ترجمان، عبدالله بن عبدالله
ابومحمد عبدالله بن عبدالله ترجمان میورقی (ح 756-832ق/1355-1429م)، کشیش و متکلم مسیحی که اسلام آورد. نام او پیش از پذیرفتن اسلام «آنسلم تورمدا» بود.
زادگاه و تحصیلات
او در میورقه واقع در جنوب اسپانیا در خانوادهای مسیحی زاده شد و پدرش از شهرنشینان آنجا به حساب میآمد. او را از 6 سالگی به کشیشی سپردند تا انجیل بیاموزد و با زبان کتاب مقدس و علم منطق آشنا شود. وی چندی بعد از میورقه به لارده، مرکز علمی مسیحیان آن منطقه رفت و طبیعیات و نجوم خواند. پس از 4 سال اقامت در لارده رهسپار بلونیه شد و طی 10 سال سکونت در کنیسۀ اسقف نیکولاس مرتل(= نقلا و مرتیل) به آموختن اصول آیین مسیحیت و احکام آن پرداخت. از آنجا که این اسقف پنهانی به اسلام عشق میورزید و یا حتی به قولی پنهانی اسلام آورده بود، در آشنا ساختن ترجمان با دین اسلام و تشویق وی به مسلمان شدن، نقش مهمی داشت و هم به سفارش او بود که ترجمان به تونس مهاجرت کرد. در تونس نزد امیر ابوالعباس احمد بن مستنصر رفت و در حالی که سال سی و پنجم از عمر خود را سپری میکرد، در سایۀ عنایت او به دین اسلام درآمد. وی پس از مسلمان شدن، از مسیحیان پیغامها و طعنهها شنید.
منصب
امیر تونس ترجمان را به مسئولیت سازمان گمرک دریایی گماشت. او آنجا ازدواج کرد و صاحب پسری به نام محمد شد و همواره تا زمان مرگ امیر همراه او بود و چون در حملۀ صلیبیان به مهدیه در 792ق/1390م نامههای آنان را برای امیر ترجمه میکرد، به «ترجمان» مشهور شد. ترجمان پس از مرگ امیرابوالعباس و در عهد پسرش ابوفارس عبدالعزیز نیز همان شغل را داشت و حتی مسئولیت¬هایش افزونتر شد.
وفات وی
او در تونس درگذشت و بارگاهی بر قبرش در سوقالسراجین ساختند که تا امروز هنوز پابرجا ست. وی در میان مردم به نام «سیدی التحفه» مشهور بود.
آثار
تنها اثری که از او به جای مانده تحفهالاریب فیالرد على اهل الصلیب است که نگارش آن در 823ق/1420م انجام یافته است. این کتاب که بارها به چاپ رسیده، به فارسی و ترکی نیز ترجمه شده است. چاپ سنگی ترجمۀ فارسی این کتاب موجود است. نسخهای از ترجمۀ ترکی این کتاب در پاریس وجود دارد.
ساختار کتاب
کتاب شامل 3 فصل است. فصل اول اطلاعاتی از زادگاه او، چگونگی آموزش او در کنیسهها، آشنایی او با اسلام، شرح مهاجرت او به تونس و اسلام آوردن او ست. فصل دوم شامل رویدادهایی در عصر امیر ابوالعباس و امیر ابوفارس است که ترجمان در آن وقت، شغل حکومتی داشته است. فصل سوم مهمترین قسمت کتاب است و حاجیخلیفه تنها از این قسمت یاد میکند. این فصل 9 باب دارد و نویسنده با استناد به متن کتاب مقدس و استدلال عقلانی و حتی تأویل متون کتاب مقدس، نادرستی ادعاهای مسیحیان را نشان میدهد و سرانجام به اثبات نبوت حضرت محمد(ص) میپردازد. در باب اول، دروغها و تناقضات نویسندگان اناجیل اربعه را بیان میکند؛ در باب دوم، اعتقاد برخی فرق مسیحی را ذکر میکند که مسیح را خداوند قادر متعال میدانند و یا او را هم خدا و هم انسان میشمارند و نیز از اعتقاد به گناه نخستین یاد میکند و همۀ آنها را باطل میشمارد؛ در باب سوم، پس از ذکر مقدسات دین مسیحیت، غسل تعمید، ایمان به تثلیث، اعتقاد به پیوند الوهی پدر با جسم مسیح در بطن مریم، عشاء ربانی و اقرار به گناه، حقانیت آنها را رد میکند؛ در باب چهارم پس از ذکر اعتقادات مسیحیان و تناقضات مسیحیت، آنها را مردود میشمارد؛ در باب پنجم، شرح میدهد که عیسی خدا نیست، بلکه بشر و پیامبر خدا ست؛ باب ششم، شرح اختلاف روایات اناجیل است که به نظر وی نشان دروغ بودن آنها ست، چرا که آنچه از خدا برسد، در آن اختلافی نخواهد بود؛ باب هفتم، ذکر دروغهایی است که به عیسی نسبت میدهند؛ باب هشتم، شامل ایرادهای مسیحیان به مسلمانان است، از جمله ازدواج روحانیون مسلمان، رسم ختان، اعتقاد به معاد جسمانی، خوردن و نوشیدن در بهشت...؛ باب نهم در اثبات نبوت محمد رسولالله(ص) است و شرح اینکه نبی موعود در دین مسیحیت یعنی «فارقلیط»، همان رسول دین اسلام است[۱]
پانویس
- ↑ تاره، مسعود ، ج15، ص14-15
منابع مقاله
تاره، مسعود، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1378ش.