ابن جنید رازی، تمام بن محمد
تَمّامِ رازی، ابوالقاسم تمام بن محمد بن عبدالله بجلی(330- محرم 414ق/942- مارس 1023م)، محدث ایرانیتبار دمشق.
زندگینامه
دربارۀ انتساب بَجَلی یا بَجْلی وی نمیتوان با قطعیت سخن گفت. پدرش از ری به دمشق نقل مکان کرد و تمام در همانجا زاده شد. گویا او در تمام عمر خویش جز برای مسافرتی تا رَمله در فلسطین، هیچگاه پای از دمشق فراتر ننهاد.
تحصیلات
با این حال، موقعیت فرهنگی دمشق و اقامت عالمانی از بومهای گوناگون در آنجا، شاگردی وی را نزد بسیاری از مشایخ ممکن ساخت.
استادان
تمام که استماع حدیث را در کودکی آغاز کرده بود، نزد بسیاری از مشایخ پدرش همچون ابوبکر عُذری و ابوبکر قرشی وراق حدیث شنید. در میان مشیخۀ وی خیثمه بن سلیمان، حسن بن حبیب حصائری، احمد بن محمد فَضالۀ حمصی، ابومیمون بن راشد، اخوتبوک، ابواحمد عمرو بن عثمان سبیعی، ابویعقوب اذرعی، ابوبکر بزاز، ابوالمفضل شیبانی و علی بن عمر دارقطنی نامبردارند.
شاگردان
از شاگردان او در حدیث، میتوان به احمد بن محمد عتیقی، ابوالحسیـن میدانـی، حسن بن علی لَبّاد، عبدالعزیز کَتّانـی و احمد بن عبدالرحمان طرائفی اشاره کرد. ابوعلی اهوازی و عبدالعزیز کتانی از شاگردان وی، دانش رجالی او را بهویژه در حدیث بوم شام ستودهاند. روایات وی اصلیترین منبع ربعی(د 444ق/1052م) در گردآوری مجموعۀ فضایل شام و دمشق بوده است، چنانکه ربعی افزون بر نیمی از احادیث کتاب فضائل الشام و دمشق خود را از او روایت کرده است. ابن عساکر نیز دربارۀ وفیات عالمان شام، بسیار از وی نقل کرده است.
قرائت وی
دربارۀ وقوف او به علم قرائت، بدین گزارش بسنده کردهاند که قرائت ابوعمرو بن علاء را نزد ابوبکر ربعی فرا گرفت. با این حال، نباید از یاد برد که در شمار مشایخ او، استادانی همچون یحیی بن احمد عَبسی، ابومنصور محمد بن زریق بَلَدی، ابوبکر طَرسوسی و ابوبکر مُرّی بودهاند که در این دانش عالمانی شناخته شدهاند. از دیگر سو در میان شاگردان وی نیز میتوان از مقریانی نامدار همچون محمد بن علی مُطرّز و ابوعلی اهوازی سراغ گرفت.
آثـار
آثار: بازمانده از تمام، حدیثی هستند و توجه به روایاتی که کمتر توسط دیگران نقل شده، در آنها چشمگیر است. گویا او چندان به نقد حدیث متمایل نبوده، و بیشتر کوشیده است اِسنادهای مختلف روایات مفرد و غریب را گرد آورد.
این آثار از وی به چاپ رسیده است:
1. الفوائد. در این کتاب که در اواخر عمر یعنی در حدود سال¬های 411 و 412ق نوشته، روایات غریب و مفرد مشایخ خود را بر اساس طرف حدیث گرد کرده، و هرگاه لازم دانسته، دربارۀ واژگان، رجال، متن و یا اسانید دیگر حدیث توضیح داده است. ابوسلیمان جاسم دوسری در کتاب الروض البسام بترتیب و تخریج فوائد تمام، به تخریج احادیث این مجموعه و طبقهبندی موضوعی آنها پرداخته است.
2. مسند المقلین من الامراء و السلاطین. در این اثر به شیوۀ مسانید، روایاتی را که از حکمرانانی چون حجاج بن یوسف، ابومسلم خراسانی و نصر بن سیار در اختیار داشته، آورده است. این کتاب به کوشش مجدی فتحی سید، و بار دیگر به همراه المدرج الی المدرج سیوطی به کوشش صبحی بدری سامرایی منتشر شده است.
3. حدیث ابی العُشراء، تخریج تمام از تنها حدیث ابیالعشراء اسامه بن مالک دارمی، تابعی بصری دربارۀ احکام زکات که به کوشش بسام عبدالوهاب جابی منتشر شده است.
افزون بر اینها، نسخهای با عنوان رساله فی بیان الفرق الضاله به نام وی در کتابخانۀ کوپریلی نگهداری میشود. بر پایۀ آنچه که از آغاز و پایان آن نقل شده، این کتاب دربر دارندۀ بحثهایی در رد مذهب اشعری است. نظر به رواج تدریجی مذهب اشعری در میان اصحاب حدیث شام در آن عصر، و هم نگارش کتابی توسط شاگرد وی ابوعلی اهوازی در نقد این مذهب، میتوان گفت مکتوب تمام نیز برای برآوردن چنین هدفی نوشته شده است.
نسخههای دو جزء حدیثی نیز از وی بر جای مانده که با عناوین الجزء در اخبار و حکایات ابوبکر ربعی و نیز، حدیث اسلام زید بن حارثه از آنها یاد شده است.
ابن رجب حنبلی و حتى در دورهای متأخرتر سیوطی، از کتاب اخبار الرهبان وی مطلبی را نقل کردهاند که نشان میدهد تا زمان¬هایی دور، این اثر هنوز باقی بوده است. علی هندی نیز کتابی با عنوان فضل مغاره الدم به وی نسبت داده، و حدیثی را از آن نقل کرده است[۱]
پانویس
- ↑ فرامرز حاج-منوچهری، ج 16، ص130-131
منابع مقاله
حاج¬منوچهری، فرامرز، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال چاپ 1378