ابن مطروح، یحیی بن عیسی
ابن مَطْروح، ابوالحسن جمالالدين يحيى بن عيسى بن ابراهيم (592 -649ق/1196-1251م)، اديب، دبير و سياستمدار مصری دوره ايوبيان.
بيشتر اطلاعات مربوط به زندگى او از چند اثر نيمه دوم سده 7ق/13م گرفته شده است. در اين ميان نوشته ابن خلکان در وفيات الاعيان، به سبب دوستى نزديک وی با ابن مطروح از اعتبار ويژهای برخوردار است.
ولادت
ابن مطروح در اسيوط به دنيا آمد و در آن شهر رشد کرد. دوستى ديرپای وی با بهاءالدين زهير شاعر در اين شهر آغاز شد.
مناصب
او سپس به قوص رفت و چندی در آنجا ماند و اشعاری در مدح فرمانروای قوص سرود. از آن پس تا هنگام عزيمت وی به قاهره در 626ق ديگر از زندگى او اطلاعى در دست نيست. منابع درباره اين دوره تنها به اشاراتى اکتفا کردهاند. ابن مطروح در قاهره به خدمت صالح ايوب ملقب به نجمالدين که در اين زمان از جانب پدرش ملک کامل نيابت مصر داشت، پيوست و در فتوحات او در شرق همراه وی بود. از 629ق به بعد، وقتى مناطق زير تسلط ملک کامل گسترش يافت و آمد، حصن کيفا، حران، رها و رقه نيز بدان منضم گشت، ملک صالح به عنوان نماينده پدر در اين مناطق به سر مىبرد و ابن مطروح نيز در مقام نظارت ديوان لشکر، همراه وی بود. پس از مرگ ملک کامل در 635ق/1238م ستيز ميان شاهزادگان ايوبى بر سر جانشينى شدت گرفت. صالح توسط عموزادهاش ناصر داوود در کرک به زندان افکنده شد و ابن مطروح برای بازگرداندن قدرت به او تلاش بسيار کرد و همراه محيىالدين ابن جوزی که از جانب خليفه عباسى مأمور پايان بخشيدن به کشمکشها شده بود، برای دفاع از صالح به قاهره آمد.
در 639ق ابن مطروح در قاهره به صالح ايوب که در 637ق سلطنت مصر يافته بود، پيوست و سمت خزانهداری يافت. صالح در 643ق دمشق را مسخر ساخت و ابن مطروح را به عنوان وزير بر آن شهر گمارد و وی در اين زمان قدر و منزلت بسيار يافت. صالح ايوب در 646ق/1248م به دمشق رفت، ابن مطروح را از وزارت برکنار ساخت و او را به حمص فرستاد تا شهر را از دست عمال ملک ناصر ابوالمظفر خارج کند. در همين هنگام به صالح خبر رسيد که صليبيان به قصد يورش به دمياط در جزيره قبرس اردو زدهاند. وی ابن مطروح را از حمص که آن را در محاصره داشت، برای دفاع از مصر فراخواند، اما دمياط به دست فرنگيان افتاد. پس از آن ابن مطروح مورد بازخواست سلطان قرارگرفت. ابن مطروح در امور لشکری از شايستگى لازم برخوردار نبود. در واقع نرمخويى و انعطافپذيری وی با سمتهای نظامى او سازگاری نداشت. صالح هرگز به قاهره برنگشت و در منصوره وفات يافت. ابن مطروح در زمان تورانشاه، فرزند و جانشين صالح مورد بىاعتنايى او قرار گرفت و تا هنگام مرگ از کارهای سياسى دوری گزيد و خانهنشينى اختيار کرد.
معاصران
ابن مطروح با معاصران و دوستان نزديکش چون ابن خلکان و بهاءالدين زهير مکاتبات ادبى داشت و بيشتر آثار خود را برای آنان مىخواند. ابن ابى اصيبعه از ملاقات و گفتوگو با وی به تفاخر ياد مىکند.
وفات
سرانجام وی در مصر درگذشت و در دامنه جبل مقطّم به خاک سپرده شد.
آثار
ابن مطروح اشعاری نيز شامل قصايد بلند مديحه و قطعاتى در ادب و زهد دارد.
عمر فروخ شعر او را ضعيف مىداند.
وی آثاری به نثر مصنوع نيز نگاشته است.
1- ديوان،
در 1298ق در استانبول به طبع رسيده است.
[۱].
پانویس
- ↑ فرهانى منفرد، مهدی، ج4، ص630-629
منابع مقاله
فرهانى منفرد، مهدی، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.