بکاء الناس علی الشباب و جزعهم من الشیب

بكاء الناس علی الشباب و جزعهم من الشيب، نوشته محدث، مورخ، متکلم و فقیه حنبلی قرن ششم قمری، عبدالرحمن بن جوزی (510-‌597ق)، پژوهشی اخلاقی در قالب روایی - ادبی است که راز گریه بر از دست رفتن جوانی و نگرانی از رسیدن دوران پیری را شرح می‌دهد و بر غنیمت شمردن فرصت‌ها و وارستگی از لذات دنیا و توجه به آخرت تأکید می‌کند.

بکاء الناس علی الشباب و جزعهم من الشیب
بکاء الناس علی الشباب و جزعهم من الشیب
پدیدآورانابن جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) ناجی، هلال (محقق)
ناشر[بی نا]
مکان نشرعراق
سال نشر13سده - 1393ق - 1973م
چاپ1
موضوعریش - جنبه‎‌‌های مذهبی - اسلام
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
8ب2الف 194/55 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

هدف و روش

محقق کتاب، هلال ناجی‌، بعد از توضیح مختصری درباره شرح‌ حال و آثار نویسنده و اینکه او، مفتی بود و کثرت تألیفات عبدالرحمن بن جوزی شگفت‌آور است و گفته شده که بیش از هزار تألیف داشته است، افزوده است: این نسخه خطی، یگانه است و در خزانه احمدیه تونس بود و بعد به خزانة العطارين منتقل شد و علوجی در مؤلفات ابن الجوزی در ضمن آثار ازبین‌رفته او، از آن یاد کرده و آن را «الشيب و الخضاب» نامیده است[۱]‏.

ساختار و محتوا

بر طبق توضیح کوتاه نویسنده در مقدمه، این کتاب بسیار مختصر، در واقع، باب نهم از باب‌های بیست‌وهفت‌گانه کتابی به نام «ذكر الشيب و الخضاب» از آثار عبدالرحمن بن جوزی است[۲]‏ و اثر مستقلی نیست. نویسنده از روایات و اشعار برای پرورش معانی استفاده کرده است.

نمونه مباحث

  • ابوعثمان مازنی نحوی گوید: به عربی بیابانی که فهیم و فصیح و بلیغ بود، گفتم: چگونه است که نوحه‌سرایی و مرثیه بر مرگ جوانان و بی‌تابی نسبت به از دست دادن جوانی و فرارسیدن پیری، از بهترین اشعار شماست؟! پاسخ داد: ما این ابیات را با دلی غمین (که می‌خواهد از غم، منفجر شود) و جگری پردرد (که می‌خواهد از دردمندی، شعله‌ور گردد) می‌گوییم[۳]‏.
  • آگاه باش که بیشتر گریه‌کنندگان بر سپری شدن ایام جوانی، به‌خاطر این گریه می‌کنند که لذات دنیوی را از دست داده‌اند و دیگر آن را نمی‌چشند...، ولی تقواپیشگان و خودنگهداران که به‌سوی خدا بازمی‌گردند، یا به جهت گناهان گذشته گریه می‌کنند و یا به‌خاطر از دست دادن عمل صالحی که دیگر در پیری انجام نشود. از ابراهیم خلیل(ع) روایت شده است که گفت: ستایش و حمد خدا را سزاست که مرا از جوانی، سالم به پیری رساند[۴]‏.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص91-92
  2. ر.ک: همان، ص93
  3. ر.ک: متن کتاب، ص93
  4. ر.ک: همان، ص103-104

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.



وابسته‌ها