سقای بخارایی، بهرام
سقای بخارایی، بهرام | |
---|---|
بهرام سقّایِ بخاری (بخارایی)، شاه بیات بردوانی جغتایی ماوراءالنهری (متوفی ۹۷۰ق/۱۵۶۳م)، از عارفان و شاعران بزرگ و از مریدان شیخ محمد خبوشانی بوده است.
نسب
وی ترکنژاد و از قبیله بیات بود و نسبش به ترکان جغتایی میرسید[۱].
سرگذشت
بهرام سقا از مریدان شیخ محمد خبوشانی بود و پیش از تحول روحی و یافتن حالت جذبه و روی آوردن به پیشه سقایی، مقام و منصبی در سپاه جلالالدین محمد اکبرشاه داشت.
او در ۹۶۷ق به لاهور و سپس به دهلی رفت و در مزار خواجه نظامالدین اولیا (متوفی ۷۲۵ق/۱۳۲۵م) اقامت گزید. وی در این شهر سقایی میکرد، در مجالس سماع حضور مییافت و در حالت وجد و جذبه شعر نیز میسرود.
او پس از یک سال با برادر کوچک خود، بایزید بیات، به اکبرآباد (آگره) رفت و در آنجا سقاخانهای بنا نهاد؛ اکبرشاه نیز گاه به سقاخانه وی میآمد و به اشعار او گوش میداد. بهرام در اکبرآباد متهم به «رفض» شد و به همین سبب، دلسرد گشت و اکبرآباد را ترک کرد[۲].
وفات
او در ۹۷۰ق/۱۵۶۳م درگذشت. برخی از منابع محل وفات و دفن بهرام را سراندیب و برخی دیگر بردوان میدانند. آرامگاه او زیارتگاه مردمان است.
آثار
بهرام سقا به زبانهای فارسی، ترکی و اردوشعر میسرود. دیوان فارسی شاه قاسم انوار و دیوان ترکی شاه نسیمی را تتبع کرده و اشعار بسیاری از خود باقی گذاشت. اشعار فارسی وی در قالب غزل و مثنوی است. بیش از ۳۰ هزار بیت غزل عارفانه به سبک غزلیات مولانا جلالالدین و قاسم انوار (متوفی ۸۳۷ق/۱۴۳۴م) سروده و تخلص وی سقا بوده است.
غیر از دیوان غزلیات، مثنویهای کوتاه مانند مثنوی در حلواگیری (حلواسازی)، مثنوی در آداب خیمهدوزی که به گفته وی، ترجمه رساله امام جعفر صادق(ع) است، مغنی نامه و... از وی برجا مانده است[۳].
ابیات زیر، قسمتی از اشعار وی میباشد:
پا ز سر کرده براه طلبش حیرانم | که من قطره کجا و هوس عمانم | |
در پی گوهر مقصود در این بحر عمیق | همچو غواص فرو رفته و سرگردانم [۴] |
پانویس
منابع مقاله
- سقایی بخارایی، بهرام، «دیوان سقای بخارایی»، به کوشش دکتر محمد یوسف، دهلی نو، معاونت فرهنگی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1388.
- ناصر، محمد، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، چاپ اول، 1383.