ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت
ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت | |
---|---|
پدیدآوران | جوادی آملی، عبدالله (نویسنده) محرابی، محمد (تنظیم و ویرایش) |
ناشر | اسراء |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1378 |
موضوع | ولایت فقیه اسلام و دولت |
کد کنگره | ۲۲۳BP/۸/ج۹و۸۳ ۱ |
ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت تألیف عبدالله جوادی آملی(متولد 1312ش)، که توسط محمد محرابی تنظیم و ویرایش گردید.
ظرافت موضوع ولایت فقیه از سویی و هجوم فکری و فرهنگی بیگانگان از سوی دیگر، باعث ایجاد تردید و تزلزل و طرح پرسش ها و شبهاتی در این زمینه گردیده.
کتاب حاضر پاسخی درخور و به هنگام به این تقابل فکری است. این کتاب در 7 فصل تنظیم شده است.
5 فصل اول آن به موضوع حکومت اسلامی و ولایت فقیه میپردازد. فصل ششم به طور خاص به امام خمینی اختصاص دارد. این فصل به 4 بخش تقسیم میشود.
بخش اول نکاتی درباره شخصیت عرفانی امام، جامعیت ایشان در دین و برتری ایشان نسبت به سایر سالکان و عارفان بیان میکند. بخش دوم به بررسی مراحل تکامل تاریخی علم فقیه و ولایت فقیه میپردازد. در این فصل بیان میشود که نقطه اوج این تکامل توسط امام خمینی صورت گرفته است. بخش سوم توضیحاتی درباره نهضت امام خمینی از ابتدای شکل گیری آن، الگوبرداری آن از نهضت عاشورا و خصوصیات امام و اهداف ایشان از این قیام را بیان میکند. و نهایتا بخش چهارم به چگونگی حفظ دستاورد مهم و ارزشمند امام(ره) یعنی حکومت اسلامی میپردازد.
فصل 7 کتاب نیز مربوط به پرسش و پاسخ و رفع شبهات در زمینه حکومت دینی و اسلامی است.
بخش اول:
در زندگی 90 ساله و پربرکت امام دو دهه بسیار مهم وجود دارد که مخصوص ایشان است و دیگران ندارند. یکی دهه غیب و عرفان که مربوط به جوانی ایشان است(38-27). در این سالها حضرت امام کتاب های عمیق عرفانی را نوشتند.
دهه دوم دهه شهادت و اوج رهبری ایشان است که از سال 1357 آغاز تا 1368 ادامه می یابد. امام در این دهه جهان سیاسی معاصر را زیر و رو میکند.
بجز این دو دهه باقی عمر امام با ریاضت و تهذیب نفس و تدریس سپری شد.
امام خمینی هم تئوری پرداز مسائل متنوع فردی و اجتماعی اسلام بود و هم مجری آن. ایشان اعتقاد داشتند که عالمان، متولیان دین هستند و موظفند از دین خدا حفاظت کنند. امام بخاطر حفظ دین خدا و حق محوری قیام کردند نه برای ارضاء هوا و هوس خود. در نتیجه از صدر نهضت تا لحظه جان دادن هیچ گاه در دام دنیاپرستی گرفتار نشدند.
بخش دوم: امام خمینی و ولایت فقیه
مسئله ولایت فقیه در زمان علمای متقدم نیز وجود داشت. تحولی که امام به وجود آورد این بود که آن را از ساحت فقه خارج و در زمره احکام الهی- سیاسی قرار داد. از نظر ایشان بر فقیه جامع الشرایط در عصر غیبت امام معصوم واجب است که نظام اسلامی را تاسیس کند و به مقابله با ظالم بپردازد.
یکی از تفاوتهای امام با عالمان دیگر در باب شرایط ولی فقیه است.دیگران شرایط ولی فقیه را حصولی می دانستند. ولی امام بخشی از آن را حصولی و بخش مهم دیگر را تحصیلی می دانند. یعنی اینگونه نیست که تنها در صورتی که مردم حاضر باشند و شرایط بدون خطر فراهم باشد، باید به تأسیس حکومت اسلامی مبادرت کرد، بلکه باید این شرایط را به دست آورد.
