تفسير القرآن الكريم (ملاصدرا)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
تفسیر القرآن الکریم (صدرا)
نام کتاب تفسیر القرآن الکریم (صدرا)
نام های دیگر کتاب
پدیدآورندگان صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم (نويسنده)

خواجوی، محمد (مصحح)

زبان عربی
کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏97‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏4‎‏ت‎‏7
موضوع تفاسیر شیعه - قرن 11ق.

تفاسیر فلسفی

ناشر بيدار
مکان نشر قم - ایران
سال نشر 1366 هـ.ش
کد اتوماسیون 1906


معرفى اجمالى

«تفسير القرآن الكريم»، نام تفسيرى از ملاصدراى شيرازى (متوفاى 1050ق) است كه شامل مجموعه‌اى از تفاسير برخى سوره‌هاى قرآن كريم و به زبان عربى مى‌باشد. وى اين تفاسير را به‌صورت رساله‌هاى پراكنده و در مدتى كمتر از بيست سال نوشت.

ملاصدرا قصد داشت تفسيرى كامل و جامع بنويسد، ولى موفق نشد. وى در حدود 1040، كتاب «مفاتيح الغيب لفتح خزائن العلوم المبرأة عن الشك و الريب» را نوشت تا مقدمه‌اى بر تفسير جامع او باشد (أسرار الآيات، ص 367، پانويس 1).

ساختار

كتاب حاضر، شامل هفت جزء مى‌باشد.

در جزء اول، در قسمت مقدمه، به معرفى مؤلف، حكمت، مباحث مهم در حكمت متعاليه، همچنين اساتيد، شاگردان، تأليفات و روش تفسيرى ملاصدرا و... پرداخته شده است.

جلد اول كتاب، شامل تفسير سوره فاتحه و قسمتى از سوره بقره است.

در جلد دوم، از آيه 17 تا آيه 33 و در جلد سوم، از آيه 34 تا آيه 65 سوره بقره، تفسير شده است.

جلد چهارم، مشتمل بر تفسير آية الكرسى و آيه نور (آيه 35) از سوره نور است.

در جلد پنجم، به تفسير سوره «يس»، پرداخته شده است. در جلد ششم، تفسير سوره سجده و حديد، در جلد هفتم، تفسير سوره‌هاى واقعه، جمعه، طارق، اعلى و زلزال را مشاهده خواهيم كرد.

روش مؤلف در تفسير چنين است كه مثل عامه مفسرين به مفردات آيات پرداخته، اختلافات قرآئات را ذكر مى‌كند و به نقد آنها مى‌پردازد، سپس به تحقيقى كه از ايشان يا ديگر محققان از اهل حق بوده، اشاره مى‌نمايد (تفسير القرآن الكريم، مقدمه، ص 123).

گزارش محتوا

ملاصدرا رسايل تفسيرى خود را در فواصل زمانى گوناگون نوشته است؛ ازاين‌رو، در شيوه كار او اختلافاتى وجود دارد. برخى از آنها مختصرترند و او در آنها از شيوه مفسران چندان دور نشده است؛ مثلاً، در تفسير سوره بقره، به تبعيت از «مجمع البيان»، بخش ادبى را از بقيه مطالب، كه آنها را «معنى» ناميده، جدا كرده است. برخى ديگر از تفاسير او مفصّل و به شيوه تفاسير ذوقى عرفانى‌اند؛ به‌خصوص رساله‌هايى كه در اواخر عمرش نوشته است (صدرالدين شيرازى، تفسير القرآن الكريم، ج 3، ص 450 - 466).

ملاصدرا عالم را سه‌گونه (دنيا، آخرت و عالم الاهيت) مى‌دانسته و عقيده داشته است كه الفاظ قرآن نيز گاهى بر پديدارهاى آشكار و محسوس (دنيا)، گاهى بر سرّ (حقيقت و باطن آخرت) و گاهى بر سرِّ سرّ (باطنِ باطن يا عالم الاهيت) دلالت دارند؛ به همين علت، او از كسانى كه تفسير قرآن را فقط محدود به بحث‌هاى لغوى و ادبى و قرائت و نقلِ روايت مى‌دانند، انتقاد كرده و آنان را «أهل القول و العبارة» يا پرستندگان و بندگان مذاهب و آرا و خواهندگان نفس و هوا خوانده است (تفسير القرآن الكريم، ج 7، ص 184).

