ابن شحنه، احمد بن محمد (اثیرالدین)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    NUR00000.jpg
    نام کاملابوالوليد لسان‌الدين‌ احمد بن‌ محمد(اثيرالدين‌) بن‌ محمد(ابوالفضل‌)
    لقبلسان‌الدين
    نسببنو شحنه
    نام پدرمحمد(اثيرالدين‌) بن‌ محمد(ابوالفضل‌)
    ولادت(844ق‌)
    محل تولدحلب، شام
    محل زندگیمصر-شام
    رحلت(882ق‌)
    طول عمر38
    فرزنداناثيرالدين
    خویشاوندانجده: ام‌ الحياء دختر اثيرالدين‌ محمد بن‌ ابى‌الفضل‌ محمد ابن‌ شحنه‌ ملقب‌ به‌ ام‌ القضاة
    دیناسلام
    مذهبحنفی
    پیشهکتابت، قضا
    منصبقضاوت
    اطلاعات علمی
    درجه علمیاجازه نقل حدیث
    اساتیدزين‌الدين‌ قاسم‌، ابن‌ عبيدالله‌، ابراهيم‌ حلبى‌ و نجم بن قاضى‌ عحلون‌؛
    مشایخمحمد(ابوالفضل‌) و بدر نسابه؛‌
    برخی آثارلسان‌ الحكام‌ في‌ معرفة الاحكام‌؛


    اِبْن‌ِ شِحْنه‌، ابوالوليد لسان‌الدين‌ احمد بن‌ محمد(اثيرالدين‌) بن‌ محمد(ابوالفضل‌)

    اِبْن‌ِ شِحْنه‌

    اِبْن‌ِ شِحْنه‌، عنوان‌ چند تن‌ از قاضيان‌ و مورخان‌ ترک‌نژاد حلب‌ در سده 9ق‌/15م‌. نياي‌ آنان‌، حسام‌الدين‌ محمود بن‌ خُتلو(د 616ق‌/ 1219م‌)، از اميران‌ دولت‌ الصالح‌ اسماعيل‌ زنگى‌ در حلب‌، شحنگى‌ آن‌ ديار را برعهده‌ داشت‌ و اين‌ خاندان‌ به‌ وي‌ منسوب‌ شده‌اند. حسام‌الدین در 615ق‌ در حلب‌ مدرسه‌ و مسجدي‌ ساخت‌ و آن‌ مدرسه‌ هنوز به‌ نام‌ مدرسه بنى‌ شحنه‌ معروف‌ است‌. گذشته‌ از آن‌، اوقافى‌ كه‌ افراد اين‌ خاندان‌ از خود برجاي‌ نهادند و نيز آثار و تأليفات‌ علمى‌ برجای‌مانده از آنان‌، بر توجه‌ اين‌ خاندان‌ به‌ علم‌ گواهى‌ دارد.

    در ميان‌ خاندان‌ ابن‌ شحنه‌، اين‌ كسان‌ آوازه‌ يافته‌اند: 4- ابوالوليد لسان‌الدين‌ احمد بن‌ محمد(اثيرالدين‌) بن‌ محمد(ابوالفضل‌)(844 -882ق‌/1440-1447م‌)، در حلب‌ به‌ دنيا آمد و با سرپرستى‌ جدش‌ ابوالفضل‌ به‌ فراگيري‌ قرآن‌ و کتاب‌هایی چون‌ وقايه‌ پرداخت‌ و پس‌ از آن‌ به‌ همراه‌ نيا و ديگر افراد خاندانش‌ رهسپار قاهره‌ شد و نزد زين‌الدين‌ قاسم‌، ابن‌ عبيدالله‌، ابراهيم‌ حلبى‌ و نجم بن قاضى‌ عحلون‌ به‌ فراگيري‌ علوم‌ مختلف‌ همچون‌ عروض‌ و فرائض‌ (تقسيم‌ ارث‌) پرداخت‌ و از جدش‌ و بدر نسابه‌ استماع‌ حديث‌ كرد و موفق‌ به‌ دريافت‌ اجازه‌ از جماعتى‌ گرديد. در قاهره‌ به‌ نيابت‌ از جدش‌ به‌ كتابت‌ مى‌پرداخت‌ و سرانجام‌ به‌ مقام‌ قضاي‌ حنفيه‌ به‌جای پدر در حلب‌ رسيد. سخاوي‌ از او به‌‌عنوان‌ مردي‌ عاقل‌، زيرك‌ و عفيف‌ ياد مى‌كند و ابن‌ حنبلى‌ پس‌ از آنكه‌ خود، او را فردي‌ صالح‌ و رقیق‌القلب مى‌خواند، ستایش‌های بسياري‌ درباره او به‌ نقل‌ از تاريخ‌ موفق‌الدين‌ ابوذر(د 884ق‌) مى‌آورد. او در روزگار جوانى‌ به‌ بيماري‌ طاعون‌ درگذشت‌. ابن‌ حنبلى‌ برخى‌ از اشعاري‌ را كه‌ در وصف‌ وي‌ سروده‌ شده‌، نقل‌ كرده‌ است‌. از جمله‌ آثار وي‌ كتاب‌ لسان‌ الحكام‌ في‌ معرفة الاحكام‌ را ياد كرده‌اند. ابن‌ حنبلى‌ گويد: اين‌ اثر را هنگام‌ تصدي‌ قضا در حلب‌ تأليف‌ نمود و قصد داشت‌ كه‌ آن‌ را در 30 فصل‌ به‌ نظم‌ درآورد، ليكن‌ تنها توانست‌ تا فصل‌ 20 و اندكى‌ از فصل‌ 21 را به‌ انجام‌ رساند، فرزندش‌ اثيرالدين‌ خواست‌ كه‌ كار ناتمام‌ پدر را به‌ انجام‌ رساند، اما او نيز بيش‌ از اندكى‌ بر آن‌ نيفزود. فصل‌های 22 تا 30 اين‌ كتاب‌ توسط برهان‌الدين‌ ابراهيم‌ خالصى‌ عدوي‌ و با عنوان‌ غاية المرام‌ فى‌ تتمه لسان‌ الحكام‌ نوشته‌ شده‌ و در سال‌های 1299ق‌ در اسكندريه‌، 1300ق‌ در بولاق‌ و 1310ق‌ در حاشیه معين‌ الحكام‌ فيما يتردد بين‌ الخصمين‌ من‌ الاحكام‌ علاءالدين‌ طرابلسى‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. ابن‌ حنبلى‌ علاوه‌ بر افراد بسياري‌ كه‌ از اين‌ خاندان‌ در جای‌جای كتابش‌ نام‌برده است‌، به‌ جده خود ام‌ الحياء دختر اثيرالدين‌ محمد بن‌ ابى‌الفضل‌ محمد ابن‌ شحنه‌ ملقب‌ به‌ ام‌ القضاة(د 939ق‌) اشاره‌ كرده‌ و پس‌ از نقل‌ عباراتى‌ ستايش‌آميز در وصف‌ وي‌ به‌ دو مرثيه‌ كه‌ توسط عبداللطيف‌ الديري‌ و حسن‌ سرمينى‌ ازهري‌ در سوگ‌ وي‌ سروده‌ شده‌ است‌، اشاره‌ مى‌كند[۱].

    پانویس==

    1. صادقی، مریم، ج4، ص74-73

    منابع مقاله

    صادقی، مریم، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377