روش برداشت از قرآن (صفایی حائری)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    روش برداشت از قرآن(صفایی حائری، علی)
    روش برداشت از قرآن (صفایی حائری)
    پدیدآورانصفایی حائری، علی (نويسنده)
    ناشرليلة القدر
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1392ش
    چاپ8
    شابک-
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ص7ر9 65/3 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    روش برداشت از قرآن، تألیف نویسنده معاصر علی صفایی حائری (عین – صاد) است که در آن روش فهم و برداشت از قرآن کریم و لوازم و موانع آن را مورد بررسی قرار داده است.

    در این نوشته، ابتدا توضیح‌هایی از کلمه‌های تفسیر و ترجمه و روح و نور و ظهر و بطن و تأویل و تنزیل داده شده و حدود هریک مشخص گردیده است. آنگاه برای رسیدن به تفسیر و روح و نور قرآن، از راه‌ها و اصولی سخن رفته است[۱]‏.

    مباحث کتاب در شش فصل ارائه شده است. نویسنده در فصل اول کتاب، پس از طرح برخی تناقضات در رابطه با قرآن کریم، علل ایجاد این تناقضات را چنین تحلیل می‌کند: «این تناقض میان آیه‌ها و آیه‌ها، آیه‌ها و روایات، روایات با روایات و آیه‌ها و واقعیت عینی، از همین ‌جا مایه می‌گیرد که ما داروخانه را با گلخانه و سرگرمی را با طبابت و درمان عوضی گرفته‌ایم». وی معتقد است: «آنچه نیاز مردم نیست، گرچه به زبان مردم باشد، جذبش نمی‌کنند و بهره‌ای از آن نمی‌برند و حتی از آن صدمه می‌بینند و در آن گرفتار می‌شوند»[۲]‏؛ البته اضافه می‌کند: «بررسی‌های علمی، به‌اضافه تسلط بر تمام قرآن و تسلط بر روحیه‌ها و نیازها، برای آنها که طبابت را عهده‌دار هستند لازم است»[۳]‏.

    نویسنده در فصل سوم، برای تفسیر، کلیدهایی را مطرح کرده که عبارتند از: تسلط، طرح سؤال، حلم در برابر سؤال‌ها و تفکر در قرآن و سیر فکری[۴]‏.

    در فصل آخر نیز با عنوان «نگاهی دیگر» ابعاد گوناگون ترجمه، تفسیر، روح و نور را برای فهم قرآن مطرح کرده و برای رسیدن به هر مرحله، ابزار و شرایطی را در نظر گرفته است[۵]‏.

    نویسنده در آخرین سطرهای کتاب، محرومیت از فهم قرآن را از خویش می‌داند: «بسیار شده که در لحظه‌ها و حالت‌هایی، آیه‌هایی را می‌یابم و حس می‌کنم، اما در وقت دیگر و لحظه دیگر، همان را که فهمیده بودم، نمی‌فهمم... گویا آیه‌ها در برابر من حصار می‌کشند و بالا می‌روند... من این محرومیت‌ها را از خویش می‌دانم، نه از دوست، که او بخشش‌هایش را بر همه ریخته و بر سر هستی پاشیده است»[۶]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: پیشگفتار، ص14-13
    2. ر.ک: متن کتاب، ص33-32
    3. ر.ک: همان، ص35
    4. ر.ک: همان، ص58
    5. ر.ک: همان، ص184-175
    6. ر.ک: همان، ص184

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها