ابن صوری، رشیدالدین بن ابوالفضل بن علی
ابن صوری، رشیدالدین ابومنصوربن ابىالفضلبن علىصوری همدانى
معرفی اجمالی
اِبْنِ صوری، رشیدالدین ابومنصوربن ابىالفضلبن علىصوری (573 - اول رجب 639ق/1177- 5 ژانویه 1242م)، گیاهشناس و طبیب.
وی در خاندانى اصیل، در صور زاده شد و همانجا رشد یافت.
تحصیلات و سفرهای علمی
احتمالاً در نوجوانى به دمشق رفت و در آنجا نزد موفقالدین عبدالعزیز سُلَّمى طبابت آموخت و کتابهای طبّى را نزد موفقالدین عبداللطیف بن یوسف بغدادی خواند و در آن فن سرآمد بسیاری از اقران گشت. سپس چند سالى در قدس اقامت گزید و همانجا در بیمارستان شهر به معالجه اشتغال یافت؛ با برجستهترین استاد خود در ادویه مفرده (داروهای ساده)، ابوالعباس جیانى، در همین شهر آشنا شد و شاید همو در پرورش ذوق گیاه شناسى ابن صوری مؤثر افتاده باشد. وی آثار دیوسکوریدس، جالینوس و احمد بن محمد غافقى قرطبى را نیز خواند و بدین ترتیب با شیوه اطبای اندلس که تحت تأثیر دیوسکوریدس بیشتر به ادویه مفرده توجه داشتند، آشنایى یافت. احتمالاً سفرهای علمى او برای کاوشهای گیاهشناسى پس از این شروع شده است. وی در این سفرها نواده خود، على بن یوسف تنوخى را همراه مىبرد.
طبیب خاص و تدریس و تحریر
در 612ق/1215م که ملک عادل ابوبکر احمد ایوبى به مصر مىرفت و از قدس مىگذشت، ابن صوری با وی همراه شد و از این پس به عنوان طبیب خاص در خدمت او ماند.
ابن صوری در جنگهای صلیبى دمباط همراه این امیر ایوبى شرکت جست، و در معالجه مجروحان این جنگ نقش مؤثری داشت.
پس از مرگ عادل (د 615ق) پسرش ملک معظم را خدمت کرد و نزد او و سپس ناصر داوود جایگاه بلندی یافت.
در این زمان ریاست امور پزشکى دمشق به او سپرده شد. چون ملک ناصر به کرَک رفت، ابن صوری در دمشق اقامت گزید و به تدریس طب پرداخت.
وی در این دوره فرصت یافت به تحریر اثر خود در داروشناسى با نام ادویه التریاق الکبیر که بخش عمدهای از آن را در دوران ملک معظم آماده کرده بود، بپردازد.
روش مطالعه گیاهان دارویى
آنچه در حیات علمى ابن صوری جلب توجه مىکند، روش تجربى دقیق او در مطالعه گیاهان دارویى است. این روش در نظر اغلب محققان معاصر از او چهرهای ممتاز ساخته است.
روش کار او که از طریق گزارش ابن ابى اصیبعه به ما رسیده است، دو مرحله کلى را در بر مىگیرد:
الف - جست و جو و شناسایى گیاهان طبى از راه سفر به مناطق مختلف، از جبل لبنان تا عراق، ارمنستان، انطاکیه، آناتولى، قبرس، رودس و سیسیل،
ب - ثبت مراحل مختلف رشد گیاه.
ابن صوری این مراحل را با دقت تمام بررسى مىکرد.
وی در مطالعات خود نقاشى نیز به همراه مىبرد تا اجزاء گیاهان (شمار گلبرگها، ساقه و ریشه) را به رنگ خود آنها، به گونهای که هرچه بیشتر مطابق اصل باشد، ترسیم کند.
ترسیم نمونه گیاهان در 3 مرحله انجام مىگرفت:
یک بار در آغاز رشد گیاه، بار دیگر به هنگام رشد کامل و به بار نشستن آن، سرانجام در زمان پژمردگى و خشک شدن گیاه.
دائره المعارفى مصور از گیاهان دارویى
به این ترتیب، ابن صوری دائره المعارفى مصور از گیاهان دارویى فراهم آورد که دانشجو با مراجعه به آن مىتوانست گیاه مورد نظر را در هر یک از مراحل رشد خود بیابد.
به نظر سارتن این نخستین تصاویر دقیق از گیاهان در آثار عربى است.
لکلرک نیز کتاب ابن صوری را نخستین کتاب مصور به معنى امروزی در زبان عربى و در حیطه دانش گیاهشناسى مىداند.
لکلرک تصویرهای باقى مانده از کتاب دیوسکوریدس را با شرحى که از تصاویر کتاب ابن صوری در دست است، مقایسه کرده و کار ابن صوری را برتر دانسته است.
بنیادگذار گیاه شناسى علمى نوین
در عین حال، عجیب است که ابن بیطار که معاصر و همشهری اوست، ذکری از او نکرده است. سکوت ابن بیطار این نظر را تقویت مىکند که بین او و ابن صوری کدورتى وجود داشته است.
در یکى از سفرهای علمى ابن صوری و نوادهاش تنوخى، میان این دو، و ابن بیطار و تاجالدین بلغاری دیداری رخ داد و درباره بسیاری مسائل گیاهشناسى گفت و گو شد. ابن صوری و تنوخى به این نتیجه رسیدند که جنبههای عملى آگاهیهای ابن بیطار ضعیف است.
ابن صوری ردیهای نیز بر کتاب ادویه مفرده تاجالدین بلغاری نوشت، اما ابن بیطار برخلاف او در جامع خود از بلغاری جانبداری کرده است.
امروزه، برخى محققان عرب ابن صوری را بنیادگذار گیاه شناسى علمى نوین مىدانند.
گرچه روش کار ابن صوری چندان علمى و تجربى است که از او چهره یک محقق قرون جدید را به دست مىدهد، اما به لحاظ از بین رفتن کتاب الادویه المفرده او که نتیجه همه این تحقیقات در آن ثبت بوده است، نمىتوان جایگاه ابن صوری را در تاریخ علم گیاه شناسى به دقت معین کرد.
به نظرِ دفاع، کتاب ابن صوری در اروپا نیز شناخته شده بوده و دانشمندان از آن به عنوان مرجعى در داروشناسى استفاده مىکردهاند، اما از اینکه این اثر ترجمه شده باشد، اطلاعى در دست نیست.
الادویه المفردهای که نگارش آن از زمان ملک معظم آغاز شده و به همین سبب ابن صوری آن را به نام وی کرده بوده، در بردارنده آگاهیهای تازهای درباره گیاهان و انواع ناشناخته آنها بوده است. از این رو، لکلرک خودِ متن را گذشته از تصاویر آن با ارزش مىشمرد. انور رفاعى الادویه را شامل وصف 585 ماده دارویى مىداند: 466 نباتى، 75 معدنى، 44 حیوانى.
سارتن معتقد است ابن صوری در این کتاب عقاید تاجالدین بلغاری را، که در رساله مشابهى بیان شده بود، وصف کرده است. اما این نظر مقرون به صواب نیست، زیرا اولاً ابن صوری آراء بلغاری را نقد کرده، نه وصف، ثانیاً این نقد عنوانى جداگانه داشته است.
الادویه را باید شرح تجربهها و آزمایشهای علمى و کاوشهای خود ابنصوری دانست که برای تألیف آن عمری را در تهیه مواد و سنجش آنها صرف کرده بود.
میان ابن صوری و ابن ابى اصیبعه رابطه علمى مودت آمیزی برقرار بود، چنانکه ابن صوری یک اثر خود را که حاوی فواید و توصیههای طبى بود، به ارمغان نزد او فرستاد و وی در شعری که برای ابن صوری به این مناسبت سروده و در صدر نامهای مسجّع قرار داده، او را ستوده و مرشد علمى خود دانسته است.
سارتن مىنویسد که وی همراه ابن صوری در حومه دمشق به گردآوری گیاهان پرداخته است. گرچه این امر محتمل است، اما ابن ابى اصیبعه خود بدان اشارهای نکرده است، حال آنکه در مورد خود و ابن بیطار چنین اشارهای دارد. ممکن است سارتن این دو شرح را با یکدیگر خلط کرده باشد. با اینهمه میلى نیز سخن سارتن را تکرار کرده است.
مهذب الدین ابونصر محمد حلبى نیز ابن صوری را طى قصیدهای بلند ستوده است. از قصیده حلبى و از نامه ابن ابى اصیبعه به ابن صوری مىتوان دریافت که او در این هنگام در موقعیت اجتماعى ممتازی قرار داشته است.
ابن ابى اصیبعه با احترام فراوان از او یاد مىکند و او را معتمد ملوک و سلاطین مىخواند.
آثار
با آنکه ابن صوری بیشتر در گیاه شناسى صاحب نام است، امروز تنها رساله کوتاهى در چشم پزشکى از او باقى مانده است. در عین حال، کتاب نوه او تنوخى با نام کتاب الاشرف فى صناعه الدریاق، که شرح تجربههای علمى وی در سفرهایى است که همراه ابن صوری داشته است، مىتوان برای بازنمایى جنبههایى از روش کار و دستاوردهای ابن صوری مورد اعتنا باشد.
1- تذکره الکحالین، یا الکافى فى طب العیون، در جُنگى در کتابخانه ظاهریه،
2- الادویه المفرده،
3- الرد على کتاب التاج البلغاری فى الادویه المفرده،
4- تعالیق و فوائد و وسایا طبیه،
5- ادویه التّریاق الکبیر،
این کتاب شاید همان الادویه المفرده باشد، زیرا گذشته از آنکه کتابشناسان متقدم و معاصر تنها همان دو اثر نخست را از او یاد کردهاند، در خود عیون الانباء قراینى وجود دارد که حاکى از یگانگى این دو عنوان است[۱].
پانویس
- ↑ مؤذن جامى، محمدمهدی، ج4، ص122-121
منابع مقاله
مؤذن جامى، محمدمهدی، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.