ملاصدرا در تفسير، ابتدا به سراغ تفاسير و عقايد پيروان هريك از فرقه‌ها، حتى آنهايى كه با مذاق او سازگار نبوده‌اند، رفته و به اين ترتيب، به شيوه اغلب مفسران به بحث‌هاى صرفى و نحوى و بلاغى و روايى و اختلاف قرائت و اقوال صحابه و تابعين پرداخته و گاه آنها را نقد كرده است. وى در اين موارد، از تفاسير مشهور، مانند تفسير نيشابورى، بيضاوى، ثعالبى، على بن ابراهيم قمى و خصوصاً كشاف زمخشرى و مجمع البيان بهره گرفته است (تفسير القرآن الكريم، جاهاى متعدد).

ملاصدرا در موارد بسيار، براى تفسير آيات، از ديگر آيات استفاده كرده؛ مثلاً، در تفسير سوره حمد كه مجموعاً هفت آيه دارد، بيش از صد بار به آيات ديگر استناد كرده است (طاهرى، ص 58).

در مرحله دوم تفسير قرآن، ملاصدرا مطالبى از خود يا كسانى كه آنها را «أهل الكشف و الإشارة» يا «أهل اللّه» ناميده، آورده است. اين مطالب، مشتمل بر لطايف عرفانى و حكمى‌اند. در اين مرحله، او از سخنان خواجه عبداللّه انصارى، بايزيد بسطامى، جُنَيد بغدادى، سهل تُستَرى و خصوصاً از غزالى، ابن عربى و شارحان آثار ابن عربى، مانند صدرالدين قونوى و قيصرى، استفاده كرده و آراى آنان را با لحنى ستايش‌آميز نقل نموده (تفسير القرآن الكريم، ج 1، ص 30 و صفاحات ديگر) و از اشعار عرفانى مولوى و عطار و سنايى، كه آنها را از حكيمان شمرده، نيز بهره گرفته است (تفسير القرآن الكريم، ج 3، ص 225، 352).

ملاصدرا برخى اشعار فارسى خود را نيز در ضمن تفاسيرش آورده است (همان، ج 4، ص 408، ج 6، ص 9 - 10، 34).

او به آرا و آثار فيلسوفان اسلامى و پيش از اسلام نيز توجه كرده و آنان را ستوده است. وى از رساله نيروزيه ابوعلى سينا، كه او را استاد فيلسوفان مسلمان خوانده، مطالب فراوانى در تفسير حروف مقطعه نقل كرده (متن كتاب، ج 1، ص 215 - 221، ج 6، ص 15 - 17) و از كتاب اثولوجيا، منسوب به ارسطو، مطالبى در باره نشئه‌هاى سه‌گانه انسان نقل نموده و آن را با قرآن تطبيق داده است (همان، ج 3، ص 106 - 107). ملاصدرا ارسطو را نيز ستوده؛ چندان‌كه از پيامبر اكرم نقل كرده كه در حق او فرموده‌اند كه او پيامبرى از پيامبران بود و قوم وى قدرش را نشناختند (همان، ج 3، ص 105 - 106).

وى آيه 122 سوره انعام را با نظريه فُرفوريوس، كه او را پيشواى مشائيان و بزرگ‌ترين شاگرد ارسطو معرفى كرده، تطبيق داده است (همان، ج 7، ص 224 - 225).

به نظر ملاصدرا، حكيمان يونانىِ پيش از افلاطون مصداق آيه «... رِجالٌ صَدَقوُا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَيْهِ...» (احزاب: 23) بودند و با روان‌هاى پاك و دل‌هاى طاهر به معراج رفتند. او حكيمان را اهل بيت حكمت دانسته - همان‌گونه كه امامان، اهل بيت نبوت و ولايتند - و بر ايشان درود فرستاده است (همان، ج 7، ص 418).

ملاصدرا، در ضمن تفاسيرش، بسيارى از عقايد فلسفى و عرفانى خود را مطرح كرده و با استناد به آيات قرآن، بر صحت آنها استدلال نموده است.

ملاصدرا دلايل معتقدان به دائمى نبودن دوزخ را به‌تفصيل و به‌گونه‌اى تأييدكننده نقل نموده و از فتوحات و فصوص و شرح قيصرى بر فصوص، مطالب بسيارى آورده و حديثى از رسول اكرم و سخنى از ابن مسعود در تأييد آن ذكر كرده، ولى پاسخ مخالفانِ آنان را تنها در دو سه سطر نقل نموده است (همان، ج 1، ص 365 - 377). البته ملاصدرا در پاره‌اى از آثار خود عقيده‌اى برخلاف اين نظريه اظهار داشته است (همان، ج 9، 353).

