بر اساس حروف الفبا (در قالب بیستوهشت باب بههمراه مطالبی ذیل عنوان کنیهها) آورده است و بااینوجود در مواردی مشاهده شده است که دقت لازم را در ترتیب میان حروف رعایت نکرده است[۱۵].
وی نخست به شیوه دارقطنی در ذکر راوی مورد بحث پرداخته، سپس به استاد و شاگرد وی اشاره کرده است و در آخر سخن دارقطنی را پیرامون راوی مورد بحث ذکر نموده است.
لازم به ذکر است که گردآورنده، تمام راویانی را که دارقطنی به جرح آنان در کتاب سنن خود پرداخته، ذکر ننموده است. همچنین در برخی موارد به نظرات و آرای متعدد دارقطنی پیرامون راویان به شکل کامل نپرداخته است. ازاینرو محقق اثر تلاش کرده است تا نقص موجود را با تتبع در احوال راویان در منابع دیگر برطرف سازد[۱۶].
این اثر از جایگاه ویژهای در دانش رجال و جرح و تعدیل راویان برخوردار است و بهعنوان معجمی برای تمام راویان مطرحشده در کتاب سنن، شناخته شده است[۱۷].
محقق علاوه بر تنظیم فهرستی از راویانی ذکرشده در کتاب سنن بر اساس حروف الفبا و مقابله آن با اثر ابن زریق، به استخراج سخنان دارقطنی پیرامون برخی راویان از آثار دیگر و افزودن آن به کتاب حاضر بههمراه ذکر آدرس مطالب در کتاب سنن در میان علامت ] [ پرداخته است. مطالب افزودهشده، مشتمل بر راویانی است که در اثر ابن زریق نیامده و از سنن دارقطنی استخراج گردیده است. همچنین مواردی از کتاب «تخريج الأحاديث الضعاف في سنن الدارقطني» نوشته ابومحمد غسانی و کتاب «إتحاف المهرة بالفوائد المبتكرة من أطراف العشرة»، نوشته ابن حجر نیز توسط محقق به کتاب افزوده شده است[۱۸].
شمارهگذاری راویان، قرار دادن علامت (*) و علامت (=) در کنار نامهای تکراری به جهت نشان دادن ارتباط آنها، تنظیم دقیق مطالب، ذکر توضیحاتی پیرامون برخی راویان و حذف عبارت «قاله الدارقطني» از متن کتاب به دلیل عدم فائده مترتب بر آن، از دیگر کارهای محقق اثر است[۱۹].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص11
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص8 و 12
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص14؛ متن کتاب، ص25-27
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص8
- ↑ ر.ک: همان، ص18-19
- ↑ ر.ک: همان (کتاب دوم)، ص72 و 83
- ↑ ر.ک: همان، ص83
- ↑ ر.ک: همان، ص84
- ↑ ر.ک: همان، ص84
- ↑ ر.ک: همان، ص89-90
- ↑ ر.ک: همان (کتاب سوم)، ص154 و 157
- ↑ ر.ک: همان، ص157
- ↑ ر.ک: همان، ص157
- ↑ ر.ک: همان، ص158
- ↑ ر.ک: همان، ص160-162
- ↑ ر.ک: همان، ص162
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.