ابن شحنه، ابوالوليد محب‌الدين‌ محمد بن‌ محمد

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ابن شحنه، ابوالوليد محب‌الدين‌ محمد بن‌ محمد
    NUR00000.jpg
    نام کاملابوالوليد محب‌الدين‌ محمد بن‌ محمد بن‌ محمد بن‌ محمود
    لقبابوالوليد
    نسببنو شحنه
    نام پدرکمال‌الدین محمد
    ولادت(749ق‌)
    محل تولدحلب، شام
    محل زندگیمصر-شام
    رحلت(815ق‌)
    طول عمر76
    دیناسلام
    مذهبحنفی
    پیشهتدریس، قضا
    منصبقضاوت
    اطلاعات علمی
    اجازه اجتهاد ازابن‌ منصور وانفى‌
    درجه علمیاجتهاد، ادیب
    اساتیدسید عبدالله
    شاگردانعزالدين‌ حاضري‌ و بدرالدين‌ بن‌ سلامه‌ در حلب‌، ابن‌ قاضى‌ شهبه‌ در شام‌ و ابن‌ همام‌ و ابن‌ عبيدالله‌ در مصر
    برخی آثار1- روض‌ المناظر ( الناظر يا النواظر ) فى‌ اخبار الاوائل‌ و الاواخر؛ 2- منظومة ابن‌ الشحنة فى‌ المعانى‌ و البيان‌ و البديع‌ يا ارجوزة فى‌ البيان‌ يا الارجوزة البيانية يا منظومة فى‌ البلاغة؛

    ابن شحنه، ابوالوليد محب‌الدين‌ محمد بن‌ محمد بن‌ محمد بن‌ محمود

    اِبْن‌ِ شِحْنه‌

    اِبْن‌ِ شِحْنه‌، عنوان‌ چند تن‌ از قاضيان‌ و مورخان‌ ترك‌ نژاد حلب‌ در سدة 9ق‌/15م‌. نياي‌ آنان‌، حسام‌الدين‌ محمود بن‌ خُتلو (د 616ق‌/ 1219م‌)، از اميران‌ دولت‌ الصالح‌ اسماعيل‌ زنگى‌ در حلب‌، شحنگى‌ آن‌ ديار را برعهده‌ داشت‌ و اين‌ خاندان‌ به‌ وي‌ منسوب‌ شده‌اند. حسام‌ الدين‌ در 615ق‌ در حلب‌ مدرسه‌ و مسجدي‌ ساخت‌ و آن‌ مدرسه‌ هنوز به‌ نام‌ مدرسة بنى‌ شحنه‌ معروف‌ است‌. گذشته‌ از آن‌، اوقافى‌ كه‌ افراد اين‌ خاندان‌ از خود برجاي‌ نهادند و نيز آثار و تأليفات‌ علمى‌ برجاي‌ مانده‌ از آنان‌، بر توجه‌ اين‌ خاندان‌ به‌ علم‌ گواهى‌ دارد.

    در ميان‌ خاندان‌ ابن‌ شحنه‌، اين‌ كسان‌ آوازه‌ يافته‌اند:

    تولد و تحصیل

    1- ابوالوليد محب‌الدين‌ محمد بن‌ محمد بن‌ محمد بن‌ محمود (749- 815ق‌/1348-1412م‌)، اديب‌، فقيه‌، مورخ‌ و قاضى‌ حنفى‌ مذهب‌. او در حلب‌ زاده‌ شد و به‌ سرپرستى‌ پدرش‌ كمال‌الدين‌ محمد (د 776ق‌/1374م‌) فقيه‌ حنفى‌ پرورش‌ يافت‌ و به‌ آموختن‌ و حفظ قرآن‌ پرداخت‌. عبدالغفور يكى‌ از 3 برادر وي‌ در جوانى‌ به‌ قتل‌ رسيد، اما 2 برادر ديگرش‌ عبدالرحمان‌ و على‌ و نيز خود وي‌ مدتى‌ منصب‌ قضا داشتند.

    استادان

    از استادان‌ ابوالوليد، جز سيد عبدالله‌ كس‌ ديگري‌ شناخته‌ نيست‌. اما مسلم‌ است‌ كه‌ نزد استادان‌ حلب‌ و دانشمندانى‌ كه‌ از جاهاي‌ ديگر بدانجا مى‌آمدند، دانش‌ آموخت‌. همچنين‌ در حيات‌ پدر، به‌ شوق‌ دانش‌ اندوزي‌ رهسپار دمشق‌ و قاهره‌ شد و هنوز به‌ سن‌ بلوغ‌ نرسيده‌ بود كه‌ از جانب‌ ابن‌ منصور وانفى‌ اجازة افتاء و تدريس‌ يافت‌.

    مناصب و فعالیت‌ها

    در 777ق‌ پس‌ از مرگ‌ پدر بار ديگر به‌ قاهره‌ سفر كرد و در مدرسة صرغتمشيه‌ رحل‌ اقامت‌ افكند. اندكى‌ بعد چندان‌ پرآوازه‌ شد كه‌ با تأييد شيخ‌ اكمل‌الدين‌ و شيخ‌ سراج‌الدين‌ از جانب‌ ملك‌ الاشرف‌ شعبان‌، سلطان‌ مملوك‌ مصر به‌ جاي‌ جمال‌الدين‌ ابراهيم‌ بن‌ محمد بن‌ عديم‌ (د 787ق‌) به‌ منصب‌ قضاي‌ مذهب‌ حنفى‌ در حلب‌ گمارده‌ شد، اما اندكى‌ بعد از آن‌ مقام‌ عزل‌ گرديد. با اينهمه‌ تا 793ق‌/1391م‌ كه‌ سلطان‌ الظاهر برقوق‌ به‌ حلب‌ وارد شد، بارها به‌ اين‌ مقام‌ منصوب‌ و سپس‌ معزول‌ گرديد، اما سالهاي‌ 766 و 767ق‌ كه‌ سيوطى‌ براي‌ تعيين‌ وي‌ به‌ منصب‌ قضا ذكر نموده‌ است‌، بعيد به‌ نظر مى‌رسد. احراز مقام‌ قضا از جانب‌ سلاطين‌ مملوك‌ بيانگر منزلت‌ وي‌ نزد آنان‌ بوده‌ است‌ و اگر گاهى‌ معزول‌ مى‌شده‌ يا با قهر سلطان‌ جديد رو به‌ رو مى‌گشته‌، به‌ سبب‌ سخت‌گيري‌ سلطان‌ جديد بر مصاحبان‌ و گماشتگان‌ سلطان‌ پيشين‌ بوده‌ است‌. او از جمله‌ معدود عالمانى‌ است‌ كه‌ پس‌ از فتح‌ حلب‌ (804 - 805ق‌) به‌ دست‌ تيمور، جان‌ سالم‌ به‌ دربرد. وي‌ خود داستان‌ ملاقاتش‌ را با تيمور نقل‌ كرده‌ كه‌ چگونه‌ با پاسخ‌ زيركانه‌اش‌ به‌ پرسش‌ تيمور، در باب‌ كشته‌ شدگان‌ 2لشكر، مورد لطف‌ و تحسين‌ تيمور قرار گرفت‌. همچنين‌ پس‌ از ورود سلطان‌ برقوق‌ به‌ حلب‌ (793ق‌) بلافاصله‌ از منصب‌ قضا عزل‌ و محبوس‌ شد و اموالش‌ مصادره‌ گرديد، اما با پايمردي‌ محمود، استادالدار سلطان‌ از مرگ‌ نجات‌ يافت‌ و به‌ ناچار همراه‌ برقوق‌ رهسپار قاهره‌ شد. او پس‌ از 3 سال‌ اقامت‌ در قاهره‌، به‌ حلب‌ بازگشت‌ و ظاهراً در آنجا به‌ دور از هياهوي‌ سياسى‌ به‌ تدريس‌ پرداخت‌. با آغاز حكومت‌ الناصر فرج‌ بن‌ برقوق‌، محب‌ الدين‌ در ابتدا به‌ وي‌ پيوست‌، اما هنگامى‌ كه‌ جكم‌ (د 854ق‌) نيابت‌ حلب‌ را به‌ دست‌ آورد، از الناصر روي‌ برتافت‌ و به‌ وي‌ كه‌ از مخالفان‌ الناصر بود، پيوست‌ و از الطاف‌ او بهره‌مند گرديد. به‌ همين‌ سبب‌ مورد غضب‌ الناصر قرار گرفت‌ و گريخت‌، ليكن‌ پس‌ از مدتى‌ رضايت‌ الناصر را به‌ دست‌ آورد و در 809ق‌ از جانب‌ الناصر به‌ منصب‌ قضاي‌ حلب‌ انتخاب‌ شد و در 813ق‌ پس‌ از ورود سلطان‌ به‌ حلب‌ بار ديگر به‌ قاهره‌ برده‌ شد. وي‌ در آنجا با مساعدت‌ فتح‌الله‌، كاتب‌ مخصوص‌ سلطان‌، به‌ تدريس‌ در مدرسة جماليه‌ پرداخت‌. از 814ق‌ به‌ جرگة مصاحبان‌ و ملازمان‌ الناصر در آمد و در سفر به‌ دمشق‌ وي‌ را همراهى‌ كرد. در اين‌ زمان‌ كه‌ الناصر مواجه‌ با قيام‌ ملك‌ مؤيد و نوروز شده‌ بود، وي‌ را به‌ جاي‌ ناصرالدين‌ بن‌ عديم‌ كه‌ متمايل‌ به‌ ملك‌ مؤيد بود، به‌ قضاي‌ مصر گمارد، اما به‌ زودي‌ از كلية منصب‌ خويش‌ عزل‌ شد. پس‌ از زوال‌ حكومت‌ الناصر و آغاز فرمانروايى‌ مؤيد، وي‌ به‌ سبب‌ توجه‌ نوروز بار ديگر به‌ قضاي‌ حلب‌ منصوب‌ شد و مدتى‌ نيز در دمشق‌ به‌ تدريس‌ پرداخت‌ و از جملة مصاحبان‌ نايب‌ دمشق‌ شد.

    شاگردان

    در اين‌ مدت‌ جمع‌ كثيري‌ در شهرهاي‌ مختلف‌ به‌ فراگيري‌ علم‌ از وي‌ پرداختند كه‌ از اين‌ ميان‌، سخاوي‌ از عزالدين‌ حاضري‌ و بدرالدين‌ بن‌ سلامه‌ در حلب‌، ابن‌ قاضى‌ شهبه‌ در شام‌ و ابن‌ همام‌ و ابن‌ عبيدالله‌ در مصر نام‌ برده‌ است‌. آنچه‌ در مورد فقاهت‌ او جالب‌ توجه‌ است‌، گفتة فرزند اوست‌ كه‌ مى‌گويد محب‌الدين‌ در مذهب‌ حنفى‌ اجتهاد مى‌كرده‌ و به‌ آنچه‌ در مى‌يافته‌، عمل‌ مى‌كرده‌ است‌. او اديبى‌ چيره‌دست‌ بود و از حسن‌ خط نيز بهره‌ داشت‌. سخاوي‌ بسياري‌ از اشعار و نمونه‌اي‌ از نثر وي‌ را ضبط كرده‌ است‌.

    آثار

    ابن‌ شحنه‌ داراي‌ تأليفات‌ بسياري‌ در زمينه‌هاي‌ گوناگون‌ چون‌ فقه‌ و تاريخ‌ و ادبيات‌ است‌:

    الف‌ - چاپى‌: 1. روض‌ المناظر ( الناظر يا النواظر ) فى‌ اخبار الاوائل‌ و الاواخر كه‌ اختصار كتاب‌ المختصر فى‌ تاريخ‌ البشر الوالفدا و ذيلى‌ است‌ بر آن‌ تا 806ق‌. گويند او خود اين‌ كتاب‌ را تلخيص‌ كرد و المبتعى‌ ناميد. در ميان‌ آثار وي‌ دو عنوان‌ مختصر تاريخ‌ ابى‌ الفدا و مختصر تاريخ‌ المؤيد صاحب‌ حماة به‌ چشم‌ مى‌خورد، كه‌ مى‌تواند همان‌ روض‌ المناظر باشد، بر اين‌ كتاب‌ پسرش‌ ابوالفضل‌ دو ذيل‌ با نامهاي‌ اقتطاف‌ الازاهر و نزهة الناظر فى‌ روض‌ المناظر نوشته‌ است‌. روض‌ المناظر در حاشية جلدهاي‌ 11 و 12 الكامل‌ ابن‌ اثير بين‌ سالهاي‌ 1851-1876م‌ در ليدن‌/لايپزيگ‌، همچنين‌ در حاشية جلدهاي‌ 7، 8 و 9 همان‌ كتاب‌ در 1290ق‌ در مصر و در حاشية مروج‌ الذهب‌ مسعودي‌ در 1303ق‌ در مصر به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌؛ 2. منظومة ابن‌ الشحنة فى‌ المعانى‌ و البيان‌ و البديع‌ يا ارجوزة فى‌ البيان‌ يا الارجوزة البيانية يا منظومة فى‌ البلاغة، منظومه‌اي‌ است‌ در بحر رجز در 100 بيت‌ كه‌ در بيان‌ قواعد و اصول‌ معانى‌ و بيان‌ و بديع‌ پرداخته‌ است‌. اين‌ منظومه‌ در قاهره‌ (1368ق‌/1494م‌) همراه‌ مجموع‌ المتون‌ الكبير به‌ چاپ‌ رسيده‌ و داراي‌ شروح‌ بسياري‌ است‌ كه‌ از جمله‌ مى‌توان‌ به‌ شروح‌ محب‌الدين‌ ابن‌ العلوانى‌ و محمد عبدالحق‌ طرابلسى‌ اشاره‌ نمود؛ 3% رساله‌اي‌ از وي‌ كه‌ در جواب‌ بدرالدين‌ بن‌ سلامه‌ به‌ پرسش‌هاي‌ او در باب‌ اعراب‌ آياتى‌ از قرآن‌ كريم‌ نگاشته‌ شده‌، توسط سخاوي‌ در الذيل‌ (ص‌ 419- 428) نقل‌ شده‌ است‌. بروكلمان‌ كتابى‌ با نام‌ لسان‌ الحكام‌ تأليف‌ ابوالوليد احمد را به‌ وي‌ نسبت‌ داده‌ كه‌ احتمالاً تشابه‌ كنيه‌ سبب‌ اين‌ اشتباه‌ بروكلمان‌ شده‌ است‌.

    ب‌ - خطى‌: 1. الفية فى‌ الفرائض‌، قصيده‌اي‌ است‌ در بحر رجز در تقسيم‌ ارث‌، نسخة خطى‌ اين‌ قصيده‌ در كتابخانة ملى‌ پاريس‌ موجود مى‌باشد (وايدا، )؛ 2 2. الامالى‌، كه‌ در حديث‌ نگاشته‌ شده‌ است‌ و 70 مجلس‌ را در بردارد. به‌ گفتة زركلى‌ نسخه‌اي‌ خطى‌ از اين‌ كتاب‌ در كتابخانة فيض‌ الله‌ استانبول‌ موجود است‌؛ 3. منظومة فى‌ سيرة الرسول‌ يا السيرة النبوية يا سير النبى‌، ارجوزه‌اي‌ در 99 بيت. همچنين‌ بروكلمان‌ به‌ معرفى‌ برخى‌ منظومه‌هاي‌ ديگر از وي‌ و نسخ‌ خطى‌ موجود آنها پرداخته‌ است‌[۱].


    پانویس

    1. صادقی، مریم، ج4، ص70-69

    منابع مقاله

    صادقی، مریم، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377



    وابسته‌ها