ملاصدرا عظمت افراد را ملاك درستى آراى ايشان ندانسته و كسانى را كه به‌عنوان پيشوايان دين، معتقدات خود را بر پايه تقليد از ديگران نهاده‌اند و كسانى را كه عقايد دينى را با استناد به معجزه و سخنان ديگران ثابت مى‌كنند، نكوهش كرده است (تفسير القرآن الكريم، ج 2، ص 62، 295؛ ج 3، ص 376 - 378؛ ج 5، ص 13). به عقيده وى، كمال و عبوديت در آزادگى فكرى است (همان، ج 2، ص 124).

رساله‌هاى تفسيرى ملاصدرا، عبارتند از:

1. تفسير آية الكرسى (تاريخ اتمام آن: 1030، در قم)؛

2. تفسير سوره نور (تاريخ نگارش: 1030، نسخه خطى اين اثر به خط خود مؤلف موجود است) (تفسير القرآن الكريم، ج 4، ص 427)؛

3. تفسير سوره طارِق (تاريخ نگارش: 1030)؛

4. تفسير سوره اعلى، شامل «هفت تسبيح» (هفت بخش)، كه ملاصدرا در آن از تفسير فخر رازى مطالب بسيارى نقل كرده است؛

5. تفسير سوره زلزال، كه در آن به حركت ذاتى و جوهرى زمين اشاره كرده است (تفسير القرآن الكريم، ج 7، ص 359، 361 - 407)؛

6. تفسير سوره يس (تاريخ نگارش: 1030)؛

7. تفسير سوره واقعه، كه در آن از حشر و معاد و معرفت بندگان در آخرت و مراتب آنان در سعادت و شقاوت سخن گفته است (تفسير القرآن الكريم، ج 7، مقدمه، ص 9 - 10)؛

8. تفسير سوره حديد، كه در بخش‌هاى متعددى از آن با عنوان «مكاشفه»، نكاتى حِكْمى و عرفانى در باره آيات قرآن آمده است؛

9. تفسير سوره جمعه، كه همچون تفسير سوره واقعه، مطالب عرفانى و ذوقى بيشترى، نسبت به ديگر آثار او، دارد (تفسير القرآن الكريم، ج 4، مقدمه خواجوى، ص 7)؛

10. تفسير سوره سجده؛

11. تفسير سوره فاتحه.

12. تفسير سوره بقره تا آيه 66 (تفسير القرآن الكريم، ج 1، مقدمه بيدارفر، ص 94).

وضعيت كتاب

تفاسير ملاصدرا به ترتيب سوره‌هاى قرآن، تنظيم و در يك جلد، به كوشش شيخ احمد شيرازى به نام تفسير ملاصدرا چاپ سنگى شد (تهران 1322، آقابزرگ طهرانى، ج 4، ص 278). سه بار نيز اين رساله‌ها در هفت مجلد به نام «التفسير الكبير» و «تفسير القرآن الكريم» به چاپ رسيده است (چاپ اول: قم 1361 - 1364ش؛ چاپ دوم: قم 1411 / 1366ش؛ چاپ سوم: قم 1379 - 1380ش).

برخى از سوره‌هاى مجموعه تفاسير ملاصدرا به فارسى ترجمه شده است، از جمله تفسير سوره‌هاى واقعه و جمعه و «طارق، اعلى و زلزال» و نور را محمد خواجوى در چهار مجلد چاپ كرده است (تهران 1363ش).

به ملاصدرا چند رساله در تفسير سوره‌هاى ضُحى، طلاق و كافرون نسبت داده‌اند (تفسير القرآن الكريم، ج 1، مقدمه بيدارفر، ص 118).

منابع مقاله

1. متن و مقدمه كتاب، چاپ محمد خواجوى، قم، 1379 - 1380.

2. صدرالدين طاهرى، گزارشى از تفاسير صدرالمتالهين بر قرآن كريم، خردنامه صدرا، ش 1 (ارديبهشت 1374).

3. دانشنامه چهان اسلام، ج 7، مقاله اكبر ثبوت.

4. صدرالدين شيرازى، أسرار الآيات، ترجمه و تعليق محمد خواجوى، تهران 1363ش.


پیوندها

مطالعه کتاب تفسیر القرآن الکریم (صدرا) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور