تربية المعلم للقرن الحادي و العشرين

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تربية المعلم للقرن الحادي و العشرين
    تربية المعلم للقرن الحادي و العشرين
    پدیدآورانشوقی، محمود احمد (نویسنده) محمد سعید محمود، محمد مالک (نویسنده)
    ناشرمکتبة العبیکان
    مکان نشرریاض
    سال نشر1416ق/1995م
    چاپاول
    کد کنگره

    تربية المعلم للقرن الحادي و العشرين [۱]، تألیف محمود احمد شوقی و محمد مالک محمد سعید محمود؛ كتاب حاضر در پى بررسى مقوله بس مهم تربيت معلم در جهان عرب و اسلام است. آنچه نگارنده را به نگارش اين اثر برانگيخته، افزايش تهديدها و چالش‌هاى فراروى معلم امروز از سويى، و تحولات و رويكردهاى تازه در حوزه تربيت معلم از سوى ديگر، به‌ويژه در جهان عرب و اسلام است. آن چالش‌ها چيست، و اين رويكردها كدام است‌؟ و مراحل تربيتى معلمى كه از پس آن چالش‌ها برآيد و اين رويكردها را فهم كند كدام است‌؟ معلمى كه بتواند استعدادها و توانايى‌هاى شاگرد را به كار گيرد و آن‌ها را به بار نشاند و او را به بهترين شكل راهنمايى كند، معلمى كه شاگرد را در فرآيند آموزش به عاملى پويا و مثبت تبديل سازد و نيازهاى جامعه را نيك دريابد و به وظايف خود در قبال آن‌ها عمل كند، معلمى كه در حوزه تخصص خود، آگاهى‌هاى تازه فراوان دارد و مى‌كوشد بر مهارت‌هاى شغلى خود بيفزايد.

    آيا اين مراحل به گونه‌اى در هم تنيده‌اند كه بتوانند زنجيره واحدى تشكيل دهند؟ آيا اين مراحل برنامه‌ريزى شده‌اند؟ معيارهايى كه نشان دهد هر مرحله تا چه مايه با مقتضيات تربيت اسلامى مطلوب سازوار است و با تحولات جديد كه با آن‌ها روبه‌روست همگام است كدام است‌؟ چگونه مى‌توان اين معيارهاى سنجش را در مطالعات به كار گرفت تا روشن شود وضع كنونى تربيت معلم در جهان عرب و اسلام چگونه است‌؟

    پاسخ به اين پرسش‌ها، هدف تأليف اين كتاب است كه در مقدمه و سه بخش و هفت فصل پى‌درپى تشكيل شده است.

    بخش يكم شامل فصل اول و دوم كتاب است و چالش‌ها و رويكردهاى جديد در تربيت معلم عنوان گرفته است. در فصل اول به مهم‌ترين چالش‌هاى فراروى تربيت معلم در جهان عرب پرداخته شده است. اين چالش‌ها به پنج گروه تقسيم و در قالب‌هاى ذيل واكاويده شده‌اند: چالش‌هاى مربوط به تربيت معلم، چالش‌هاى مربوط به شاگرد، چالش‌هاى فراروى جامعه، چالش‌هاى مربوط به پيشرفت علمى و فناورى و پژوهشى، چالش‌هاى مربوط به تحول در نقش تربيت به‌طور عام.

    براى نمونه در شرح و شكافت چالش‌هاى فراروى تربيت معلم به اين موارد پرداخته شده است: چالش‌هاى گزينش معلم، چالش‌هاى تربيت معلم، چالش‌هاى مربوط به افزايش مهارت‌هاى حرفه‌اى معلم مثلاً از راه آموزش ضمن خدمت.

    بررسى يادشده در اين كتاب، استقصائى نيست، بل گزينشى است و معيار در گزينش، اهميت و ارتباط موضوعات با ارزش‌ها و مسائل روز بوده است (ص 87)؛ از سوى ديگر جغرافياى چالش‌هاى بررسى‌شده، جهان عرب است، اما اين چالش‌ها تا حد زيادى در جهان اسلام عموميت دارد (ص 87).

