تهذیب الاخلاق

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تهذیب الاخلاق
    تهذیب الاخلاق
    پدیدآورانابن عر‌بی، محمد بن علی (نويسنده) محمود، عبد الرحمن حسن (محقق)
    ناشرعالم الفکر
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشر13سده
    چاپ1
    شابک977-1415-20-4
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ع4 الف22041 1185 BJ
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تهذیب الاخلاق، اثر محی‌الدین عربی، نوشته‌ای است کوتاه و روان بی استناد به آیت یا روایتی که در آن کوشیده است در کمال اختصار یک دوره فلسفه اخلاق بنگارد، از این رهگذر به معنای خلق، علت خویها، انواع خلق، اخلاق پسندیده، اخلاق ناپسند، روش کسب فضایل و انسان کامل از دیدگاه اخلاق (نه عرفان و فلسفه) پرداخته است.

    ساختار

    کتاب دارای یک مقدمه و هشت فصل است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه از فرق انسان و حیوان و تربیت‌پذیری آدمی و برترین چیزی که می‌تواند برای خود برگزیند – یعنی کمال اخلاقی – سخن به مین آمده است. آنگاه به فایده علم اخلاق و فایده فراگیر کتاب حاضر می‌پردازد و سپس خُلق را تعریف می‌کند و یادآور می‌شود که برخی از مردم اخلاق، به فطرت دارد و برخی به ریاضت و تلاش.

    فصل اول: اخلاق ناپسند. نویسنده بر این باور است که فراوانی از مردم دارای خلق ناپسندند مانند ترس، ستم و شر، و بسیار نایاب است که کسی سوء خلق نداشته باشد.

    البته مردم در این زمینه متفاوتند. سپس به علیت این مهم می‌پردازد و بر اهمیت به کار بردن اندیشه در فرگشت اخلاقی آدمی انگشت می‌نهد و اشاره می‌کند که مردم در سرشت خویش خوی ناپسند دارند و در بند شهوت‌های پست گرفتارند. پس از آن مردم را نسبت به واکنش‌شان در برابر خوی‌های ناپسند خویش چند گروه می‌کند و روش تغییر خوی ناپسند را در آنها می‌آورد.

    فصل دوم: اخلاق پسندیده: اخلاق پسندیده تنها در اندکی از مردم سرشتی است. البته دیگران با تمرین و ریاضت می‌توانند نیکخو شوند، با این حال برخی از مردم هرگز خوی نیک نگیرند. پس از این یاد می‌کند که علت اخلاف مردم در اخلاق، نفس آنهاست، سپس نفس را به شوی، غضبی و ناطقه تقسیم می‌کند و یادآور می‌شود که همه خویها از این سه نیرو بر می‌خیزد. بعد به وجه مشترک انسان و حیوان و ویژگی انسان نسبت به این سه نیرو اشاره می‌کند.

    فصل سوم: نفس شهوانی: نخست اشاره می‌کند که این نیرو در انسان دو حیوان هست و همه لذات و شهوت‌های جسمی ریشه در آن دارد. سپس به زیان‌های چیرگی این نفس بر آدمی می‌پردازد و می‌آورد که تسلیم این نیرو شدن آدمی را از حیوان پست‌تر می‌کند. سپس به مزایای چیرگی بر این نیرو اشاره دارد و بر لزوم تأدیب نفس شهوانی پا می‌فشارد.

    فصل چهارم: نفص غضبی. در این فصل از اشتراک انسان و حیوان در این نیرو و اینکه این نیرو سرچشمه غضب، تهور و علاقه بر پیروزی است می‌گوید، پس از آن به نیرومندتر بودن این نفس از نفس شهوی اشاره می‌کند و پی آمد‌های یلگی این نیرو را برای انسان یادآور می‌شود. سپس به منافع این نیرو می‌پردازد.

    فصل پنجم: نفس ناطقه. این نیرو ویژه آدمی است و آدمیت او بدان است. فکر، فهم و قدرت تمییز زادگان این نیرویند. با این حال این نفس نیز خوبی و بدی دارد که بدانها اشاره می‌کند. سپس مردم را نسبت به این نیرو به چند گروه تقسیم می‌کند و وضع اخلاقی هر گروه را شرح می‌دهد.

    فصل ششم: انواع و اقسام اخلاق. در این فصل نسخت پاره‌ای از اخلاق نیک را شرح و شماره می‌کند سپس به اخلاق ناپسند می‌پردازد و یادآورمی‌شود که خوبی و بدی برخی از این خویها معمولاً اطلاق پذیر نیست و تابع شرایط و افراد است، و برخی همیشه و نسبت به همه کس خوب و برخی بد هستند.

    فصل هفتم: روش پرورش و تربیت اخلاق و عادت به آنها. در این فصل از روش‌های تدبیت و تعدیل نفس شهوانی و غضبی و پرورش و تقویت نفس ناطقه یاد می‌کند و هر یک را شرح می‌دهد و به نقش قوه ناطقه در تعدیل و تربیت دو نیروی دیگر اشاهر می‌کند سپس یادآور می‌شود که هر که در پی خوی نیکوست ناگزیر باید به بالاترین درجات اخلاقی نظر کند و به پایین‌تر از آن تن ندهد چه، در این صورت دست کم به مدارج متوسط اخلاقی دست می‌یازد.

    فصل هشتم: ویژگی‌های انسان کامل که همه خوی‌های نیکو را دارد و راه رسیدن به این کمال. نویسنده در این فصل نخست مرادش را از انسان کامل می‌آورد و اشاره می‌کند که چنین فردی از فرشتگان برتر است سپس با اشاره به ناتوانیها و کاستی‌های آدمی یادآور می‌شود که انسان کامل به راستی کمیاب است اما نایاب نیست!

    سپس به ویژگی‌های انسان کامل (از دیدگاه اخلاق) می‌پردازد و پس از آن راه رسیدن به کمال را می‌آورد. از نظر نویسنده هر گروهی از جامعه مرتبتی دارد، و راه ویژه‌ای برای رسیدن به آن مقام برای او معرفی می‌کند به گونه‌ای که کمال اخلاقی و راه رسیدن به آن برای بازاری و کشاورز غیر از دانشمند یا حاکم است[۱]

    پانویس

    1. رفیعی، بهروز، ص95-97

    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز؛ اخلاق، عرفان و تصوف اسلامی: کتابشناسی توصیفی و موضوعی، تهران، انتشارات بین‌المللی هدی، چاپ یکم، 1377ش.


    وابسته‌ها