فهری قرشی، حسین بن عبد العزیز
ابن ناظر، یا ابن ابیالاحوص، ابوعلی حسین بن عبدالعزیز بن محمد فهری قرشی (د 699ق/1300م) مقری، محدث، فقیه، ادیب و قاضی اندلسی.
محل ولادت
اصل او از بلنسیه بود و در جبّان به دنیا آمد در غرناطه رشد یافت.
تحصیلات
او از ابومحمد عبداللّه بن حسین کواب قرائات سبع و جز آن را فرا گرفت. سپس به اشبیلیه رفت و در آنجا از ابوعلی شلوبین ادبیات آموخت. در این هنگام که ابوالقاسم ابن بقی (د 625ق) به اشبیلیه آمده بود، ابن ناظر به ملاقات او شتافته، از او حدیث شنید. او در آنجا از محدثان دیگری نیز اخذ حدیث نمود که ازجمله آنها ابوالحسن ابن جابر دباج است. سپس به بلنسیه رفت و از ابوالحسن ابن خیره، و ابوربیع ابن سالم کلاعی حدیث شنید. بعد به جزیره شقر رفت و نزد ابوبکر محمد ابن محمد بن وضاح التیسیر ابوعمرو دانی و شاطبیه را خواند. سپس به مرسیه رفت و در آنجا از جماعتی از جمله ابوالعباس ابن عیّاش و در اُریوله از ابوالحسن عبدالرحمن بن بقی حدیث شنید. بعد به مالقه رفت و از دیگران چون ابومحمد عطیه و ابوالقاسم ابن طیلسان اخذ حدیث نمود. از استادان دیگر او میتوان از ابوعامر یزید بن وهب فهری و موسی بن عبدالرحمن بن یحیی بن عربی نام برد.
فعالیتها
وی مدتی در غرناطه به اقراء قرآن و تدریس ادب اشتغال داشت، آنگاه به مالقه رفت و مدت کمی در آنجا به اقراء پرداخت و حدود 25 سال خطیب مالقه بود (ابنخطیب، همانجا)، اما به سبب بروز فتنه و ناسازگاری در مالقه و دسیسهچینیِ فزاری از آنجا به غرناطه گریخت و قضاء المریه و سپس قضاء بسطه را بر عهده گرفت و پس از رفع فتنه مالقه و خروج بنواشقیلوله از آنجا در 687ق/1288م متولی قضای مالقه شد.
جایگاه علمی
ابن ناظر را فردی آگاه به علوم مختلف، اهل ضبط در روایت و از آخرین مقریان اندلس معرفی نمودهاند.
شاگردان
مشهورترین شاگرد او ابوحیان اندلسی صاحب تفسیرالبحر المحیط است که تفسیر ابن عطیه را از طریق ابن ناظر از ابن عطیه روایت می کند. ابوحیان در مالقه به حضور ابن ناظر رسیده و از وی روایت کرده است. از دیگر شاگردان او احمد بن محمد عامری، احمد بن حسن زیات، محمد بن احمد غسانی، محمد بن احمد غسانی، محمد بن محمد بلوی، محمد بن احمد هاشمی طنجالی، عبدالواحد بن ابی السداد باهلی، احمد بن ابراهیم ابن زبیر ثقفی و اخرین راوی از ابن ناظر عبداللّه بن محمد بن ایوب تجیبی را میتوان نام برد.
وفات
ابن ناظر سرانجام در غرناطه درگذشت .
آثار
از آثار او نسخهی خطی شناخته شدهای در دست نیست. ابوحیان کتابهای:
- التبیان فی احکام القرآن،
- المشرع السلسل فی الحدیث المسلسل،
- المعرب المفهم فی شرح مسلم
- الوسامة فی احکام القسامة
را از او روایت کرده است.
آثار منسوب
- الاربعون
- برنامج
- الترشید فی صناعه التجوید
آثار فوق را ابن خطیب به او نسبت داده است.
- شرح الجمل زجاجی
- شرح المستصفی اثر غزالی
دو اثر فوق توسط سیوطی به آثار منسوب به وی افزوده است و 6 بیت از اشعار وی را نقل کرده است. [۱].
پانویس
- ↑ مؤذن جامی، محمد هادی، ج5، ص 18
منابع مقاله
مؤذن جامی، محمد هادی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.