تحول دیگر امام مربوط به رابطه فقیه با مردم بود. امام توانست این رابطه را از سطح «مرجع تقلید و مقلد» تا سطح «امام و امت» ارتقا دهد.
فرق امام راحل با عالمان دیگر این بود که آنان می گفتند: «مردم قیام کنید.» و میخواستند مردم را از پشت سر سوق بدهند، اما امام امّت خود جلو افتاد.
بخش سوم: امام خمینی و عزّت مردم چهار رکن اساسی قیام 15خرداد: رکن اول رکن زمانی است که امام خمینی با سخنرانی خود در عصر عاشورا، زمینه قیام را فراهم نمود.
رکن دوم رکن مکانی است که آن سخنرانی تاریخ ساز امام در مدرسه فیضیه انجام شد. رکن سوم و چهارم مربوط به قیام کنندگان است که آنان چه کسانی بودند.
تأثیر نهضت عاشورا بر نهضت امام خمینی: مبدأ مهم شکل گیری انقلاب اسلامی روز 12محرم بود که 15خرداد نام گرفت. حضرت امام پیش از دیگران، هم مبدأ فاعلی این نهضت را و هم مبدأ غایی آن را بررسی کرد، لذا پس از پیروزی انقلاب اسلامی بطور مکرر توصیه میفرمود که نام کربلا و یاد امام حسین(ع) را احیا کنید. بنابراین، شروع انقلاب اسلامی، دوام آن، محورهای اصلی پیامهای رهبر انقلاب، وصیت ها و توصیههای ایشان پس از پیروزی انقلاب در جریان نهضت جهانی سالار شهیدان خلاصه می شد.
عناصر محوری نهضت امام خمینی:
1.هدف و اهتمام امام: الف) هدف امام جز رضای خدا و احیای کلمه عُلیای الله نبود. ب) اهتمام به امور مسلمین ج) اهتمام به امور جامعه اسلامی د(حفظ استقلال و عزت در برابر دولت طغیانگر
2.دوری امام خمینی از دنیاگرایی
3.خلوص نهضت و یاوران امام خمینی: امام خمینی همان گونه که اصل قیام برضد طاغوت را از سالار شهیدان، حضرت حسین بن علی آموخت، نحوه خلوص مردمی آن را نیز از امام معصوم خود فراگرفت.
4.امام خمینی عقل برتر زمانه
5.مردمی بودن نهضت امام خمینی: ملت ایران هیچ گاه صحنه مبارزه را ترک نکرد و از بذل هیچ چیز حتی جان خود نیز دریغ نورزید.
بخش چهارم: تداوم راه امام خمینی
اگر کسی بخواهد خود را سالک کوی امام و پیرو خط آن حضرت بداند،باید زمان و زمانه را کاملاً بشناسد، سیاستهای داخل و خارج را به خوبی درک کند و در این درک، هوا و هوس او را همراهی نکند. بنابراین حتی معصوم بودن امام و رهبر نیز به تنهایی برای حفظ نظام اسلامی کافی نیست، بلکه آنچه جامعه دینی را نگاه می دارد، حضور مردم است و آنچه مردم را در صحنه حاضر نگاه می دارد، رشد فرهنگی و فکری مردم میباشد.
علل سقوط حکومت از دیدگاه امیرالمؤمنین:
1.اصول اساسی را ضایع نمودن
2.به جاه زودگذر دنیا مغرور شدن
3.فرومایگان را مقدم داشتن
4.فرزانگان را مؤخّر قرار دادن [۱]
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام، ص12-13
منابع مقاله
بینام، طوبی اندیشه (سطح یک)، سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام خمینی(ره)، بنیاد تبیین اندیشههای امام خمینی(ره) در دانشگاهها