ساختار معنایی مثنوی معنوی، دفتر اول

    از ویکی‌نور
    ساختار معنایی مثنوی معنوی، دفتر اول
    ساختار معنایی مثنوی معنوی، دفتر اول
    پدیدآورانصفوی، سلمان (نویسنده)

    علوی، مهوش‌السادات (مترجم)

    نصر، سید حسین (مقدمه‌نویس)
    ناشرمیراث مکتوب
    مکان نشرتهران
    سال نشر1388
    چاپاول
    شابک978-964-8700-66-4
    موضوعمولوی، جلال‌الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوي - نقد و تفسير شعر فارسي - قرن 7ق. - تاريخ و نقد
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏ص‎‏7‎‏س‎‏2 / 5301 ‏PIR‎‏ ‏

    ساختار معنایی مثنوی معنوی، دفتر اول تألیف سلمان صفوی، ترجمه مهوش‌السادات علوی، با مقدمه سید حسین نصر، این کتاب، در یک مقدمه و سه فصل و یک خاتمه، ساختار روایی و موضوعی دفتر اول مثنوی را بررسی می‌کند و در صدد اثبات این مطلب است که مثنوی معنوی نه تنها تصادفی و بدون نظم سروده نشده، بلکه یک ساختار منظم و سیستم پیچیده و متعالی دارد و می‌نویسد که این مسألۀ مهم؛ تنها با رویکرد کل‌نگر و نه متوالی؛ و با استفاده از دو اصل (نقد ادبی) ترکیبی پاراللیسم (Parallism) و انعکاس متقاطع (Chiasmus) و روش هرمنوتیکی و ساختارشناسی: کشف و آشکار می‌شود. این تحقیق در دانشگاه لندن (SOAS) با مشاورۀ پروفسورسایمون ویتمن انجام گرفته و سید حسین نصر از دانشگاه جرج واشنگتن، با نگارش مقدمه‌ای، بر صحت و اعتبار این تحقیق مهر تأیید زده است.

    در مقدمه، تصور محققان از ساختار مثنوی را بیان داشته که آنان قریب به اتفاق بر این باورند که مثنوی هیچ ساختار و نظم از پیش تعیین شده‌ای ندارد و مجموعۀ نامربوطی از حکایات و قصص است و همچنین از ضرورت تحقیق بیشتر دربارۀ ساختار مثنوی سخن گفته و سرانجام ساختار پژوهش حاضر را شرح داده است.

    فصل نخست، روش‌شناسی تحقیق را مورد بحث قرار می‌دهد. سپس ماهیت ساختار مثنوی را شناسایی می‌کند و سطوح ساختار کنونی و دو سطح ساختاری میانی اما بدون نشانه را مورد بررسی قرار می‌دهد: سطح پاراگراف موضوعی و سطح بزرگتر گفتمان. اولین سطح ساختاری؛ امکان سازماندهی موضوعات را فراهم می‌نماید و سطح دوم شناسایی کُل‌های بزرگتر، ذیل سطح دفتر را امکان پذیر می‌سازد. تجزیه و تحلیل مقدماتی، بیانگراین موضوع است که اگرچه ترتیب ابیات و بخش‌ها الزاما متوالی است، ساختار گفتمان‌ها واحتمالاً دفتر و کل اثر، کل‌نگر است. پس از بحث و بررسی آثار اخیر مربوط به رویکرد کل‌نگر به متون، این پیشنهاد به فرضیه تبدیل می‌شود. بنا بر اصول پاراللیسم و انعکاس متقاطع، دو اصل ساختاری در مثنوی معنوی وجود دارد: اصل اول، ترتیب متوالی ابیات و بخش‌ها؛ و اصل دوم، ساختار کل‌نگر گفتمان‌ها، دفتر و اثر است. این فرضیه در فصل‌های دوم و سوم مورد بررسی قرار می‌گیرد.

    فصل دوم، حاوی خلاصۀ روایی و موضوعی متن دفتر اول مثنوی است که به موازات اصول فرضیۀ پیشنهادی پیش می‌رود. دوازده گفتمان شناسایی و هر یک از نظر موضوعی خلاصه می‌شود. ساختار هر گفتمان مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و پس از تبیین رابطۀ پارالل و انعکاس متقاطع میان بخش‌ها، هر یک از گفتمان‌ها تفسیر می‌شود. تفاسیر الزاماً مختصر است و همانند ادبیات تفسیری کامل نیست. این فصل طولانی است. زیرا بدون نشان دادن جزئیات عملیات ساختاری در عمل، نمی‌توان فرضیه را آزمایش و اثبات نمود.

    مبنای فصل سوم، بر فصل پیشین نهاده شده و به تجزیه و تحلیل دفتر اول به عنوان یک کل می‌پردازد. کشف سازماندهی گفتمان‌ها به صورت پارالل و انعکاس متقاطع، حاصل بررسی رابطۀ میان دوازده گفتمان است. این تجزیه و تحلیل که منطق دفتر اول را آشکار می‌کند، شرح تحوّل و تعالی نفس و مراحل گوناگون سیر و سلوک است. در دفتر اول، دوازده گفتمان به عنوان سه بلوک چهارتایی، بررسی می‌شود. بلوک اول به نفس اماره، بلوک دوم به نفس لوّامه و بلوک سوم به نفس مطمئنّه می‌پردازد. در خاتمه، کلیه یافته‌های این بررسی گردآوری و چنین استدلال می‌شود که مثنوی نه تنها فاقد ساختار نیست، بلکه به طور قطع همۀ جزئیات ساختاری آن قبل از سرایش برنامه‌ریزی شده است. به اذعان مؤلف، بهره‌گیری فوق‌العاده و استثنایی مولانا از دو نوع ساختار متوالی و کل‌نگر در این اثر، گویای فهم و تجربه او از حقیقت است. به این ترتیب، ساختار معنایی مثنوی بسیار پیچیده‌تر و جامع‌تر از آن است که تاکنون گمان می‌رفته است.

    در پایان، منابع و مآخذ فارسی و انگلیسی و نمایه اعلام و لغات و اصطلاحات و نمایه دیاگرام درج شده است. [۱]


    پانويس

    1. ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص222-223


    منابع مقاله

    عالمی، محمدعَلَم، کتاب‌شناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمی‌ترین کتاب‌های مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.

    وابسته‌ها