ابن نظر، احمد بن سلیمان
ابن نَظَر، ابوبکر احمد بن سلیمان بن عبداللـه بن احمد بن خضر ابن سلیمان سموئلی، عالم اباضی عُمان در سدۀ 5ق/11م.
خاندان
او در خاندانی اهل دانش از دودمان بنینظر زاده شد، نیای وی عبداللـه بن احمد، قاضی القضاﺓ دَما بود و تألیفاتی در فقه داشت. نیای بزرگش خضر بن سلیمان نیز از عالمان بنام اباضی عمان بود.
تحصیلات
وی در آغاز به فراگیری ادب اشتیاق داشت و به درس مبارک بن سلیمان مینشست. با استعداد و حافظه نیرومند خود توانست به هنگامی که هنوز نوجوان بود، در فنون ادب تبحر یابد و اشعاری عمدتاً در قالب غزل بسراید. آنگاه در پی یک تحول روحی، به علوم دینی روی آورد و به فراگیری عقاید و فقه پرداخت و به زودی گوی سبقت از همگنان ربود.
زندگانی
جمعی از محققان معاصر چون لویتسکی، حارثی و دیگران ابن نظر را از رجال سده 6ق/12م شمردهاند. ولی جابر بن عبداللـه ازکانی نویسنده عمانی که در مصباح الاحادیث خود اطلاعات باارزشی درباره زندگی ابن نظر به دست داده، تصریح نموده که وی در سده 5ق میزیسته است. پارهای شواهد پذیرش این نظر را مرجح میسازد: چنانکه اگر جد سوم ابن نظر، خضر بن سلیمان را از رجال نیمه اول سده 4ق بدانیم، براساس توالی نسلها میتوان زندگی ابن نظر را در نیمه دوم سده 5ق تخمین زد. همچنین بر پایه سخن مؤلف بهجة الابصار، اباضیان عمان بیدرنگ پس از کشته شدن خردله قاتل ابن نظر، محمد بن غسان نامی را به امامت برداشتند. منابع دیگر نیز از بیعت اباضیان عمان با شخصی به نام محمد بن ابی غسان در حدود 513ق/1119م سخن گفته اند، در این صورت وفات ابن نظر را میبایست چندی پیش از 513ق دانست.
تخصص
جامعیت او در ادب و علوم دینی چندان بود که ابن زکریا از عالمان اباضی، او را «اشعر العلماء و اعلم الشعراء» خواند. او ذوق شاعری را به خدمت کلام و فقه گرفت، چندان که قصیدههایش در زمان حیات وی خواهان بسیار یافت. منظومههای ابن نظر را باید از پرمایهترین منابع برای مطالعه درباره عقاید و فقه اباضی در سده 5ق بهویژه در عمان دانست. این واقعیت که سرودههای وی ظرف کمتر از یک قرن نه تنها در میان اباضیان مشرق، بلکه حتی در مغرب نیز رواج یافت، نشان از جایگاه والای این اشعار دینی دارد. ابن نظر در دورهای میزیست که جامعه اباضی عمان وضع نابسامانی داشت. اگرچه گاه به گاه کسانی از اباضیان پیرامون شخصی گرد آمده، او را به امامت بر میداشتند، ولی بخش وسیعی از عمان زیر نفوذ حاکمان غیر اباضی، به خصوص سلاطین نبهانی بود. انعکاس ستمی که اباضیان را به قیامهای مکرر در این دوره بر میانگیخت، در جای جای سرودههای ابن نظر به چشم میخورد.
وفات
ابن نظر سرانجام جان خود را بر سر مخالفت با بنی نبهان گذاشت. ماجرا این بودکه به دنبال ازدواج خواهرزاده وی با مردی از بنینظر، خردله بن سماعه حاکم نبهانی کس فرستاد تا به رسم معهود نیمی از مهر عروس را به باج ستاند، اما ابن نظر سر به مخالفت برداشت، پس به امر خردله او را به قتل رسانیدند. البته به نظر میرسد، این سرانجام مخالفتی باشد که ابن نظر از مدتها پیش با حاکم نبهانی داشته بوده است. به هر روی ابن نظر در 35 سالگی جان سپرد و خانه او به دستور حاکم غارت و کتابهایش سوزانده شد.
آثار
آنچه از وی به یادگار ماند، بیشتر سرودهای او بود که در زمان حیاتش انتشار یافته بود و از کتابهایش تنها پارهای پس از آتشسوزی، سالم بر جای ماند.
- الدعائم
این کتاب مشهورترین اثر ابن نظر است در واقع مجموعهای از 28 منظومه است که 4 منظومه آن در اصول عقاید و باقی در موضوعات گوناگون فقهی است. بر پایه گزارش درجینی منظومههای الدعائم در اندک زمانی به مغرب (شمال آفریقا) راه یافت، چنانکه ابوعمار عبدالکافی، در سدۀ 6ق نسخهای از آن را به هنگام تحصیل در تونس با خود همراه داشته است. در عمان نیز چندی پس از قتل سراینده، محمد بن وصاف نزوی این منظومهها را گرد آورد و همو بود که نام الدعائم را بر آن نهاد. نسخه ابن وصاف در اواخر سدۀ 6 یا اوایل سدۀ 7ق توسط ابوموسی عیسی بن زکریا به مغرب برده شد و شواهد مختلف نشان از آن دارد که این کتاب تا حدودی در سدۀ 7ق و بهطور گسترده در سدۀ 8ق و پس از آن، در مغرب رونق داشته و گاه به عنوان متن درسی تدریس میشده است. تا آنجا که به گفته شماخی وجود الدعائم مانع از آن بود که دیگر منظومههای فقهی، رونقی یابند. همپای مغرب در عمان، وطن ابن نظر، نیز الدعائم در طی قرون مورد توجه بوده و وجود شروحی از رقیشی و منصور بن محمد شاهدی بر این مدعاست. مهمترین شروحی که بر الدعائم نوشته شده، اینهاست: 1. شرح محمد بن وصاف نزوی با عنوان الحلّ و الاصابه در دو جلد که ریو احتمال داده، نسخه شماره 328 در موزه بریتانیا، جزء دوم همین شرح باشد. نسخهای از شرح ابن وصاف در حدود پایان سدۀ 6ق به مغرب راه یافت و ابونصر ملوشائی در آن تصحیحاتی انجام داد. هرچند شیوه ابن وصاف در این شرح گاه مورد انتقاد برخی قرار گرفته است، ولی شماری از شارحان بعدی آن را الگوی کار خود قرار دادهاند؛ 2. شرح احمد بن عبداللـه رقیشی از کوی با عنوان مصباح الظلام در دو جلد که به گفته یحیی بن خلفان خروصی، کوشی در تکمیل شرح ابن وصاف بوده است. حارثی شرح رقیشی بر قصیدۀ لامیۀ الدعائم را در دست داشته و بخشهایی از آن را نقل کرده است؛ 3. شرح ابوالقاسم برادی بر پارهای از الدعائم با عنوان شقاء الحائم ؛ 4. شرح منصور بن محمد بن ناصر بر قصیده لامیه آن در باب حج که خروصی آن را وصف کرده است؛ 5. شرح ابوزکریا یحیی بن ابی العز شماخی در دو جلد که در آن از شیوه ابن وصاف پیروی کرده است؛ 6. شرح احمد بن سعید شماخی با عنوان اعراب مشکل الدعائم. در موزه بریتانیا نسخهای با عنوان دیوان ابن نظر وجود دارد که همان متن الدعائم است، ولی منظومههای آن به شیوه دواوین به ترتیب الفبایی تنظیم شده است و 25 منظومه را در بردارد. متن الدعائم بارها از جمله در 1400ق/1980م به کوشش محمود عسیران، به چاپ رسیده بود.
- سلک الجمان فی سیر اهل عمان، که اصل آن در 2 مجلد بوده و گویا تنها 9 جزوۀ نیم سوخته آن از حریق به درآمده بوده است.
- مرآﺓ البصر فی مجمع المختلف من الاثر، در 4 مجلد که دست کم قطعهای از آن پس از آتشسوزی دیده شده است.
- الوصید فی ذم التقلید، در 2 مجلد.
- قصیده ای در ولایت و برائت.
- قصیده ای در ضاد و ظاء در حدود 200 بیت که نشانی از آن در دست نیست[۱].
پانویس
- ↑ پاکتچی، احمد، ج5، ص 50-52
منابع مقاله
پاکتچی، احمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.