پلوتارک
نام | پلوتارک |
---|---|
نامهای دیگر | فلوطرخس
بلوطرخوس پلوتارخ پلوتارخوس پلوتارکوس فلوطرخوس |
نام پدر | نیکاراکوس |
متولد | 46 م |
محل تولد | نیکاراکوس |
رحلت | 127م |
اساتید | |
برخی آثار | حیات مردان نامی |
کد مؤلف | AUTHORCODE00457AUTHORCODE |
پلوتارک یا پلوتارخوس (حدود46 - 127م) از تاریخنگاران، زندگىنامهنویسان و مقالهنویسان یونان باستان
ولادت
نام پدر وی مشخص نیست اما بنا بر داستانها و روایاتی که سینه به سینه نقل شده است، احتمالا نامش نیکاراکوس (به انگلیسی: Nίκαρχoς) بوده است.
وى در یکى از خانوادههاى مهم شهر خرونه در مرکز یونان به دنیا آمد.
فعالیتها
او در سال 66م بهگاه دیدار «نرون»، قیصر روم، از آتن، در این شهر بوده است. بعدها در یونان و مصر به سیاحت پرداخته و چند صباحى در روم زیست و مورد عنایت «تراژان» واقع گشته و از جانب او به امارت شهرى گماشته شد.
وى سالهاى آخر زندگىاش را در زادگاه خود که به رسوم و آداب و مردمانش دلبستگى فراوان داشت، گذراند و در آنجا مدرسهاى گشود و حلقه درس داشت.
در فهرست معروف به «لامپیریاس» شماره نوشتهها و رسالات پلوتارخ، 277 ذکر شده و گویا این فهرست، ناقص و در برخى موارد غیر قابل اعتماد است.
علت این اشتهار آن است که مورخ مذکور، مروّج سبک و روش مخصوصی در تاریخ است که همانا بیان حیات مردان مشهور و مقایسهٔ نکات برجسته و جالب زندگانی آنان با یکدیگر است. غرض مؤلف از انتخاب این شیوهٔ تحریر، که قبل از او هم سابقه داشتهاست، این بوده که بر خلاف اغلب مورخین معاصر خود، به ذکر سرگذشتها و فتوحات و حوادث تاریخی اکتفا ننماید بلکه خصوصیات اخلاقی مردانی را که منشأ تحولات بزرگی در دنیای قدیم بودهاند به محک آزمایش و نقادی و سنجش بزند و از این طبایع قوی و مردان با اراده که بعضی صاحب فضائل گرانمایهای بوده و برخی ضعف و انحرافاتی داشتهاند، نمونههای کاملی در تقوا و اراده بدست دهد تا این نمونهها، راهنمای نسلهای آتی باشند.
به عبارت دیگر نیت مؤلف این بودهاست که از تاریخ گذشتگان، درس عبرت و سرمشقی برای هدایت آیندگان فراهم آورد.
بطوری که از فحوای کلام مؤلف در آغاز شرح حیات پریکلس مستفاد میشود، نظر مؤلف بیشتر یک نظر اخلاقی بوده، حتی خواستهاست با ذکر نمونههای واقعی و زنده، احساس خواننده را به پیروی از نیات پاک، و مکارم اخلاقی و ورع و عدالت و شجاعت و نیروی ایمان تحریک کند و آزادمنشی و غروری را که در شخصیتهای تاریخ قدیم وجود داشت و در آغاز دوران مسیحیت در تحت سلطهٔ استبداد و فساد ضعیف و پایمال شده بود، دوباره جان بخشد.
خلاصه آنکه غرضش آن نبود که مانند افلاطون در کتاب جمهوریت، از راه تشکیل جامعهٔ ایدهآل و بسط عدالت و تشکیلات صحیح سیاسی، مردم را هدایت و ارشاد کند، بلکه نظرش بیشتر معطوف به اصلاح مردم از راه تهذیب اخلاق و تبعیت از نمونههای زنده و قدیمی تاریخ بودهاست.[۱]
آثار
از جمله کتابهاى معروف او عبارتند از
- رساله در اخلاق؛
- رساله در موسیقى؛
- مسائل طبیعى؛
- ایرانیان و یونانیان به روایت پلوتارخ؛
کتاب بسیار مهم پلوتارخ که در سراسر جهان سخت شناخته و معروف است همان «سرگذشتها» است که تحت عنوان «زندگى مردان نامدار (حیات مردان نامى)» به فارسى نیز ترجمه شده است. این کتاب، زندگىنامه مردان تاریخ، شاهان، قیصر، آزادگان و نامورانى است که در روزگار کهن به سبب کردارى و یا تقوا و فضیلتى مشهور و زبانزد بودند.
وى به سبب سبک ویژهاش در نویسندگى که اغلب شیوه همهپرسى افلاطونى را به کار مىبرد و همچنین به جهت روش و برداشت خاص فلسفى، اخلاقى و سیاسىاش که در نوشتههاى او منعکس است، از دیرباز سخت مورد پسند مردمان بوده و از اقبال خاص و عام برخوردارى داشته است.
گزارش او درباره آیین ایرانى به علت اشتمال بر نکتههاى دقیق و باریک و آگاهىهاى خاص درباره پیشینه کیش زروانى در ایران باخترى، اهمیت خاصى دارد. وى در فصلى از رساله ایزیس و ازیریس به اصول دین، آیین و مراسم و نیز روایات مربوط به رستاخیز در دین ایرانى پرداخته است.
پانويس