دیوان سقای بخارایی
دیوان سقای بخارایی | |
---|---|
پدیدآوران | سقای بخارایی، بهرام (نويسنده) یوسف، محمد (گردآورنده) |
ناشر | فخرالدین نصیری امینی ** مطبعة اخوت |
مکان نشر | ایران - تهران ** هند - دهلی |
سال نشر | 1388ش - 2010م |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان سقای بخارایی، مجموعه اشعار بهرام سقای بخارایی (متوفی ۹۷۰ق/۱۵۶۳م) است که به کوشش محمد یوسف، منتشر شده است.
دیوان حاضر، مشتمل بر غزلیات، مسدسات، مخمسات، قطعات تاریخ، رباعیات، ترجیعبندها، قصاید، مثنویات و متفرقات است. این دیوان، حاوی چهار هزار بیت میباشد[۱].
سقا در اشعار خود، از بسیاری از شاعران، متأثر است، اما به نظر میرسد که بیش از همه، تحت تأثیر مولوی، شاه قاسم انوار، سعدی و حافظ شیرازی است. در اشعار ترکی نیز توجه او به دو شاعر، یعنی قاسم انوار و عمادالدین نسیمی (متوفی 820ق) انکارنشدنی است[۲].
شیوه غزلسرایی سقا با همان غزل آغازین او را متعلق به سبک عراقی میداند. روزگار او، روزگار تجربیات سوز و گدازهای عاشقانه نیز هست؛ روزگار عرفی، وحشی، فیضی، غزالی مشهدی و نظیری نیشابوری است و این مایه از سوز و گدازهای عاشقانه، در غزلیات سقا نیز ساری و جاری است[۳].
زبان سقا، زبانی سرگردان و متأثر است و این تأثیرپذیری از فضای شاعران سبک مکتب وقوع است. یکی از نشانههای پررنگ مکتب وقوع، آوردن کلمه «سگ» است؛ آنگونه که حتی تخلص برخی از شاعران را از نوع «وحشی» و «اهلی»، درآورده بود. سقا نیز بدش نمیآید تا با تأسی از این فضا و به شیوه شاعران مکتب وقوع، کمی هم با رعایت عرفان، با واژه سگ، مضمونتراشی کند: مکش ای دل جفای همنشینان ریایی را ز سگ کمتر بود آن کس که دارد بیوفایی را
از بسکه سوخت آتش عشق تو جان ما بیقدر گشت پیش سگت، استخوان ما
فریاد مزن با من مسکین که در این کوی آواز سگان کم نکند رزق گدا را[۴].
البته این تنها درباره سگ نیست که برخی دیگر از حیوانات نیز در این دیوان، جاخوش کردهاند و با مطایبه، میتوان گفت که این دیوان، بهنوعی یک باغ وحش کامل نیز هست و از همه زیباتر و طنازتر، آوردن چهار حیوان در ردیفی تازه، آنهم در غزل است: ای زده راه دین تو، اشتر و گاو و اسب و خر بسته کمر به کین تو، اشتر و گاو و اسب و خر گر پی صدقی و صفا، بهر چه میکشی جفا کی بر کس کند وفا، اشتر و گاو و اسب و خر[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب (نگاهی به اشعار حاج بهرام سقای بخارایی).
وابستهها
دیوان سقای بخارایی | |
---|---|
پدیدآوران | سقای بخارایی، بهرام (نويسنده) یوسف، محمد (گردآورنده) |
ناشر | فخرالدین نصیری امینی ** مطبعة اخوت |
مکان نشر | ایران - تهران ** هند - دهلی |
سال نشر | 1388ش - 2010م |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان سقای بخارایی، مجموعه اشعار بهرام سقای بخارایی (متوفی ۹۷۰ق/۱۵۶۳م) است که به کوشش محمد یوسف، منتشر شده است.
دیوان حاضر، مشتمل بر غزلیات، مسدسات، مخمسات، قطعات تاریخ، رباعیات، ترجیعبندها، قصاید، مثنویات و متفرقات است. این دیوان، حاوی چهار هزار بیت میباشد[۱].
سقا در اشعار خود، از بسیاری از شاعران، متأثر است، اما به نظر میرسد که بیش از همه، تحت تأثیر مولوی، شاه قاسم انوار، سعدی و حافظ شیرازی است. در اشعار ترکی نیز توجه او به دو شاعر، یعنی قاسم انوار و عمادالدین نسیمی (متوفی 820ق) انکارنشدنی است[۲].
شیوه غزلسرایی سقا با همان غزل آغازین او را متعلق به سبک عراقی میداند. روزگار او، روزگار تجربیات سوز و گدازهای عاشقانه نیز هست؛ روزگار عرفی، وحشی، فیضی، غزالی مشهدی و نظیری نیشابوری است و این مایه از سوز و گدازهای عاشقانه، در غزلیات سقا نیز ساری و جاری است[۳].
زبان سقا، زبانی سرگردان و متأثر است و این تأثیرپذیری از فضای شاعران سبک مکتب وقوع است. یکی از نشانههای پررنگ مکتب وقوع، آوردن کلمه «سگ» است؛ آنگونه که حتی تخلص برخی از شاعران را از نوع «وحشی» و «اهلی»، درآورده بود. سقا نیز بدش نمیآید تا با تأسی از این فضا و به شیوه شاعران مکتب وقوع، کمی هم با رعایت عرفان، با واژه سگ، مضمونتراشی کند: مکش ای دل جفای همنشینان ریایی را ز سگ کمتر بود آن کس که دارد بیوفایی را
از بسکه سوخت آتش عشق تو جان ما بیقدر گشت پیش سگت، استخوان ما
فریاد مزن با من مسکین که در این کوی آواز سگان کم نکند رزق گدا را[۴].
البته این تنها درباره سگ نیست که برخی دیگر از حیوانات نیز در این دیوان، جاخوش کردهاند و با مطایبه، میتوان گفت که این دیوان، بهنوعی یک باغ وحش کامل نیز هست و از همه زیباتر و طنازتر، آوردن چهار حیوان در ردیفی تازه، آنهم در غزل است: ای زده راه دین تو، اشتر و گاو و اسب و خر بسته کمر به کین تو، اشتر و گاو و اسب و خر گر پی صدقی و صفا، بهر چه میکشی جفا کی بر کس کند وفا، اشتر و گاو و اسب و خر[۵].
پانویس
منابع مقاله
نگاهی به اشعار حاج بهرام سقای بخارایی.