علم علل الحديث (علل الأسانيد)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    علم علل الحديث (علل الأسانيد)
    علم علل الحديث (علل الأسانيد)
    پدیدآورانعلی، حسین سامي شیر (نويسنده)
    ناشردار الولاء
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1438ق - 2017م
    چاپ1
    شابک978-614-420-353-8
    موضوععلل الحدیث
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP۱۱۱/ش۹ع۸
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    علم علل الحديث (علل الأسانيد)، تألیف حسین سامی شیرعلی (معاصر)، پیرامون شناخت عواملی است که باعث می‌شود یک حدیث ناسالم تلقی گردد و از اعتبار ساقط شود و نتوان به آن احتجاج کرد.

    نویسنده، معتقد است که علم علل الحدیث به جهت دقت مطالب و فروعات و تداخل مطالب، از جمله علوم دشوار بر محقق در حدیث است، ولذا شمار علمایی که در این علم ورود کرده‌اند به تعداد انگشتان دست نمی‌رسد[۱]‏. این کتاب در اصل مجموعه مباحث در این موضوع است که بر دانشجویان دکترا تدریس شده است و مشتمل بر نه مبحث است که از آن جمله است: تفرد، ادراج، تدلیس، اضطراب و...[۲]‏.

    اصطلاح «تفرد» که در مصادر امامیه به‌کار رفته به خبری گفته می‌شود که فقط یک راوی آن را نقل کرده باشد. اگر آن راوی از ثقات باشد که مورد قبول واقع شده و به آن حدیث احتجاج می‌شود[۳]‏.

    نویسنده، بحث ادراج را با تعریف ابن الصلاح از ادراج به نقل از مقدمه ابن الصلاح آغاز کرده است. ابن الصلاح معتقد است که ادراج یعنی اینکه در حدیث رسول‌الله(ص)، بخشی از کلام راوی گنجانده شود؛ بدین صورت که صحابی یا شخص پس از وی، به دنبال حدیثی که روایت می‌کند، کلامی را از خویش بیاورد و آن را به حدیث بچسباند، بدون آنکه نام گوینده آن کلام بین حدیث و آن کلام فاصله گردد. این باعث می‌شود که امر بر کسی که به حقیقت حال آگاهی ندارد، مشتبه شده و خیال کند همه آنچه بیان شده از رسول‌الله(ص) است[۴]‏.

    آخرین مبحث، عبارت است از «انکار اصل، روایت فرع را» و این بدین معناست که راوی، شیخی است که در نزد وی شاگردانی است که وی برای آنها احادیثی را بازگو می‌کند؛ بنابراین او به‌منزله اصل و شاگردان به‌منزله فرع هستند. گاه اصل (شیخ)، روایت فرع (شاگرد) را انکار می‌کند؛ علمای شیعه در این رابطه با توجه به قطعیت یا احتمال شیخ در تکذیب فرع ابراز نظر کرده‌اند[۵]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص5
    2. ر.ک: همان، ص8-7
    3. ر.ک: متن کتاب، ص10
    4. ر.ک: همان، ص73
    5. ر.ک: همان، ص151

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها