تنزية الشريعة المرفوعة عن الأخبار الشنيعة الموضوعة

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تنزية الشريعة المرفوعة عن الأخبار الشنيعة الموضوعة
    تنزية الشريعة المرفوعة عن الأخبار الشنيعة الموضوعة
    پدیدآورانابن عراق، علی بن محمد (نويسنده)

    عبداللطیف، عبدالوهاب (محقق)

    صدیق، محمد عبدالله (محقق)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1401ق - 1981م
    چاپ2
    شابک-
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    /الف2ت9 144/4 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تنزيه الشريعة المرفوعة عن الأخبار الشنيعة الموضوعة، اثری از ابوالحسن علی بن محمد بن عراق کنانی (907- 963ق)، در موضوع احادیث جعلی است. این اثر توسط عبدالوهاب عبداللطیف و عبدالله محمد الصدیق تحقیق شده است.

    نوشتار حاضر یکی از جامع‌ترین آثار درباره احادیث و روایات جعلی و موضوع است. نویسنده در این کتاب، به تلخیص کتاب موضوعات ابن جوزی و آنچه سیوطی بر آن در کتاب «لئالی مصنوعه» و ذیل بر کتاب ابن جوزی افزوده است، پرداخته و افزون بر آنچه سیوطی در این خصوص از ذکر آن غفلت کرده، اضافاتی را آورده است[۱].

    وی در این کتاب، به نام بیش از دو هزار تن از واضعان اشاره کرده است[۲]. نویسنده، این اثر را به سلطان سلیمان خان اهدا کرده است[۳].

    این کتاب در حقیقت خلاصه‌ی نوشته‌هایی است که در باب احادیث موضوعه توسط ابن جوزی و سیوطی به نگارش درآمده‌ است؛ به‌گونه‌ای که محصل را از کتب دیگر در این موضوع، بی‌نیاز می‌سازد و جایی برای توجه کردن وی به دیگر کتب باقی نمی‌گذارد. نویسنده در اختصار و تهذیب آن بسیار کوشیده است و آن را در تراجم و ترتیب، مطابق با کتاب لئالی مصنوعه آورده است[۴].

    متن این اثر، پس از ذکر فصولی سودمند درباره شناخت ارزش این فن از علوم حدیث، برای طالبان آن[۵]، با «كتاب التوحيد»، شروع می‌شود[۶] و با «الكتاب الجامع» پایان می‌یابد[۷]. تقریظی از علامه عبدالعزیز زمزی، در پایان جلد دوم ذکر شده است[۸].

    نویسنده هر ترجمه‌ای را در هر کتابی (به‌جز کتاب مناقب) در سه فصل تنظیم کرده است:

    1. فصل اول: احادیثی که ابن جوزی به موضوع بودن آنها حکم کرده و در موضوع بودن آنها مخالفتی ننموده است.
    2. فصل دوم: مواردی که ابن جوزی به موضوع بودن آنها حکم کرده و نظر خود را پیرامون آنها اظهار نموده است.
    3. فصل سوم: آنچه را سیوطی بر مطالب ابن جوزی افزوده است.

    جناب سیوطی در فزونی‌های خویش بر کتاب ابن جوزی، نسبت به برخی از تراجم اصل، اخلال ورزیده است، ولی آن موارد را در «الكتاب الجامع» که آخرین کتاب از ذيل اللآلي المصنوعة» است ذکر کرده و ابن عراق آن موارد را از آنجا به فصل سوم منتقل کرده و آنها را به تراجم مربوطه متصل نموده است. نویسنده، شیوه یادشده (قرار دادن هر ترجمه در سه فصل) را در تمام کتب این اثر دنبال کرده، جز کتاب مناقب که این کتاب دارای ابوابی است و در هر باب آن، فصول یادشده ذکر گردیده و اگر در فصلی از فصول مزبور چیزی مربوط به موضوع مورد بحث وجود نداشته، آن را خاطرنشان کرده و نوشته است: «الفصل الفلاني خال»[۹].

    نویسنده در ذکر احادیث، چنانچه حدیث مرفوع بوده به آن توجه داده است؛ به این صورت که نخست کلمه «حدیث» را آورده و آن را به الفاظی که مرفوعند اضافه کرده است و در ادامه آن صحابی که حدیث منسوب به او است را با ذکر عبارت «من حديث فلان» یاد کرده است[۱۰]؛ مانند: «حديث أن أول من يثاب... من حديث أبي‌عنبة الخولاني من طريق الكديمي»[۱۱]؛ البته اگر در حدیث، حکایت مخاطبه پیامبر(ص) با شخص معینی باشد یا حکایت مراجعه‌ای بین او بین غیرش باشد یا حکایت مخاطبه نمودن جبریل با پیامبر و درعین‌حال حاکی غیر از پیامبر باشد یا حکایت قصه‌ای باشد که با لفظ پیامبر(ص) نبوده، در همه این صور، واژه حدیث را به اسم صحابی یا تابعی که حدیث به او منتسب شده، افزوده است.

    اگر حدیث موقوف باشد با عبارت «أثر فلان»، به آن اشاره کرده و در ادامه حدیث را ذکر کرده است و در ادامه علت آن را یادآور شده است. ضمن اینکه در اضافات سیوطی، چنانچه علت حدیث ذکر نشده، علت آن را درصورتی‌که یافته باشد، ذکر نموده است. وی همچنین برای مصادر احادیثی که ابن جوزی از آنها حدیث نقل کرده است، علامت اختصاری (مانند «عد» برای کامل ابن عدی، «حب» برای الضعفاء ابن حبان، «عق» برای عقیلی و...) قرار داده است[۱۲].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ج1، صفحه ع
    2. ر.ک: همان، صفحه ف
    3. ر.ک: همان، صفحه ع
    4. ر.ک: متن کتاب، همان، ص3
    5. ر.ک: همان، ص5-133
    6. ر.ک: همان، ص134
    7. ر.ک: همان، ج2، ص393
    8. ر.ک: همان، ص404
    9. ر.ک: همان، ج1، ص3
    10. ر.ک: همان، ص4
    11. ر.ک: همان، ص391
    12. ر.ک: همان، ص4

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها