اندیشه سیاسی علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی
اندیشه سیاسی علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی | |
---|---|
پدیدآوران | ملایی، محمدرضا (نویسنده) |
ناشر | پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۳۹۷ش |
شابک | 2-467-195-600-978 |
کد کنگره | |
اندیشه سیاسی علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی تألیف محمدرضا ملایی، در تحقیق حاضر، با الگویی از اندیشه ورزی سیاسی مبتنی بر فقاهت و عرفان شیعی مواجه خواهیم شد که در آن، شاهد کیفیت و میزان حضور عرفان و فقه در سه عرصهی فلسفهی سیاسی، اخلاق سیاسی و فقه سیاسی از منظر علامه طهرانی خواهیم بود.
ساختار
این پژوهش در چهار فصل اصلی سامان یافته است:
فصل اول: مفاهیم بنیادین در اندیشهی سیاسی علامه طهرانی- اندیشهی سیاسی علامه، متأثر از قرائتی عرفانی از توحید، ولایت، عصمت و غیبت است. به همین دلیل این فصل متکفل تبیین این چهار مفهوم از منظر علامه است.
فصل دوم: فلسفهی سیاسی علامه طهرانی- در این فصل فلسفهی سیاسی علامه ذیل پنج عنوان کلی «بیگانگی و یگانگی انسان ها»، «نابرابری و برابری»، «قدرت»، «محدودیت های قدرت»، «غایات قدرت» تبیین شده است.
فصله سوم: اخلاق سیاسی علامه طهرانی- در این فصل با ترتیبی عرفانی و مشابه با سیر و سلوک سالکان الی الله برای جامعه مسلمانان مواجه می شویم.
فصل چهارم: فقه سیاسی علامه طهرانی- در این فصل چهار بخش سامان یافته است.
گزارش محتوا
اندیشهی سیاسی علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی از ویژگیهای خاصی برخوردار است. وی از معدود فقهایی است که در عرفان نظری و عملی و نیز حکمت متعالیه، ورودی بسیار جدی داشت و علاوه بر تلاش جدی در علوم اسلامی، فعالیت های اجتماعی و سیاس زیادی از خود نشان داد و حتی کتاب های مهمی دربارهی مسائل و معضلات اجتماعی و سیاسی نگاشت. موضع گیریهای سیاسی و نظریات علمی و نیز راه حل های وی برای معضلات جامعه در حوزهی فرهنگ و سیاست و حتی اقتصاد نشان می دهد که وی بر اساس منظومهی فکری ای منسجم در حوزهی اندیشهی سیاسی و بر اساس الگوی ولایت سیاسی فقهای عارف، به این مسائل ورود میکند. این منظومهی فکری، از محتوای خاصی برخوردار است و می توان گفت متأثر از احاطهی وی بر عرفان و حکمت متعالیه است. می توان گفت دغدغهی اصلی علامه طهرانی حضور پررنگ هستی شناسی و انسان شناسی عرفانی در تمام عرصه ها حتی سیاست است و به همین دلیل سعی میکند سیرو سلوک عرفانی را در سیاست وارد کند و عرفان عملی را در مقیاس جامعه، تطبیق دهد؛ بنابراین ریاست انسان کامل بر جامعه را پیشنهاد می دهد و در همین راستا، نقشی برای مردم در مشروعیت بخشی به مناصب ولایی انسان کامل قایل نیست.
مسئلهی اصلی تحقیق پیش رو، تبیین اندیشهی سیاسی علامه و البته یافتن تأثیرات عرفان و حکمت در منظومهی اندیشهی سیاسی اوست. [۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران