ابن‌ کرنيب،‌ حسين‌ بن‌ ابى‌الحسين‌

ابواحمد حسين‌ بن‌ ابى‌ الحسين‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ يزيد، فيلسوف‌، پزشک‌ و متکلم‌.

ابن‌ کرنيب،‌ ابواحمد حسين‌ بن‌ ابى‌ الحسين‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ يزيد
NUR00000.jpg
نام کاملحسين‌ بن‌ ابى‌ الحسين‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ يزيد؛
نام‌های دیگرابن‌ کرنيب‌، ابواحمد (ابوالحسن) حسين‌ بن‌ ابى‌ الحسين‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ يزيد؛
تخلصابن‌ کرنیب؛
نام پدرابوالحسين‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ يزيد؛
محل تولدبغداد؛، عراق؛
محل زندگیعراق؛
رحلت300ق‌؛
خویشاوندان
دیناسلام؛
مذهباهل‌سنت؛
پیشهفيلسوف‌، پزشک، متکلم‌؛
اطلاعات علمی
درجه علمیفيلسوف‌، پزشک، متکلم‌؛
اساتیدابويحيى‌ ابراهيم‌ مَرْوَزی؛
معاصرینابوبِشْر مَتّى‌ بن‌ يونس؛‌
شاگردانحسن‌ بن‌ عاشور رُصافى‌؛

وی مانند پدرش‌ به‌ ابن‌ کرنيب‌ معروف‌ بود.

خاندان

ابن‌ کرْنيب، عنوان‌ 3 شخصيت‌ علمى‌ و فلسفى‌ از يک‌ خانواده‌ که‌ در سده‌های 3 و 4ق‌/9 و 10م‌ در بغداد مى‌زيسته‌اند.

مکتب‌ فلسفى‌ اسکندريه‌

قديم‌ترين‌ منبع‌ موجود که‌ در باب‌ وی مطلبى‌ دارد، کتاب‌ التنبيه‌ و الاشراف‌ مسعودی است‌ که‌ از وی با کنيه ابومحمد ابن‌ کرنيب‌ ياد کرده‌ و او را هم‌شاگردی ابوبِشْر مَتّى‌ بن‌ يونس‌ (د 328ق‌/940م‌) و اين‌ هر دو را از شاگردان‌ ابويحيى‌ ابراهيم‌ مَرْوَزی دانسته‌ و بر اين‌ اعتقاد است‌ که‌ ميراث‌ مکتب‌ فلسفى‌ اسکندريه‌، پس‌ از مروزی به‌ اين‌ دو تن‌ و بعد از ايشان‌ به‌ فارابى‌ رسيده‌ است.

اما ابن‌ نديم‌ ابواحمد را از استادان‌ متى‌ بن‌ يونس‌ دانسته‌ و چنين‌ مى‌نمايد که‌ وی را از طريق‌ ابراهيم‌ قُوَيْری و ابوالعباس‌ احمد بن‌ طيب‌ سَرَخْسى‌ شاگرد يعقوب‌ بن‌ اسحاق‌ کنْدی مى‌داند.

ابن‌ نديم‌ مى‌افزايد که‌ او در شمار متکلمانى‌ بوده‌ که‌ روش‌ فيلسوفان‌ طبيعى‌ داشته‌اند و در اوج‌ فضل‌ و معرفت‌ بوده‌ است‌.

قفطى‌ نيز مقام‌ علمى‌ وی را ستوده‌، اما کنيه‌اش‌ را به‌ ترديد «ابوالحسن‌» يا «ابواحمد» ذکر کرده‌ است‌.

از قول‌ حسن‌ بن‌ عاشور رُصافى‌ که‌ خود را از شاگردان‌ ابواحمد ابن‌ کرنيب‌ مى‌شمرده‌، نقل‌ کرده‌اند که‌ ابواحمد در بغداد اقامت‌ داشته‌، در منزل‌ خويش‌ تدريس‌ حکمت‌ طبيعى‌ و فنون‌ طب‌ مى‌کرده‌ و در حوزه درسيش‌ شاگردان‌ بسياری حضور مى‌يافته‌اند.

وفات

مسعودی از تاريخ‌ فوت‌ وی هيچ‌ ذکری به‌ ميان‌ نياورده‌ است‌. ظاهراً ابن‌ نديم‌ تاريخ‌ مذکور را در کتاب‌ خود آورده‌ بود، اما در نسخه‌های موجود اين‌ کتاب‌ افتاده‌ است‌.

برخى‌ از متأخران‌ تاريخ‌ درگذشت‌ او را در 300ق‌/913م‌ دانسته‌اند.

آثار

آثار منسوب‌ به‌ وی عبارتند از:

1.کتاب‌ الرد على‌ ابى‌ الحسن‌ ثابت‌ بن‌ قره فى‌ نفيه‌ وجوب‌ وجود سکونين‌ بين‌ کل‌ حرکتين‌ متضادتين،

اين‌ اثر، ردی بوده‌ است‌ بر کتاب‌ فى‌ الوقفات‌ التى‌ فى‌ السکون‌ الذی بين‌ حرکتى‌ الشريان‌ المتضادتين‌، که‌ ثابت‌ بن‌ قره‌ آن‌ را در دو مقاله‌ به‌ زبان‌ سريانى‌ در رد اثری از کندی تأليف‌ کرده‌ بود. عيسى‌ بن‌ اُسَيَّد نَصْرانى‌، شاگرد ثابت‌ آن‌ را از سريانى‌ به‌ عربى‌ ترجمه‌ کرده‌ و ثابت‌ بن‌ قره‌ خود آن‌ را تصحيح‌ کرده‌ بوده‌ است‌. اگرچه‌ حُنين‌ بن‌ اسحاق‌ عبادی از آن‌ کتاب‌ سخت‌ تمجيد مى‌کرده‌، اما ابواحمد ابن‌ کرنيب‌، بعد از درگذشت‌ ثابت‌، آن‌ رديه‌ را نگاشته‌ است. به‌ نظر مى‌رسد که‌ قفطى‌ اين‌ کتاب‌ را در اختيار داشته‌، زيرا آن‌ را اثری «بى‌فايده‌» دانسته‌ است؛

2. کتاب‌ مقاله فى‌ الاجناس‌ و الانواع‌ و هى‌ الامور العاميه‌،

3.تفسير بعض‌ المقاله الاولى‌ و بعض‌ المقاله الرابعه من‌ کتاب‌ السماع‌ الطبيعى‌ لارسطو طاليس‌،

اين‌ اثر تفسيری است‌ بر قسمت‌هايى‌ از مقاله‌های يکم‌ و چهارم‌ کتاب‌ سماع‌ طبيعى‌ ارسطو، تا گفتار در باب‌ زمان‌. [۱]. ‌

پانویس

  1. جمشيدنژاد، غلامرضا، ج4، ص519

منابع مقاله

جمشيدنژاد، غلامرضا، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


وابسته‌ها