    عنوان فصل دوم، مهم‌ترين رويكردهاى جديد در برنامه تربيت معلم در جامعه اسلامى است. در اين فصل تلاش شده است، عناوين ذيل واكاويده شوند: شايستگى معلم براى تربيت شاگردانش بر اساس تربيت اسلامى، توجه به مجهز شدن معلم به فرهنگ اسلامى، توجه به سمت‌وسوى اسلامى دادن به علوم و مشاركت‌هاى عالمان مسلمان در آن‌ها، توجه به توانايى و مهارت كامل معلم در استفاده از زبان عربى فصيح و آموزش با آن، رعايت اصل آموزش مستمر و تربيت معلم را در چارچوب نظامى واحد نگريستن، افزايش سطح برنامه‌هاى تربيت معلم و تعالى آن و تنوع تجربه‌هاى آن، استفاده از پيشرفت‌هاى معاصر در حوزه فناورى آموزشى، توجه به عملكرد معلم در كلاس درس، پيدايش مدل انسانى در تربيت معلم كه مخالف ديدگاه‌هاى فرويد و رفتارگرايانى چون واتسن است، تأكيد بر پژوهش و كاربردهاى ميدانى آن، گسترش سطح شركت‌كنندگان در تصميم‌گيرى دربارۀ تربيت معلم.

    بخش دوم كه از فصل سوم تا پنجم را شامل است، معيارهاى تربيت معلم مسلمان، عنوان گرفته است.

    در فصل سوم به معيارهاى گزينش معلم پرداخته شده است. اين معيارها به پنج گروه تقسيم و بررسى شده‌اند: معيارهاى ويژگى‌هاى شخصيتى، معيارهاى شغلى، معيارهاى علمى و فرهنگى، معيارهاى اخلاقى، معيارهاى اجتماعى. معيارهاى يادشده اساس گزينش دانشجويان تربيت معلم است. برشماردن هريك از مجموعه معيارهاى يادشده پايان‌بخش فصل است.

    فصل چهارم، محمل بررسى معيارهايى است كه بايد در برنامه تربيت معلم معلمان دبيرستان وجود داشته باشد. اين معيارها در برنامه تربيت معلم ديگر مقاطع هم قابل اعمال است. در شرح اين معيارها، ابتدا مهم‌ترين مبانى فرآيند تعليم و تعلم، مهم‌ترين ابعاد برنامه تربيت معلم، مسئله پژوهش و محدوده آن، روش پژوهش و مراحل آن، مبانى تنظيم معيار بررسى شده است. آنگاه به معيارهايى كه لازم است در برنامه تربيت معلم در جامعه اسلامى لحاظ شود پرداخته شده است. اين معيارها در زمينه‌هاى زير است: معيارهاى اهداف، معيارهاى محتواى برنامه، معيارهاى روش‌هاى تدريس در مراكز تربيت معلم، معيارهاى به‌كارگيرى فناورى آموزشى در برنامه تربيت معلم، معيارهاى ارزيابى خروجى برنامه تربيت معلم.

    در فصل پنجم به معيارهاى برنامه‌هاى استمرار رشد معلم از رهگذر آموزش‌هاى ضمن خدمت نظر شده است. در شرح اين موضوع از مفهوم رشد معلم، هدف‌هاى آموزش ضمن خدمت، مراحل تهيه برنامه رشد معلم، تهيه معيار ياد شده و در پايان معيارهاى مورد نظر آورده شده است.

    عنوان بخش سوم كه دربردارنده فصل ششم و هفتم كتاب است، مطالعات تطبيقى است. در فصل ششم به مطالعه مقايسه‌اى ميان برنامه‌هاى تربيت معلم ابتدايى در پنج كشور عرب بر اساس رويكردهاى جديد به تربيت معلم در جامعه اسلامى كه در فصل دوم كتاب مطرح شد، پرداخته شده است و در فصل هفتم به مطالعه مقايسه‌اى برنامه‌هاى تربيت معلم براى مقطع دبيرستان در هفت كشور عرب، بر اساس معيارهاى ارزيابى برنامه‌هاى تربيت معلم دبيرستان در جامعه اسلامى كه در فصل چهارم واكاوى گشت، پرداخته شده است.

    • مطالعه منبع ذيل نيز پيشنهاد مى‌شود:

    عبدالحكيم خلدون كنانى، تخريج المعلمين حسب التربيه الاسلاميه (مكه مكرمه، المركز الثقافى للتعليم الاسلامى، 1404 ق). [۲]


    پانويس

    1. تربیت معلم برای قرن بیست و یکم
    2. رفیعی، بهروز، ص183-185


    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتاب‌شناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.

    وابسته‌ها