سید محمدکاظم یزدی فقیه دوراندیش
سید محمد کاظم یزدی فقیه دور اندیش | |
---|---|
پدیدآوران | بذرافشان، مرتضی (نويسنده) پژوهشکده باقر العلوم (تهيه و تدوين) |
عنوانهای دیگر | فقیه دور اندیش |
ناشر | دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم. مرکز انتشارات |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1376ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-424-258-0 |
موضوع | شیعه - سرگذشت نامه و کتاب شناسی - مجتهدان و علما - سرگذشت نامه - یزدی، محمد کاظم بن عبد العظیم، 1247؟ - 1338؟ق. - سرگذشت نامه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ی4ب4 55/3 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سید محمدکاظم یزدی فقیه دوراندیش، تألیف مرتضی بذرافشان (متولد 1342ش)، از مجموعه «دیدار با ابرار» است و زندگی، فقاهت و مجاهدت مرجع شیعه، آیتالله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى (۱۲۴۷- ۱۳۳۷ق) را شرح میدهد. مخاطبان نسل جوان امروزی هستند و نویسنده کوشیده است رسا و شیوا بنویسد.
هدف و روش
- نویسنده با اشاره به دانش، جهاد و زمانشناسی آیتالله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى و نگارش العروة الوثقی و مناجاتنامه بستان راز و گلستان نياز و موضعگيرى روشنگرانه وى در انقلاب مشروطيت و همگامى با آیتالله شهيد شيخ فضل الله نورى، افزوده است:
- با اين همه، هنوز اين خورشيد پرفروغ علم و عمل، مظلومانه در پس پردههاى جهل و تحريف، پنهان مانده است.
- مرتضی بذرافشان، کتاب حاضر را دربردارندۀ نكاتى كوتاه و گذرا از زندگانى آیتالله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى دانسته و روش خود را فشردهنويسى شمرده است.[۱]
ساختار و محتوا
این اثر، بر اساس نظم زمانی و در 9 بخش به ترتیب ذیل سامان یافته است:
- طلعت نور؛
- مرجعيت؛
- فرشتههاى دانش؛
- مجاهد بيدار؛
- مشروطيت؛
- در محفل دوست؛
- آثار سبز؛
- غروب خورشيد؛
- بستان راز و گلستان نياز.
نمونه مباحث
- آیتالله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى رابطۀ خاصى با خداوند داشت و قلب شريفش معدن عشق به خداوند و راز و نيازهايش زبانزد همگان گرديده بود. ذكر خداوند، زمزمه زبانش بود و هرگز از آن غفلت نمىكرد و با زبان دعا، به نيايش مىپرداخت. ايشان طبع شعر نيز داشت و فردى فصيح و بليغ و مسلط بر نظم و نثر ادبيات عرب و ادبيات فارسى بود. او داراى قدرت نقد و قوه تمیيز و تشخيص بود و به انشاد شعر مىپرداخت، اشعارى با مفاهيم بلند عرفانى و بيانى دلنشين كه حكايت از دلى سوخته داشت. اگر در مطالبى كه از ايشان به يادگار مانده دقت كنيم، درمىيابيم كه بيان اين الفاظ، خالى از اشك و تضرع نزد خداوند نبوده و نشان از سوز قلب آن مرحوم دارد. برخى از سرودههاى ايشان در مجموعهاى به نام بستان راز و گلستان نياز به چاپ رسيده است.[۲]
نمونه اشعار صاحب عروه
كاظما تا كى به خواب غفلتى | فكر خود كن تا كه دارى مهلتى | |
كاظما عمرت هدر شد در خيال | شرم بادت از خداى لا يزال | |
كاظما برخيز و فكر راه كن | توشهاى از بهر خود همراه كن |
الهى تو شاهىّ و ما بندهايم | به شاهىّ تو جمله نازندهايم | |
تو پروردگار و همه بندهات | تو فيّاضى و جمله شرمندهات | |
الهى الهى فقير توام | به هرجا روم دستگير توام | |
الهى اميدم به درگاه توست | كه سازى خدايا تو كارم درست. [۳] |
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.